پشتو
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
الگو:زبان
پَشتو يا پختو نام یکی از دو زبان رسمی در افغانستان و از شاخهٔ ایرانی شمال شرقی است. گویشوران آن قوم پشتون میباشند و در افغانستان و پاکستان زندگی میکنند.
زبان پشتو در نواحی جنوبی و شرقی کشور افغانستان و قسمت شمال غربی پاکستان متداول است. گروهی از پشتو زبانان در بلوچستان و معدودی در چيترال و کشمیر و در کنار مرزهای ایران و افغانستان سکونت دارند.
هر چند زبانهای فارسی و عربی در اين زبان نفوذ یافته، پشتو بسیاری از خصوصیات اصیل زبانهای ايرانی را حفظ كرده و خود لهجههای مختلف دارد مانند وزيری، آفریدی، پیشاورى، قندهاری، غلزهای، بنوچی و غیره.
در قانون اساسی جدید افغانستان هر دو زبان رایج آن کشور، یعنی فارسی دری و پشتو به عنوان زبانهای رسمی ملی پذیرفته شدهاست.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] الفبای پشتو
در پشتو چهل و چهار حرف موجود است. در اینجا اما سه حرف ی که در صفحات کلید اینجا موجود نیست، نیامده اند. این ی ها با دو نقطه به زیر، با خط کشیده ی در انجام و با دو نقطه سر بسر در پایین نوشته می شوند.– آ – ا – ب – پ – ت – ټ – ث – ج – چ – ځ – څ – ح – خ – د – ډ – ذ – ر – ړ – ز – ژ – ږ – س – ش – ښ – ص – ض – ط – ظ – ع – غ – ف – ق – ک – ګ – ل – م – ن – ڼ – و – ه – ی
[ویرایش] واجشناسی
زبان پشتو چه از نظر واجشناسی و چه از نظر ساختمان دستوری با دیگر زبانهای ایرانی تفاوتهایی دارد . این زبان رابه دو گروه غربی (یا جنوب غربی) و شرقی (شمال شرقی) تقسیم میکنند. گویش مهم گروه غربی، گویش قندهاری است و در گروه شرقی گویش پیشاوری اهمیت دارد. اختلاف میان این دو گروه، هم در چگونگی ادای واکهها و هم در برخی نکتههای دستوری است. از جمله نام یا عنوان زبان که در قندهاری «پشتو» و در پیشاوری «پختو» تلفظ میشود.
[ویرایش] پیشینهٔ نام
پشتو ظاهراً از لفظ پشتون يا پختون آمدهاست كه نام قبيلهاى از نژاد آریایی است. اين زبان اصلاً جزء زبانهاى هندواروپائی است و با زبانهاى قدیم آريائى مانند سانسکریت و زند قرابت مستقيم دارد. اين زبان منسوب به قوم پشتون است. لفظ پشتون در ریگودا پكهت (Paktas) آمدهاست. هرودوت مورخ یونانی آنرا پکتیس و پکتویس و سرزمین آنها را پکتیکا ذكر كرده (در پشتو اين نام پشتونخوا و Pashtunkhaw آمدهاست.) بطلمیوس هم آنرا پکتین نوشتهاست. بنابراین نام پشتو از همان پکهت – پکتویس – پکتین ساخته شده و پشتو و پختو تلفظ میشود.
[ویرایش] آثار ادبی زبان پشتو
نوشتار اصلی: ادبیات پشتو
آثار ادبی پیش از اسلام به این زبان بدست نیامده؛ ولی بعد از قرن اول هجری اشعار و منظوماتی موجود است که بر حیات ادبی این زبان در اوایل اسلام دلالت میکند. کتاب پته خزانه (گنجینهٔ پنهان) که بهسال ۱۱۴۲ ه. ق. ۱۷۲۹ م. در قندهار نوشته شده به استناد کتابهای قدیمی پشتو برخی از منظومات و اشعار پشتو را که به قرن دوم هجری تعلق دارد نقل کردهاست. در طی قرون متمادی، پشتو تنها در گفتار بهکار میرفته و آثار ادبی به این زبان بسیار اندک بودهاست. تنها از سی چهل سال پیش بود که دولت افغانستان پشتو را زبان رسمی کشور قرار داد و از آن پس روزنامه، کتاب و آثار ادبی به این زبان پدید آمد و تدریس آن در آموزشگاهها معمول شد.
قدیمیترین شاعر پشتو که یک منظومهٔ حماسی، او را مؤلف کتاب پته خزانه به استناد تاریخ سوری ناميده امیر کرور (Krur) پسر امیر پولاد سوری است که بهسال ۱۳۹ ه. ق./ ۷۵۶ م. در مندش غورامیر بود. اصالت این کتاب مورد تأیید حلقه های اکادمیک قرار ندارد. نویسندگانی در پیشاور پاکستان و افغانستان این کتاب را زیر سوال بردهاند و در آن مواردی یافته اندکه حدس و گمان مبنی بر جعلی بودن «گنجینهٔ پنهان» رانزدیک به یقین میکند. از جمله در ذکر روزهای هفته و ماهها. نویسندگان کتاب، از جمله عبدالحی حبیبی مرحوم گمان نمیکردند تقویمی به وجودبیاید که بتواند روزها و تاریخهای هزار سال پیش و هزار سال بعد را معین کند. اما امروز چنین تقویمهایی وجوددارند که بر اساس میتوان جعل بودن این کتاب را ثابت کرد. مثلاً نویسنده کتاب میگوید: روز دوشنبه ۱۶ ربیع الاول فلان سال. وقتی به تقویم همانسال نگاه کنید، ۱۶ ربیع الاول سال مورد نظر نه دوشنبه که پنجشنبهاست.
از شاعران دیگر پشتو میتوان به خوشحالخان ختک (۱۶۱۳-۱۶۹۴)٬ عبدالرحمن بابا متولد بهسال ۱۰۴۲ ه. ق./ ۱۶۳۲ م.٬ حمید مهمند متوفی در حدود سال ۱۶۹۰ م. و پیرمحمد کاکر متوفی در حدود سال ۱۷۷۰ م. اشاره كرد.
زبان پشتو پس از طى يك دورهٔ طولانی كه نزد تحصیلكردگان در محاق بود در نیمهٔ اول سدهٔ بیستم بيشتر در ميان ملت افغان متداول و رايج شده و ادبياتى پديد آورده است.
[ویرایش] سیاست احیای زبان پشتو
در دوره محمد نادرشاه (۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳) و محمد ظاهرشاه (۱۹۳۳ تا ۱۹۷۳)، دولت افغانستان علاوه بر نادیده گرفتن و نفی حقوق اقوام دیگر افغانستان، در ماده سی و پنج قانون اساسی، اعتبار زبانهای رایج غیر پشتو در کشور، عملا الغاء گردیده و تنها زبان پشتو به عنوان زبان ملی، به رسمیت شناخته شده و به دولت چنین دستور میدهد: «دولت موظف است پروگرام موثری برای انکشاف و تقویه "زبان ملی پشتو" وضع و تطبیق نماید.»
تاکید روی زبان واحد که تقلیدی از آلمان نازی بود میتوانست تأثیر دیگری هم داشته باشد. اقوام پشتون ماورای دیورند احساس وابستگی بیشتر با افغانستان نمایند و به این ترتیب زمینه برای برای یکجا شدن مجدد این مناطق (که افغانستان تاکید داشت آنرا پشتونستان بخواند) به افغانستان میسر گردد. از اینجاست که توجه به انکشاف زبان پشتو، از جمله اهداف اصلی دولتهای نادرشاه و ظاهرشاه درآمد.
مسئلهٔ احياى زبان پشتو، حلقهاى از سلسله فريب و حيلهٔ سياستهاى غربی بوده كه براى تجزيه و جدایی ملل شرقى از ديرباز گسترده شدهاست.
[ویرایش] منابع
- فرهنگ جهانگیری
- مقالهٔ عبدالحی حبیبی در سالنامهٔ کابل سال ۱۳۲۵ – ۱۳۲۶ ه . ش. ص ۲۴۸ بهبعد.
[ویرایش] جستارهای وابسته
شاخه | زبانهای ایرانی غربی |
شمال غربی |
باستان: مادی میانه: پارتی (پهلوی اشکانی) نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردی کرمانجی | کردی سورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبانهای ایران مرکزی | بلوچی[1] | سیوندی |
جنوب غربی[2] |
باستان: پارسی باستان میانه: پارسی میانه (پهلوی) نو: فارسی | لری | بختیاری | لارستانی | بشاگردی | کمزاری | تاتی اران |
شاخه | زبانهای ایرانی شرقی |
شمال شرقی |
باستان: اوستایی[3] میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی | سکایی غربی | آلانی | سرمتی نو: آسی | یغنابی (سغدی نو) |
جنوب شرقی |
میانه: سکایی-تخاری نو: پشتو | زبانهای پامیری | پراچی | ارموری | منجی | یدغه |
۱-بلوچی به خاطر مهاجرت گویشورانش، از نظر جغرافیایی به جنوب شرق فلات ایران منتقل شده. ۲-شاخه جنوب غربی را شاخه فارسیتبار نیز میگویند. ۳-بیشتر زبانشناسان، اوستایی را در مرز شاخههای غربی و شرقی دستهبندی میکنند. |