شهر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
شهر ، طی دهههای اخیر ، از سوی اندیشمندان جغرافیا ، جامعه شناسی ، اقتصاد ، جمعیت شناسی و برخی علوم دیگر ، تعاریف متعددی از شهر ارائه شده است و جامعه شناسان از جمله انگلس و مارکس ، شهر را محل تمرکز جمعیت ، ابزار تولید ، سرمایه ، نیازها و احتیاجات و غیره میدانند که تقسیم کار اجتماعی ، در آنجا صورت گرفته است . جغرافی دانان ، شهر را منظره ای مصنوعی از خیابانها ، ساختمانها ، دستگاهها و بناهایی میدانند که زندگی شهری را امکانپذیر می سازد . مورخان ، شهر را با توجه به قدمت آن ، تعریف می کنند و از نظر اقتصاددانان ، شهر به جایی اطلاق میشود که معیشت غالب ساکنان آن ، بر پایه کشاورزی نباشد . جمعیت شناسان نیز ، تعداد جمعیت یک نقطه را ، ملاک شهری بودن آن نقطه می دانند .
فهرست مندرجات |
[ویرایش] پیشینهٔ نام
این واژه در زبان اوستایی و پارسی هخامنشی ««خشتهر»» و بمعنی سرزمین و کشور است که در فارسی نو شهر شده و بجای بلدهٔ عربی بکار میرود یعنی از جملهٔ واژگانی است در فارسی که دایرهٔ مفهوم پارینهٔ آنها تنگتر شدهاست، همچون دیه یا ده که در پارسی هخامنشی «دهیو» و در اوستا «دخیو» بمعنی کشور یا مملکت است. نام ایران در دورهٔ هخامنشیان نیز ««آریانام خشتهرام»» بوده بمعنی «سرزمین و پادشاهی آریاییان». اینکه از واژهٔ خشتهره، در فارسی نو ««خ»» افتاده و «شهر» شده نظیر بسیار دارد چون خشنا = شناختن، خشب = شب، آوخشتی = آشتی و جز آن. گاهی آن ««خ»» اصلی ماقبل شین همچنان در فارسی بجا مانده چون خشنو = خشنود. هرچند امروزه از مفهوم واژهٔ شهر کاسته شده اما وسعت دیرین آن از واژههای ایرانشهر و شهریار هویداست. خشتهر = شهر از مصدر «خشی» درآمده که بمعنی شاهی کردن و فرمان راندن و توانستن و یارستن است.
[ویرایش] تاریخچه
- نخستین شهرها ، در بین النهرین پدید آمدند .
[ویرایش] تعاریف
- تعریف جامعه شناسی : محل اجتماع جوامع انسانی که بزرگتر از قریه و دارای حکومت است.
- تعریف جغرافیائی : محلی که حداقل ۵۰ هکتار وسعت و ۵۰ هزار نفر جمعیت داشته باشد.
- معماری : سازهای که دارای خیابانهای اصلی و فرعی است و خیابانهای اصلی به صورت عمود بر هم باشند.(عمومیت ندارد) مثال نقض : پاریس.
واحد تقسیمات کشوری ایران | مسئول | نهاد مربوطه | مرکز |
---|---|---|---|
کشور | وزیر کشور | وزارت کشور | پایتخت |
استان | استاندار | استانداری | مرکز استان |
شهرستان | فرماندار | فرمانداری | مرکز شهرستان |
بخش | بخشدار | بخشداری | مرکز بخش |
دهستان | دهدار | دهداری | مرکز دهستان |
شهر | شهردار | شهرداری | ندارد |
روستا | دهیار | دهیاری | ندارد |
[ویرایش] پسوند شهر
شهر همچنین به عنوان پسوند برای ساختن نام شهرها و شهرکها و گاه محلهها بهکار میرود. شهرها و شهرکها و محلههایی که نامشان با این پسوند ساخته شده عبارتاند از:
در ایران: آکامشهر ، بهشهر ، گلشهر ، زیباشهر ، ایرانشهر ، آرینشهر (سده پیشین در خراسان) ، نوشهر ، خمینیشهر ،شیلاشهر، سیمینشهر و مینوشهر.
خارج از ایران:
ترکیه: ویرانشهر و اسکیشهر.
ترکیب این پسوند فارسی با واژههای عربی نیز برای نامگذاری شهرهای ایران، پس از انقلاب ۱۳۵۷ در مورد برخی شهرها اعمال شده از جمله:
[ویرایش] شهر به عنوان پیشوند
[ویرایش] منابع
- فرهنگ ایران باستان .
- یشتا
- دانشنامه رشد
[ویرایش] جستارهای وابسته