بحث کاربر:Sadegh50ir
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
سلام Sadegh50ir، به ویکیپدیا خوش آمدید. ویکیپدیا دانشنامهای است که با همکاری خوانندگانش نوشته میشود. این وبگاه یک ویکی است، یعنی هرکسی، از جمله خود شما میتواند با کلیک کردن روی پیوند این صفحه را ویرایش کنید که در همهٔ مقالات میآید، آن را ویرایش کند. اگر نظری در مورد محتویات موجود در مقالهای داشتید، یادداشتی در قسمت بحث مقاله بنویسید. برای این کار اول پیوند بحث را انتخاب کنید تا به صفحهٔ بحث بروید. سپس این صفحه را ویرایش کنید را در صفحهٔ بحث انتخاب نمایید. امیدوارم که از اینجا خوشتان بیاید و تصمیم به ماندن بگیرید. امیدوارم از ویکیپدیانویس بودن لذت ببرید! لطفاً برای آزمایش از ویکیپدیا:گودال ماسهبازی استفاده کنید و (فقط) در صفحات بحث نام خود را با چهار علامت مدک امضا کنید، (~~~~)، با این کار نام شما و تاریخ به عنوان امضا درج خواهد شد. در صورتی که سؤال داشتید، به صفحهٔ ویکیپدیا:میز کمک بروید. در ضمن بهتر است قبل از پرسیدن سؤال، «ویکیپدیا:راهنما» را مطالعه فرمایید؛ یا اینکه از من در صفحهٔ بحثم بپرسید. باز هم خوشآمد میگویم. BlueDevil بحث ۲۴ ژانویهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۷ (UTC) |
ویکیپدیا پروژهای است از بنیاد غیر انتفاعی ویکیمدیا. این بنیاد چندین پروژه چند زبانه با محتویات آزاد با عناوین زیر در دست اقدام دارد:
|
[ویرایش] ویکی آف لاین
سئوال :آیا نرم افزاری برای استفاده ، خواندن و ویرایش صفحات ویکی بصورت آفلاین (چیزی شبیه Outlook)وجود دارد؟
- اینجا ها را ببنید. یک دو سه ♦ مرد تنها ♦ ب ۲۶ مارس ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)
[ویرایش] نامههای خارجی محمود احمدی نژاد
را برایتان احیا کردم.لطفا به توجه به شیوههای موجود آنرا بازنویسی کنید♦ مرد تنها ♦ ب ۱۱ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)
[ویرایش] فهرست کشتهشدگان واقعه کربلا
درود، پاسخ را در صفحه بحثش دادم. موفق باشید. --آبتین ۱۲ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۲۵ (UTC)
[ویرایش] ایشان
تا جایی که میدانم، سوم شخص مفرد «ایشان» نمیشود. Raamin ب ۱۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
- به به آقا رامین، اول اینکه، این لحن بحث را نمی پسندم کمی جانبداری تویش دیدم. با من کمی مهربانتر و ملایم تر.
اگرچه در فرهنگ ایرانی و فارسی، برای سوم شخص مفرد « ایشان » بیشتر بکار می رود تا « او» یا « وی » و در اغلب متون و مقالات فارسی نوشته شده درباره بزرگان مخصوصا دینی، متون رسمی و ادبی این قاعده بسیار رایج است. درباره استفاده از کلمات و اصطلاحات خارج از عرف زبان و ادبیات فارسی در ویکی پدیا که بعضا ممکن است استنباط بی احترامی و نقض بیطرفی از آن شود در وقت مناسب بحثی خواهیم کرد.
اجالتاً چون من نیز با« تعارفات » رایج مخالفم، آن قسمت که نقل قول بود را تغییر دادم. دوم اینکه ممنون از اصلاحاتت در مقاله. صادق بهرامی
بحث ۱۹ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۰ (UTC)
[ویرایش] بحث
درود صادق عزیز، آن فقط یک بحث بود. امیدوارم که شما را نرنجانده باشم و طوری نشده باشد که با دیدن نام کاربریم احساس ناخوشایندی به شما دست بدهد. ;-) پایدار باشید --آبتین ۲۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)
- اینطور نخواهد شد، از ایام ماضی خاطرات خوبی از یک دوست همنام شما « آبتین » دارم. هرچقدر هم که سعی کنی نمیتوانی مرا از دیدن اسمت ناخوش کنی ;) من به زندگی مسالمت آمیز با اختلافات دیدگاهها و سلیقهها باور دارم و سعی میکنم. موفق باشید.
صادق بهرامی
بحث ۲۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۲ (UTC)- :-)) --آبتین ۲۴ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)
[ویرایش] همراهی با شما را غنیمت می دانم
درود بر جناب بهرامی،
همراهی با شما در ویکیپدیا را مغتنم می دانم،
و امیدوارم حضور شیعیان مخلص و پیشتاز و اندیشمند هر روز در چنین صحنه هایی بیشتر گردند.
با احترام --Taslim ۲۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۳ (UTC)
- درود و ممنون، اما من چندان مخلص هم نیستم D: مخصوصا که اینجا سعی میکنم -در ویرایش - شیعه هم نباشم. اما از روزی میاندیشم که شیعه بودن تهمتی ناروا به حساب آید. آن روز خطای دیگران به گردن ماست.
صادق بهرامی
بحث ۲۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- اینجا در ویرایش نمی توانیم شیعه باشیم و من نیز از این قائده مستثنی نیستم. ولی اگر شیعه بودن به معنای واقعی تهمت باشد جای نگرانی نیست، ولی اگر منظور از شیعه بودن، نوعی خشک مغزی و خرافه پرستی است، جای بسی تاسف است و حتما ما مقصر خواهیم بود.--Taslim ۲۸ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۲ (UTC)
[ویرایش] بحث آن در این مقال نمیگنجد و مجال دیگر میطلبد....
کاربر گرامی، این چه طرز نوشتن است؟ Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)
- کاربر گرامی، حالا بیا منو بزن، یک جمله خواستم از خودم بنویسم D: منظورم این بود که بعدا یکی برایش سرفصلی باز کند. اگر ناخوب میبینی، لطفا ویرایشش کن.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۱ (UTC)- من بعدا آنرا بخش بندی و اصلاح خواهم کرد. این تازه قسمت نخست مقاله حسین نصر در بریتانیکاست. با تشکر از صادق عزیز. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
- توجه دارید که در وبلاگ نمینویسید. Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۵ (UTC)
- رامین جان، کمی انصاف. وبلاگی نیست! اما حتما بعدا منابع خط به خط به آن اضافه خواهم کرد. اندکی صبر.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۱ (UTC)
- رامین جان، کمی انصاف. وبلاگی نیست! اما حتما بعدا منابع خط به خط به آن اضافه خواهم کرد. اندکی صبر.
- توجه دارید که در وبلاگ نمینویسید. Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۵ (UTC)
- من بعدا آنرا بخش بندی و اصلاح خواهم کرد. این تازه قسمت نخست مقاله حسین نصر در بریتانیکاست. با تشکر از صادق عزیز. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
[ویرایش] درود بر دوست گرامی
درود بر صادق عزیز. از اینکه مقاله محمد را با اتکا به مقاله حسین نصر دز بریتانیکا تکمیل میکنید، بسیار خوشحالم. من با مطالعه مقاله اصلی انگلیسی از آن خیلی خوشم آمد و از اینکه همه دیدگاهها را به طوری مناسب در کنار هم میاورد. راستش من هم تصمیم داشتم که یک روزی همچو کاری بکنم، چون مقاله فعلی اصلا ظاهر مناسبی ندارد و حتی برای زنان او یک بخش جداگانه و غیر دانشنامه ای هست. از ویکی انگلیسی هم میتوانید کمک بگیرید در مقاله محمد در ویکی انگلیسی، خیلی از مطالب مقاله نصر در بریتانیکا هست و به منابع متفاوتی ارجاع داده شده، اما آن مقاله هم کمی حالت در هم برهم و مطالب جسته گریخته زیاد دارد و بسیار طولانی است و محلی برای جنگهای ویرایشی. از اینکه بالاتر گفتید من سعی میکنم در این دانشنامه بیطرف ،یک شیعه نباشم، بسیار لذت بردم. امیدوارم، انسانهای روشنی مثل شما در جهان ما و در این دانشنامه زیاد باشند. ارادتمند شما. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۱ (UTC)
- سلام بر سیمرغ و از ملاطفتت ممنونم. البته سعی میکنم اتکا فقط بر آن نکنم ، اگرچه با یکی از منابعش که « باور مسلمانان » است ، موافقم.(همان منبع حافظه عمومی و خاطرات شفاهی که در قهوه خانه نوشتم) اما برای یافتن بعضی از مطالبش که از منابع تسنن است مشکل دارم. مقاله خیلی خرد است ، درحد مسلمانان که هیچ ! حتی در حد نامسلمانان هم نیست! امیدوارم با کمک شما و دوستان بشود سر و سامانش داد. راستش به متن انگلیسی دسترسی ندارم. اگر شما دارید و ایراد حق تکثیر برش وارد نمیشود، برایم میل کنید یا لینک بدهید.;) در ضمن یک چیزایی اضافه کردم، لطفا نظر بدید و مشارکت کنید.ممنون.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۷ (UTC)- سلام متنی که شما آوردید در حقیقت ابتدای مقاله حسین نصر در بریتانیکا است. اما مثلا یک قسمت آن را جا انداختید و ناگهان به قسمت بعدی رفتید. مثلا شما نوشتید: «.....و بنظر میآید، او تنها بنیانگذار دینی جهانی است که راجع به زندگانی او گزارشهای فراوان و روشنی در متون تاریخ آمدهاست...» اما ادامه مطلب بریتانیکا را نیاوردید که اینست:
although like other premodern historical figures not every detail of his life is known. Because Muhammad is one of the most influential figures in history, his life, deeds, and thoughts have been debated by followers and opponents over the centuries, which makes a biography of him difficult to write. At every turn both the Islamic understanding of Muhammad and the rationalist interpretation of him by Western scholars, which grew out of 18th- and 19th-century philosophies such as positivism, must be considered.
و بعد آورده اید: «....میبایست درکنار درک اسلامی از محمد، برداشت عقلانی اندیشمندان و خاورشناسان غربی مخصوصا در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی را نیز مورد توجه قرار داد...» که جزئی از همان متن بالاست و ادامه میابد. اما دروسط ایندو به جای ترجمه متن بالا ،به تصاویر محمد و اینکه مسلمانان کشیدن صورت او را جایز نمیدانند اشاره کردهاید که بخش دیگری از مقاله است، آیا این قسمت در کتاب ترجمه فارسی آن نیامده؟ در ضمن من متن کل بریتانیکا را همینجا برایتان کپی میکنم اما بعد از کپی کردن آن سریع از صفحه بحثتان حذفش کنید. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۲ (UTC)
-
- سلام. نه بریتانیکا در اینترنت به صورت کامل قابل دسترس نیست، اما با صرف هزینه و عضو شدن در سایت قابل دسترس خواهد بود. اما اگر در ایران هستید میتوانید دی وی دی انرا با کمترین هزینه خریداری کنید. همه جا هست سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۷ (UTC)
- بله، من از متن استاد نصر استفاده کردم و از متن ها و روایات دیگر(که منبعش را خواهم داد)، نخواستم عینا ترجمه برتانیکا یا جای دیگر باشد. آنها در جای خودش قابل دسترسی است. موضوع تصویر را هم با توجه به بحثهای طولانی در صفحه بحث، ضروری دیدم.
- میخواهیم یک مقاله جامع الاطراف ویکی فارسی بسازیم. اگر فکر میکنید چیزی لازم است اضافه شود. بفرمایید.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۸ (UTC)- میگم copyvio و photoshop مفتکی هم آخرش ایرانیها را فاتح قلههای علمی دنیا نکرد. ;)) Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
- مقاله جامع بسیار خوب است و این تازه آغاز راه است. اما مطالب مربوط به تصویر باید در بخش جداگانه و مناسب بیایند نه در بخش آغازین. برای خود متن مقاله هم ما میتوانیم بریتانیکا را الگو قرار دهیم اما با کمک ویکی انگلیسی و سایتهای دیگر به کتب و سایتهای دیگر ارجاع میدهیم. الان آماده هستید تا متن کل مقاهل محمد را اینجا بگذارم و شما بعد از کپی کردن آن سریع انرا حذف کنید؟ راستی رامین عزیز آیا این کار ایرادی ندارد؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
- راستش دارد. ایمیل را برای چه اختراع کردهاند؟ ;) Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۲ (UTC)
- رامین جان چهار تا کلمه انگلیسی، بعد حذفش کنید. البته چهار تا کلمه که نیست.;) سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
- راستی صادق عزیز در مورد یک از ویرایشات من فکر میکنم ترجمه محمد باقر معموری زیاد جالب نیست (در مورد منفور بودن محمد در غرب) اصل انگلیسی مقاله نصر اینست:
- رامین جان چهار تا کلمه انگلیسی، بعد حذفش کنید. البته چهار تا کلمه که نیست.;) سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
- راستش دارد. ایمیل را برای چه اختراع کردهاند؟ ;) Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۲ (UTC)
- مقاله جامع بسیار خوب است و این تازه آغاز راه است. اما مطالب مربوط به تصویر باید در بخش جداگانه و مناسب بیایند نه در بخش آغازین. برای خود متن مقاله هم ما میتوانیم بریتانیکا را الگو قرار دهیم اما با کمک ویکی انگلیسی و سایتهای دیگر به کتب و سایتهای دیگر ارجاع میدهیم. الان آماده هستید تا متن کل مقاهل محمد را اینجا بگذارم و شما بعد از کپی کردن آن سریع انرا حذف کنید؟ راستی رامین عزیز آیا این کار ایرادی ندارد؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۹ (UTC)
- میگم copyvio و photoshop مفتکی هم آخرش ایرانیها را فاتح قلههای علمی دنیا نکرد. ;)) Raamin ب ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۰۵ (UTC)
- سلام. نه بریتانیکا در اینترنت به صورت کامل قابل دسترس نیست، اما با صرف هزینه و عضو شدن در سایت قابل دسترس خواهد بود. اما اگر در ایران هستید میتوانید دی وی دی انرا با کمترین هزینه خریداری کنید. همه جا هست سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۴۷ (UTC)
- Although his name is now invoked in reverence several billion times every day, Muhammad was the most reviled figure in the history of the West from the 7th century until quite recent times
- سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۱ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
- ترجمه هم همین را دارد! داریدش؟ در ضمن لطفا برام ایمیل کن. raman_co[at]hotmail[dot]com ممنون.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۵ (UTC)- چون اینجا مشکل دارد، چشم. من تا 5 دقیقه دیگر در یک فایل word انرا کپی کرده و بعد برایتان ایمیل میکنم. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۷ (UTC)
- ترجمه هم همین را دارد! داریدش؟ در ضمن لطفا برام ایمیل کن. raman_co[at]hotmail[dot]com ممنون.
-
-
-
-
-
-
-
---> رامین؛ جون خودم نه! جون هرچی مدیره! همش را تایپ کردم( کپی نتونستم، پولش را هم ندارم!) اگرهم نصفه شبی خفت گیرم نکنید، باید اعتراف کنم که هرچه را سید حسین نصر فراموش کرده بود. خودم از جای دیگر آوردم. D: البته بزودی منبعش را خواهم گذاشت.صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۳۲ (UTC)
-
- سلام. الان ایمیل شد. در یک فایل word. مقالهای بسیار طولانیست. (نسبت به خیلی از مقالات بریتانیکا). سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)
- ممنونم، زحمت شد. راستی تکلیف پیوندی که در مقاله به بریتانیکا دادید چه میشود؟
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۱ (UTC)- مگر چه مشکلی دارد؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- لینک در دسترس نیست! ایرادی ندارد؟
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)- نه مهم نیست. البته میتوان به شیوه دیگری ارجاع داد، مثلا به جای یادکرد وب، به کتاب ترجمه معموری ارجاع داد که البته این بهتر است، چون یک منبع چاپی به زبان فارسیست، هرچند من فکر میکنم اصل مقاله نصر به انگلیسی، ارزش بالاتری دارد و باید از عین کلمات معموری استفاده نکنیم. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- البته ترجمه معموری هم اگر لینکش را داشته باشید، بد نیست برای ارجاع. نیمچه نقدی کرده در ضمن یک چند تایی پاورقی هم زده. من نسخه pdf آن را دیروز بارگذاشتم، تا شب نشده، ته گرفت. نخود لوبیایش هم دود شد رفت هوا! D:
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۷ (UTC)
- البته ترجمه معموری هم اگر لینکش را داشته باشید، بد نیست برای ارجاع. نیمچه نقدی کرده در ضمن یک چند تایی پاورقی هم زده. من نسخه pdf آن را دیروز بارگذاشتم، تا شب نشده، ته گرفت. نخود لوبیایش هم دود شد رفت هوا! D:
- نه مهم نیست. البته میتوان به شیوه دیگری ارجاع داد، مثلا به جای یادکرد وب، به کتاب ترجمه معموری ارجاع داد که البته این بهتر است، چون یک منبع چاپی به زبان فارسیست، هرچند من فکر میکنم اصل مقاله نصر به انگلیسی، ارزش بالاتری دارد و باید از عین کلمات معموری استفاده نکنیم. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۹ (UTC)
- لینک در دسترس نیست! ایرادی ندارد؟
- مگر چه مشکلی دارد؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۱ (UTC)
- ممنونم، زحمت شد. راستی تکلیف پیوندی که در مقاله به بریتانیکا دادید چه میشود؟
- سلام. الان ایمیل شد. در یک فایل word. مقالهای بسیار طولانیست. (نسبت به خیلی از مقالات بریتانیکا). سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۳ (UTC)
شاهد(متهم) از غیب رسید، همین آقا تیلیتش کرد.!صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۳ (UTC)
-
- چرا زودتر نگفتید؟ چرا اینجا بارگذاری کردید؟ فایل pdf بود؟ برای چه انرا بارگذاری کردید؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۵ (UTC)
- اگر خواستید به همان ایمیل برایم میل کنید. من میروم برای استراحت. سپاسگزار. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)
- DONE, Check urs.
صادق بهرامی
بحث ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۷ (UTC)- درود بر شما، فایل pdf که فرستادید اصلا اجرا نمیشود!! سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- چرا؟
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۹ (UTC) - والا چه بگویم! چرایش را باید از شما پرسید. این پیغام را میدهد. ببینم با آپدیت اکروبات کاری از پیش میبرم یا نه. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۵۴ (UTC)
- اگر پیغام corrupted file میدهد، دوباره بفرستم. اگرنه باید با آپدیت حل شود. خبر بده.
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)- نه پیغامی که بالاتر نوشتم میدهد (با وجودی که الان آپدیت کردم). اگر زحمتی نیست، قبل از اینکه فایل را دوباره بفرستید، نام انرا به لاتین تغییر دهید. اگر که تبدیل کننده فایل pdf به word یا .... را داشته باشید و بتوانید تبدیل شده اش را یا کپی متن انرا در قالبی دیگر بفرستید، عالی میشود. با تشکر. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۴۱ (UTC)
- اگر پیغام corrupted file میدهد، دوباره بفرستم. اگرنه باید با آپدیت حل شود. خبر بده.
- چرا؟
- درود بر شما، فایل pdf که فرستادید اصلا اجرا نمیشود!! سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC)
- DONE, Check urs.
- اگر خواستید به همان ایمیل برایم میل کنید. من میروم برای استراحت. سپاسگزار. سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۴۵ (UTC)
- چرا زودتر نگفتید؟ چرا اینجا بارگذاری کردید؟ فایل pdf بود؟ برای چه انرا بارگذاری کردید؟ سیمرغ کوچولو ۳۰ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۵ (UTC)
دارم با نام لاتین میفرستم. مبدل هم ندارم. اگر توانستی تبدیلش کنی برای خودم هم بفرست. درضمن به من پیغام میده که این نسخه جدیدتر از ریدر موجود من است ولی بهرحال بالا میآید. صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)
- موفق شدید؟
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۸ (UTC)
[ویرایش] برای محمد(ص)
با اجازه بزرگترا، راستش مقاله محمد(ص) را نه درخور مسلمانان دیدم و نه نامسلمانان و نه حتی قابل استفاده برای اسلام ستیزان. بنابراین با منابعی که داشتم و معرفی کردم شروع به ویرایش کردم. فعلا مطلع آن را با کمک دوستان دیگر تکمیل کردیم.
شخصا معتقدم هرکاری علاوه بر زمانی که میبرد، زمینهای هم نیاز دارد. آخرین عمده بحثها و ویرایشها که در این مقاله دیدم. مربوط به سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ است و عمدتا حول عکس و القاب احترامآمیز . پیشنهاد میکنم، دوستان ، صاحبان نظر و علاقمند، از همین ابتدا در مباحث و ویرایشش شرکت کنند تا در صورت اختلاف ذره ذره به اجماع برسیم.
نکته درین است که بعضی منابع (درصورت نیاز) بعدا اضافه میشود و چون عمده متن تایپ میشود، خواهشمندم در صورت تمایل به حذف پارهای از مطالب ، از <! -- -- > استفاده کرده، در موردش بحث کنید تا بعدا اصلاح شود.
برای جلوگیری از تعارضات ویرایشی هم ، پیشنهاد میکنم هریک از دوستان علاقمند، یک بخش موجود یا بخش جدیدی را اعلام کند، دست بگیرد و آماده کند. بنظرم این مقاله و شیعه جدای از جنجالی بودن ، امکانات بالقوه یک مقاله برگزیده در همه ویکیپدیا را دارا هستند.صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۱ (UTC)
-
- سلام صادق جان، در مورد بخش آغازین مقاله، شایسته نیست که بحثهای تخصصی مثل نحوه نگرش مسلمانان به تصاویر او بیاید و بهتر است مثل خود مقاله نصر و یا مثلا مقاله ویکی انگلیسی بخشی جدا به آن اختصاص داده شود. در مورد برگزیده بودن مقاله محمد باید بگویم که تا ان مرحله خیلی کار دارد و الان با این وضع ناکاملش اصلا نمیتواند برگزیده شود. من به شما کمک خواهم کرد تا این مقاله بهتر و بخشهای دیگرش تکمیل شوند. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)
- بنده هم عرض کردم، بالقوه شرایطش را دارد و بقول شما هنوز خیلی کار دارد تا به فعل برسد.
- اما اشاره به موضوع تصویر در بخش آغازین ، اولا با توجه به وزن زیاد آن در بحثهای قدیمی بحث:محمد بود ثانیا اینکه بنظرم با توجه به وضع فعلی روز و مبتلای پیرامون، لازم بود به این موضوع در مقدمه، برای شناخت رابطه مسلمانان با پیامبرشان اشارهای جزیی بشود. مفصلش را هم در بخشی جداگانه آورد و شاید لازم است ، بقول شما ، بخشهای تخصصی ترش از مقدمه به آنجا منتقل شود ، چراکه مطلع در عین جامعیت باید موجز هم باشد.
- بنظرم اگر بخشی را در دست تایپ یا ویرایش دارید برای جلوگیری از کار موازی، اعلام کنید بهتر است. من قصد دارم فتح مکه و قبل از بعثت را دست بگیرم.
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۴۵ (UTC)- نه من صبر میکنم تا شما همه ویرایشات را انجام دهید، بعد برای تغییر با خود شما در موردش صحبت خواهم کرد. ترجمه هم به دستم رسید. دستتان درد نکند میدانستم که مشکل به خاطر نام غیر لاتین مقاله هنگام ایمیل شدنش به وجود امده، در مورد صفحه بحث ان مقاله، اصولا ما معیارهای دانشنامه را با آن صفحه بحثها تغییر نمیدهیم، هر کسی ممکن است بیاید و انجا مطلب متفاوت و جنجال برانگیزی بنویسد، حتی در بعضی از مقالات اینجا، بحثهای بیربط هم صورت میگیرد، به هر حال صبر کردن از هر چیز دیگری در اینجا بهتر است و برای تکمیل آن مقاله باید صبر پیشه کرد. ممنون از فرستادن فایل و همچنین توجه شما. ارادتمند. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
- پس شما هم سادهترین راهحل را انتخاب میکنید :-)
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۵ (UTC)- صادق جان مطمئنید اسلام تنها یک پیامبر دارد؟ یاد آن جمله افتادم: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود». حتی در قرآن حواریون میگویند «نحن مسلمون»، ابراهیم بنیانگذار اصلی اسلام نیست در قرآن؟ سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۴ (UTC)
- بد نبود به مقاله محمد در ویکی انگلیسی یک سری میزدید و همان سه چهار جمله ابتدای انرا میدیدید، چیزی که من نوشتم تمام مسلمانان در آن متفق القولند. من اینجا آنها را کپی میکنم:
- صادق جان مطمئنید اسلام تنها یک پیامبر دارد؟ یاد آن جمله افتادم: «عیسی به دین خود، موسی به دین خود». حتی در قرآن حواریون میگویند «نحن مسلمون»، ابراهیم بنیانگذار اصلی اسلام نیست در قرآن؟ سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۴ (UTC)
- پس شما هم سادهترین راهحل را انتخاب میکنید :-)
- نه من صبر میکنم تا شما همه ویرایشات را انجام دهید، بعد برای تغییر با خود شما در موردش صحبت خواهم کرد. ترجمه هم به دستم رسید. دستتان درد نکند میدانستم که مشکل به خاطر نام غیر لاتین مقاله هنگام ایمیل شدنش به وجود امده، در مورد صفحه بحث ان مقاله، اصولا ما معیارهای دانشنامه را با آن صفحه بحثها تغییر نمیدهیم، هر کسی ممکن است بیاید و انجا مطلب متفاوت و جنجال برانگیزی بنویسد، حتی در بعضی از مقالات اینجا، بحثهای بیربط هم صورت میگیرد، به هر حال صبر کردن از هر چیز دیگری در اینجا بهتر است و برای تکمیل آن مقاله باید صبر پیشه کرد. ممنون از فرستادن فایل و همچنین توجه شما. ارادتمند. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۰۲ (UTC)
- سلام صادق جان، در مورد بخش آغازین مقاله، شایسته نیست که بحثهای تخصصی مثل نحوه نگرش مسلمانان به تصاویر او بیاید و بهتر است مثل خود مقاله نصر و یا مثلا مقاله ویکی انگلیسی بخشی جدا به آن اختصاص داده شود. در مورد برگزیده بودن مقاله محمد باید بگویم که تا ان مرحله خیلی کار دارد و الان با این وضع ناکاملش اصلا نمیتواند برگزیده شود. من به شما کمک خواهم کرد تا این مقاله بهتر و بخشهای دیگرش تکمیل شوند. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۶ (UTC)
- ...he last and the greatest in a series of prophets of Islam. Muslims consider him the restorer of the original, uncorrupted monotheistic faith (islām) of Adam, Abraham and others
واقعاً اینها را قبول ندارید؟؟؟!! --سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۱ (UTC)
-
-
- در قرآن حتی موسی و انبیاء بنیاسراییل را با « تسلموا» میخواند(س مائده) اما اینهابمعنای « تسلیم برابر خداوند » است نه دین اسلام( دین محمد(ص) ) . ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) در قرآن و روایات « حنفاء » و به دین « حنیف » یاد شدهاند. البته قرآن همه انبیا و محمد(ص) را در امتداد هم و یکی میداند و همه کتابهای آسمانی قبل را و حتی بیشتر احکام تورات و انجیل را تایید میکند.
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)- من همچین چیزی در منابع اسلامی ندیدم که « محمد آخرین از پیامبران اسلام » باشد. یهود پیامبران زیاد داشته. اما خودتان اولش نوشتید او بنیانگذار اسلام بود همانطور که عیسی بنیانگذار و تنها پیامبر مسیحیان است.
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۳ (UTC)
- من همچین چیزی در منابع اسلامی ندیدم که « محمد آخرین از پیامبران اسلام » باشد. یهود پیامبران زیاد داشته. اما خودتان اولش نوشتید او بنیانگذار اسلام بود همانطور که عیسی بنیانگذار و تنها پیامبر مسیحیان است.
- در قرآن حتی موسی و انبیاء بنیاسراییل را با « تسلموا» میخواند(س مائده) اما اینهابمعنای « تسلیم برابر خداوند » است نه دین اسلام( دین محمد(ص) ) . ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) در قرآن و روایات « حنفاء » و به دین « حنیف » یاد شدهاند. البته قرآن همه انبیا و محمد(ص) را در امتداد هم و یکی میداند و همه کتابهای آسمانی قبل را و حتی بیشتر احکام تورات و انجیل را تایید میکند.
-
و جاهدوا في الله حق جهاده هو اجتباكم و ما جعل عليكم في الدين من حرج ملة ابيكم ابراهيم هو سماكم المسلمين من قبل و في هذا ليكون الرسول شهيدا عليكم و تكونوا شهداء على الناس فاقيموا الصلاة و آتوا الزكاة و اعتصموا بالله هو مولاكم فنعم المولى و نعم النصير . (آیه 78 سوره حج) |
و در راه خدا جهاد كنيد، و حق جهادش را ادا نماييد! او شما را برگزيد، و در دين (اسلام) كار سنگين و سختى بر شما قرار ندارد; از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد; خداوند شما را در كتابهاى پيشين و در اين كتاب آسمانى «مسلمان» ناميد، تا پيامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا داريد، و زكات را بدهيد، و به خدا تمسك جوييد، كه او مولا و سرپرست شماست! چه مولاى خوب، و چه ياور شايستهاى! (ترجمه مکارم) |
و در راه خدا چنانكه حق جهاد [در راه] اوست جهاد كنيد اوست كه شما را [براى خود] برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است آيين پدرتان ابراهيم [نيز چنين بوده است] او بود كه قبلا شما را مسلمان ناميد و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به پناه خدا رويد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى 78خدا رويد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى (ترجمه فولادوند از همان آیه بالا) |
قل انني هداني ربي الى صراط مستقيم دينا قيما ملة ابراهيم حنيفا و ما كان من المشركين (سوره انعام آیه 161) |
بگو: «پروردگارم مرا به راه راست هدايت كرده; آيينى پابرجا (و ضامن سعادت دين و دنيا); آيين ابراهيم; كه از آيينهاى خرافى روى برگرداند; و از مشركان نبود.» (ترجمه مکارم شیرازی) |
و من احسن دينا ممن اسلم وجهه لله و هو محسن و اتبع ملة ابراهيم حنيفا و اتخذ الله ابراهيم خليلا (آیه 125 سوره نسا) |
دين و آيين چه كسى بهتر است از آن كس كه خود را تسليم خدا كند، و نيكوكار باشد، و پيرو آيين خالص و پاك ابراهيم گردد؟ و خدا ابراهيم را به دوستى خود، انتخاب كرد (ترجمه مکارم) |
- همانطور که ملاحظه میفرمایید، کسی که پیش از محمد شخص تسلیم شده را مسلمان نامید ابراهیم بود و آیین درست و قابل قبول از نظر قران اسلام است که همان آیین ابراهیم و تمام کسانیست که از ریشه «سلم» یا «مسلم» به معنی مسلمان از آنان نام برده شده و در آیه 161 انعام که بالا نوشتم محمد به همه میگوید که آیین من آیین ابراهیم است. پس کسی که به اصطلاح مثل ابراهیم حنیف است و جزو آیین ابراهیم است مثل محمد یک مسلمان است، درست است که محمد بنیانگذار اسلام است، اما این یک اصطلاح است و او در حقیقت بازگرداننده و احیا کننده آن یعنی همان آیین ابراهیم است. میگویید نه! قران حتی میگوید که فرزندان ابراهیم مثل اسحاق و اسماعیل نماز و زکات را همیشه انجام میداده اند. حال بگذریم. شاید ترجمه من از آن جملات ویکی انگلیسی اشتباه بود، شما چه ترجمه ای را برای آن پیشنهاد میکنید؟ -- سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۰ (UTC)
-
- الان تغییراتتان را در مقاله محمد دیدم. شما این که مسلمانان محمد را احیا کننده آیین حنیف ابراهیم میدانند قبول ندارید. این که مسلمانان ادیان یکتاپرستی یهودیت و مسیحیت را تحریف شده میدانند نمیپذیرید. لطفاً مطالب معتبر و منبع دار من را هر طور که صلاح میدانید برگردانید و یا انرا به فرمی که فکر میکنید درست است و مورد قبول مسلمانان است بنویسید. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۶ (UTC)
- ممنونم سیمرغ جان، آیه آجینم کردی:-) تا آنجا که من میدانم ( به نوعی یقین دارم) و همانطور که در آیات بالا هم آمده، دین ابراهیم و پسرانش (تا به موسی) « حنیف » بوده. همه مفسرین و علمای اسلامی هم دین محمد(ص) قبل از بعثت را « حنیف » میدانند که همان « یکتاپرستی » و دین ابراهیم است. محمد(ص) یکی از پیامبران اولوالعزم است یعنی صاحب کتاب و دین و شریعت. اینکه او بنیانگذار اسلام است بهیچوجه اصطلاح نیست. اما مفسران ، بکارگیری « مسلمین » برای ابراهیم(ع) و حتی موسی(ع) و عیسی(ع) را بمعنی آن یعنی «تسلیم» میگیرند.
اینکه محمد برگرداننده همان آیین ابراهیم(ع) است ، البته درست است اما لفاظی و شاید حتی گمراه کننده باشد. حتی میتوان نوشت، محمد احیا کننده دین « حنیف» و « یهودیت» و « مسیحیت » بدون تحریف است. اما بنظرم همین کلمه « تحریف» باعث جنگ خواهد شد.
- بنظرم استفاده متن انگلیسی از Prophets of Islam هم گمراه کننده است. چون به مدخل خودش که بروی، معلوم میشود که منظورش « پیامبرانی است که اسلام میشناسد » یعنی از آدم تا محمد(ص)، همه.
- اگر صلاح میدانی این مطلب را مفصل در بخشی جدا بنویسیم. مثل محمد و دیگر ادیان یا در محمدوقرآن
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۹ (UTC)
-
- هر طور صلاح میدانید. البته آن آخری که شما حذف کردید از یکتاپرستی سخن رانده بود نه از پیامبران اسلام و کاملا منطقی بود و فکر نمیکنم مشکلی داشته باشد. یکبار دیگر ببینیدش. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)
- بنظر شما، این بحث را به « بحث:محمد » منتقل کنیم؟
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۴۵ (UTC)- هر طور صلاح دانید. در مورد این ویرایش آخری، اینکه نوشتید محمد هرگز قبل از بعثت مشرک نبوده، خیلی تخصصی و غیر دانشنامه ای است، مگر در جملات قبل بیم مشرک بودن او میرفته یا نظری در مورد مشرک بودن او مطرح شده؟ اصولا هر چه قدر از کلمات مشرک و منافق و کافر کمتر استفاده شود بهتر است، انگاه این دانشنامه تبدیل خواهد شد به دانشنامه جهان اسلام یا الاسلامی یا ... سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- راستش ازینکه مقاله بدین درشتی داره بدون درد و خونریزی ویرایش میشه، هم تعجب میکنم هم میترسم. از روزی که یک بادی بیاد و همه را ببرد.:-) راستی بخش جدید هم بسیار بجا و بموقع بود. ممنون.
صادق بهرامی
بحث ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۰۸ (UTC)- سلام. دستتان درد نکند، الان آن جمله خیلی بهتر شد و در واقع همان جمله من قبلی من است، در مورد به کار بردن تحریف برای یهودیت و مسیحیت هم کمی حق با شماست، من پشیمان شدم، بهتر است انرا بعداً در بخش مناسبش بیاوریم. من خواستم از ویکی انگلیسی الگو بگیرم که خود یک آش شعله قلمکار است. راستی چرا برای جملاتتان که مربوط به تصویرگری محمد است منبع نمیاورید. سیمرغ کوچولو ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- چرا برخی جاها محمد را به صورت ضخیم مینویسید؟ معمولا در مقالات یک نام را فقط یکبار بولد میکنند، نه هر بار، بعد اینکه باز هم وارد بحثها و مقولههای تخصصی شدیم، مثلا «صلوات میفرستند» . نوشتن اینکه میگویند فلان به معنی فلان کافیست و همان معنی اصطلاح مذهبی و تخصصی صلوات را میدهد. یک چیز دیگر مطلب معتبری را که من از مقاله نصر آوردم، حذف کردید و این درست نبود. اینکه از بین نامها و القاب پیامبر، نام «محمد» از همه رایجتر است، در همان ابتدای قسمت عناوین مقاله بریتانیکا امده، من اعتقادم را تا حدود زیادی نسبت به این که بالاتر گفتید سعی میکنم اینجا شیعه نباشم و جانبدارانه ننویسم، از دست دادم. مثلا در بخش آغازین مقاله فقط تکههایی از مقاله نصر را آوردید و بقیه را نه. و نوشته اید مسلماً قران بهترین منبع برای مطالعه است که من چنین چیزی در نه مقاله نصر و نه در هیچ کجای دیگر ندیدم. سیمرغ کوچولو ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۲۲ (UTC)
- سلام. دستتان درد نکند، الان آن جمله خیلی بهتر شد و در واقع همان جمله من قبلی من است، در مورد به کار بردن تحریف برای یهودیت و مسیحیت هم کمی حق با شماست، من پشیمان شدم، بهتر است انرا بعداً در بخش مناسبش بیاوریم. من خواستم از ویکی انگلیسی الگو بگیرم که خود یک آش شعله قلمکار است. راستی چرا برای جملاتتان که مربوط به تصویرگری محمد است منبع نمیاورید. سیمرغ کوچولو ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- راستش ازینکه مقاله بدین درشتی داره بدون درد و خونریزی ویرایش میشه، هم تعجب میکنم هم میترسم. از روزی که یک بادی بیاد و همه را ببرد.:-) راستی بخش جدید هم بسیار بجا و بموقع بود. ممنون.
- هر طور صلاح دانید. در مورد این ویرایش آخری، اینکه نوشتید محمد هرگز قبل از بعثت مشرک نبوده، خیلی تخصصی و غیر دانشنامه ای است، مگر در جملات قبل بیم مشرک بودن او میرفته یا نظری در مورد مشرک بودن او مطرح شده؟ اصولا هر چه قدر از کلمات مشرک و منافق و کافر کمتر استفاده شود بهتر است، انگاه این دانشنامه تبدیل خواهد شد به دانشنامه جهان اسلام یا الاسلامی یا ... سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۵۶ (UTC)
- بنظر شما، این بحث را به « بحث:محمد » منتقل کنیم؟
- هر طور صلاح میدانید. البته آن آخری که شما حذف کردید از یکتاپرستی سخن رانده بود نه از پیامبران اسلام و کاملا منطقی بود و فکر نمیکنم مشکلی داشته باشد. یکبار دیگر ببینیدش. سیمرغ کوچولو ۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۲۴ (UTC)
سلام ، ۱/بنظرم بولد کردن نام صاحب مقاله رایج بود. ۲/اما صلوات را مخصوصا نوشتم چون « صلوات فرستادن» سنتی رایج است مخصوصا در ایران و بنظرم حتی نیاز به مدخل جداگانه دارد.۳/ من خواستم فقط نماز را درکنار اذان اضافه کنم. نام رایج را اشتباها حذف کردم. ۴/ نصر هم (در منبع شناسی )اولین منبع را قرآن میداند و من از آنجا نوشتم! ۵/ من مبنایم را فقط بر مقاله « نصر » نگذاشتم.اگرچه بیشتر جاها ازان استفاده میکنم.صادق بهرامی
بحث ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۵ (UTC)
- نه بولد کردن فقط در ابتدای مقاله رایج است و اگر نام یا لقب مهم دیگری از ان شخص بیاید، انهم معولا بولد میشود. اما اینکه تمام محمد های مقاله بولد شود، من تابحال در هیچ کدام از مقالات اینجا و ویکی های دیگر و همینطور دانشنامه های دیگر ندیدم. سیمرغ کوچولو ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۵۲ (UTC)
- راستی اتهام « جانبداری » از کجا وارد است؟ چون مقاله نصر را کاملا نمیآورم؟ اتفاقا دکتر نصر خودش یک شیعه سنت گراست . مثلا میگوید: نام محمد محبوب ترین نام در « جهان اسلام » است ، چه به تنهایی و چه با اسامی دیگر مانند « علی و حسین » .
- من گمان میکنم چون مبنای این دانشنامه ، فارسی و بیشتر ایرانی است. پس باید به مسایلی که در ایران نسبت به آن شبهات و سوالاتی وارد است نیز اشاره کرد. مسایلی که در عرب زبانان یا اهل تسنن اصلا مطرح و مورد سوال نیست و حتی غربیان. مثلا عرب زبان به خواندن قرآن و نماز به زبان عربی اشکالی ندارد، ولی بسیاری در ایران به این موضوع اشکال دارند. یا حتی صلوات.
- همچنان از همراهی شما بهره میبرم.
صادق بهرامی
بحث ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۷ (UTC)- سلام. تغییری در مقاله محمد داده بودید یعنی جایگزین کردن «برخی عالمان اسلامی طی قرنهای متمادی بر این باور بودهاند که وقتی عیسای مسیح از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد» با جمله قبلی: «حاکمان اسلامی طی قرنهای متمادی بر این باور بودهاند که وقتی عیسای مسیح از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد».! متاسفانه متن انگلیسی نشان میدهد که از کلمه:Muslim authorities استفاده شده که معنای عالمان اسلامی را نمیدهد و اصلا از لفظ برخی استفاده نکرده، با توجه به اینکه منبع ،در پایین نوشته هایی که تغییر دادید ذکر شده، من فکر میکنم که باید به آن منبع که ارجاع داده شده است، وفادار بود و انچه را به درستی در ان امده اینجا منعکس کرد. نمیدانم دلیل این تغییر اساسی چه بود، اما ما در دانشنامه با مستندات سروکار داریم و نباید انچه را که شخصاً میپسندیم به نام یک مرجع به خورد خوانندگان بدهیم. من آن متن را دوباره به حالت اول بازگرداندم. با تشکر. سیمرغ کوچولو ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- سلام بر شما.دوست من شما میدانید که ویکی پدیا بما اجازه نمیدهد عین متن یک مقاله را حتی اگر کپی رایت نداشته باشد(که دارد) بکار بریم. مگر اینکه تغییراتی در کلمات آن البته با حفظ مطلب انجام شود. پس اینقدر وفادار به عین متن نباشید.
- سلام. تغییری در مقاله محمد داده بودید یعنی جایگزین کردن «برخی عالمان اسلامی طی قرنهای متمادی بر این باور بودهاند که وقتی عیسای مسیح از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد» با جمله قبلی: «حاکمان اسلامی طی قرنهای متمادی بر این باور بودهاند که وقتی عیسای مسیح از فرمانروایی فارقلیط (پاراکلتوس) در آینده سخن میراند، به احمد اشاره دارد».! متاسفانه متن انگلیسی نشان میدهد که از کلمه:Muslim authorities استفاده شده که معنای عالمان اسلامی را نمیدهد و اصلا از لفظ برخی استفاده نکرده، با توجه به اینکه منبع ،در پایین نوشته هایی که تغییر دادید ذکر شده، من فکر میکنم که باید به آن منبع که ارجاع داده شده است، وفادار بود و انچه را به درستی در ان امده اینجا منعکس کرد. نمیدانم دلیل این تغییر اساسی چه بود، اما ما در دانشنامه با مستندات سروکار داریم و نباید انچه را که شخصاً میپسندیم به نام یک مرجع به خورد خوانندگان بدهیم. من آن متن را دوباره به حالت اول بازگرداندم. با تشکر. سیمرغ کوچولو ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
در ضمن بیطرفی بما اجازه نمیدهد که فقط از یک منبع استفاده یا نقل قول کنیم و باید نظرات دیگران هم در مقالات بطور هم وزن گنجانده شود حتی اگر مقاله دکتر نصر باشد. بنابرین وفادار به یک منبع نباشیم. اما uthorities یکی از معانیش سلطان یا حاکمان و اولیای امور است. اما مقامات صلاحیتدار ، صاحبان اختیار ، مراجع و منابع موثق نیز معنی میدهد. از همه اینها گذشته، بیدقتی در ترجمه ازآنجا معلوم میشود که در طول تاریخ عمدتا مقامات علمی و صاحبان نظریات با خلفای اسلامی متفاوت بودهاند (جز در مواردی)و اصولا طرح موضوع مذکور از عهده اندیشمندان اسلامی بر میآمده است که به کتب مقدس و علوم دیگر ادیان آشنا باشند.مثلا شما در مقاله « دبا » [۱]هیچ اثری از حاکمان یا خلفای اسلامی نمیبینید. بنابراین ثواب بر این است که نظر دکتر نصر نیز حاکمان اسلامی نبوده است بلکه صاحبنظران و منابع معتبر اسلامی بوده است.درضمن پیشنهاد میکنم در خصوص احمد و ارتباط آن با « پاراکلیتوس » و یا « پاراکلیوس » (از نظر لغوی متفتوتند) چنانچه وقت و منبع کافی دارید، یک بخش بنویسید تا همه بفهمیم که اینها کار حاکمان نیست. ;)صادق بهرامی
بحث ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۲۵ (UTC)
-
-
-
-
- دوست عزیز، خوشحالم که شما هم به این مسائل و کلا پیشرفت مقالات ویکیپدیا اهمیت میدهید، ببینید در مورد مطالبی که عرض کردید، من کمی بیشتر توضیح میدهم، چون فکر میکنم مختصر گفتم و اصلا منظورم را نرساندم. اینکه گفتید عین یک مقاله را نباید به کار ببریم، کاملا درست است، حتی توجه کنید بخشهایی از مقاله را که شما نوشته بودید و عین ترجمه آقای معموری بود من حذف کردم و بخشهایی را تغییر دادم و آنچه افزودم ترجمه بخشهایی از بریتانیکاست، اما سعی خود را کردم که با ترجمه معموری که شما به من دادید فرق داشته باشد، البته بعدا ما همینها را نیز تغییر میدهیم، اما این خیلی فرق میکند با این که با عوض کردن یک کلمه، منظور آنچه در منبع آمده را تغییر دهیم. مثلا اگر در مقاله آمده «حاکمان اسلامی»، یا «عالمان اسلامی» ما نباید بنویسیم «برخی حاکمان اسلامی»، اینگونه آنچه در منبع امده را کاملا تغییر داده ایم و نظر اکثریت را به اقلیت تبدیل میکنیم. البته شما گفتید چون مقاله مختص دکتر نصر است و ما نباید فقط به یک منبع اتکا کنیم، میتوانیم بنویسیم: «به عقیده برخی اندیشمندان اسلامی، حاکمان اسلامی ....»، چنانکه شما در مورد یکی از جملات اینکار را کردید و اشتباه نیست. اما نظر من اینست که چون منبع مورد استفاده خود یک دانشنامه است و نه تحقیق یا عقیده شخصی دکتر نصر، و اگر شخص نصر میخواست فقط همه چیز را از دید خودش منعکس کند، انگاه به او اجازه نوشتن در دانشنامه چون بریتانیکا را نمیدادند و روی او اینگونه حساب نمیکردند، بنابراین خوبی منبع ما اینست که یک تحقیق نیست و توسط شخصی نوشته شده که در زمینه اسلام و علوم اسلامی یک متخصص و صاحب نظر برجسته است و چون برای یک دانشنامه معتبر نوشته شده، نظر اکثریت و اقلیت را تا حدود زیادی بدون جانبداری نشان میدهد، پس انچنان هم لازم نیست بنویسیم به نظر برخی اندیشمندان، و در ضمن انچه در مقاله او امده را بدون علم به ان تغییر اساسی ندهیم و نظر او را بپذیریم، این را از آنجا میگویم که حس میکنم شما هم مثل من، چندان اطلاعات زیادی درباره فارقلیط ندارید و نمیدانید که این ایده از کی و توسط چه کسی به وجود امده، و اینکه واژه حاکمان برای شما کمی عجیب به نظر میرسد، اما در هر صورت ما مجاز نیستیم که نظر قالب را در اقلیت قرار دهیم حتی اگر برایمان خیلی بدور از واقعیت باشد. اما در مورد کلمه authority طبق اکسفورد:
-
-
-
- the power or right to give orders and enforce obedience.
- a person or organization exerting control in a political or administrative sphere.
- the power to influence others based on recognized knowledge or expertise. ▶an authoritative person, book, or other source.
- سه معنی متفاوت وجود دارد که معنی سوم، نزدیک به انچه است که شما میگویید و اگر فرض کنیم که ترجمه معموری (حاکم) اشتباه باشد، میتوانیم کلمه «اولیای امور» و یا «مراجع صلاحیت دار» را بیاوریم و بعدا در این باره بیشتر تحقیق کنیم. هرچند اوردن «حاکمان اسلامی قرنها بر این باور بودند...» معنی این را نمیدهد که حاکمان این عقیده یا تفسیر از کلمه فارقلیط را خلق کرده اند بلکه انرا طی قرنها به عنوان انچه درست است پذیرفته اند و حال ممکن است این نظریه اولین بار توسط یک شخص عادی به وجود امده باشد،من فکر میکنم که اگر نصر منظورش عالمان میبود آنگاه کلمات انگلیسی بسیاری بود به غیر از authority که او میتوانست به کار برد. حالا فکر میکنم که منظور خودم را رسانده باشم. نظر شما در مورد کلماتی مثل اولیای امور یا مراجع یا صاحب نظران چیست؟ سیمرغ کوچولو ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۷ (UTC)
-
-
-
-
-
- در مورد مقاله نصر و نحوه استفاده از متن ، هم عقیدهایم، کمی از اصرار شما بر وفاداری به عین متن اصلی یا ترجمه تردید داشتم که روشن شدم.
- در مورد فارقلیط اطلاعاتم ناقص است و منابع از یادم رفته است. اما مطمئنم که این کشف حاکمان نبودن کما اینکه بعضی، از افرادی چون جبیر بن مطعم یا ورقة بن نوفل یا زیدبن عمرو نام میبرند و یا احمد پاکتچی در « دبا » ، او هم. او هیچ از شخصی که احیانا حاکم اسلامی هم بوده باشد، نام نمیبرد. بهرحال صاحبنظران و منابع(کهن)اسلامی بهتر است ( بنظرم مراجع بعنوان منابع کهن اسلامی مناسب نیست ). اصلا برای اینکه مدیون دکتر نصر نشوید ، این قسمت را نیت کنید از «دبا» نوشتهاید!:-) منبع دبا را هم که در بالا دادم به آن اضافه کنید. خودتان زحمتش را بکشید لطفا. راستی نظرتان با بستر سازی که کردم چیست؟
صادق بهرامی
بحث ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۵ (UTC) - اگر لطف میکنید به این آیه هم اشاره کنید. «من رسول خدا به سوي شمايم، تورات را كه پيش از من آمده است، تصديق دارم و به رسولي بشارت مي دهم كه پس از من مي آيد و نام او احمد است» (صف /61/6).
صادق بهرامی
بحث ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)- سلام، من متن را تغییر دادم و ان منبع را افزودم، اما در مورد بستر سازی من فکر میکنم اگر مثل ویکی انگلیسی و یا بریتانیکا باشد بهتر است. اینطوری خیلی شلوغ شده است. سیمرغ کوچولو ۷ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۱ (UTC)
- ممنون، من اینگونه بستر سازی کردم تا بطریقی مطالب مربوطه یادآوری و جمعآوری شود. بعد از گردآوری، میتوان تصمیم گرفت که بعضی بخشها را با توجه به حجم آن حذف یا ادغام کنیم.بهتر نیست؟
صادق بهرامی
بحث ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۵ (UTC)
- ممنون، من اینگونه بستر سازی کردم تا بطریقی مطالب مربوطه یادآوری و جمعآوری شود. بعد از گردآوری، میتوان تصمیم گرفت که بعضی بخشها را با توجه به حجم آن حذف یا ادغام کنیم.بهتر نیست؟
- سلام، من متن را تغییر دادم و ان منبع را افزودم، اما در مورد بستر سازی من فکر میکنم اگر مثل ویکی انگلیسی و یا بریتانیکا باشد بهتر است. اینطوری خیلی شلوغ شده است. سیمرغ کوچولو ۷ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۳۱ (UTC)
-
-
-
-
[ویرایش] همکاری هفته
حقوق شهروندی با حمایت شما بهعنوان همکاری هفته جاری انتخاب شده است و هماکنون نیازمند حمایت واقعی شماست. ٪ مرتضا ۳ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۱ (UTC)
[ویرایش] درود بر شما
از ویرایش های اخیرتان خیلی خوشم آمد. زنده باد.باز هم منتظر از این سنخ ویرایش ها هستم .و همچنین بهتان استفاده از این الگو را در صفحه کاربری توصیه می کنم:
|
ارادتمند آندلس ۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)
- ممنون، راستش خیلی ازم وقت و حجم گرفت . شاید نیازی به اینقدر نبود و یا شاید مقاله اتفاقی آنطور شده بود. بنظرم بهتر است این حجم را در مقاله ویرایش کنم تا صفحه بحث! اما خوب یک چیزایی با هم جور در نمیآمد. درضمن این الگوی شیعه به چه کار میآید؟
صادق بهرامی
بحث ۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۱ (UTC)
-
- نشان دهنده عقیده شماست. البته اگر این عقیده را دارید.آندلس ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)
- ولی در ویکیپدیا اظهار عقیده نمیکنیم و باید بیطرف باشیم. بنابراین دلیل استفاده از این الگو را هنوز نمیفهمم. راستی شما به مقاله محمد(ص) سری نمیزنید. همینطور برای دلخوشی منم که شده یک سری به حقوق شهروندی بزنید.;)
صادق بهرامی
بحث ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۹ (UTC)
- ولی در ویکیپدیا اظهار عقیده نمیکنیم و باید بیطرف باشیم. بنابراین دلیل استفاده از این الگو را هنوز نمیفهمم. راستی شما به مقاله محمد(ص) سری نمیزنید. همینطور برای دلخوشی منم که شده یک سری به حقوق شهروندی بزنید.;)
- نشان دهنده عقیده شماست. البته اگر این عقیده را دارید.آندلس ۶ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۸ (UTC)
[ویرایش] ویکی مانیا
احتمال دارد که باشید؟ اگر اشتباه نکنم اسمتان را دیدم!--کامیار ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)
- امیدوارم ;) کجا دیدید؟ شما چطور؟
صادق بهرامی
بحث ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)- من هم در فکرش هستم. البته بعید است بتوان ویزا گرفت و البته محدودیتهای دیگری نیز هست. مسئلهٔ پرداخت وجه هم که از ایران ممکن نیست. در سایتش دیدم اینجا --کامیار ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)
- ۹۰٪ اش حله. یعنی دوست داریم که بریم. اما میماند ۱۰٪ باقیمانده که احتمالش بسیار قوی تر از اون ۹۰٪ است و آن اینکه اصولا نمیتونیم بریم.;)
صادق بهرامی
بحث ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۵ (UTC)- والا من که نفهمیدم! ولی اگر راه حلی سراغ دارید و یا ایدهٔ خاصی دارید بفرمایید شاید که بتوان به نتیجهای رسید! (در ضمن میبینم شمار کسانیکه از ;) :) :( استفاده میکنند به طور روز افزونی در حال گسترش است). دو صد بدرود --کامیار ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۵۵ (UTC)
- کامی جان منظورم مشکلات متعددی است که سر راه رفتن به مصر برای همایش است. از اولین و ابتدایی ترین آن یعنی پرداخت وجه ثبت نام تا اصل موضوع که گرفتن ویزاست. در همه اینها محدودیتهای اساسی داریم . در ایران در اینگونه موارد فقط میشود تا مرحله تصمیم گیری پیش رفت. بنابرین فعلا فقط آرزو میکنیم که برویم:-)
- راستی شما چرا از لبخند و چشمک زدن کاربران بدت میآید؟!
- در حال حاضر تنها راهحلی که داشتم برای پرداخت وجه، استفاده از paypal است. اما ویزا چطور؟ شما خبری گرفتید از سفارت یا جای دیگر؟
- کس دیگری هم هست که آرزوی آمدن کرده باشد؟ :|
صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۸ (UTC)
- نه صادق جان من بدم نمیآید از شکلکها ولی احساس خشنودی هم در هنگام دیدن آنها به من دست نمیدهد. البته خودم هم بعضی مواقع از آنها استفاده میکنم ولی اعتقاد دارم که استفاده بیرویه و اعتیاد به آن صورت خوشی به بحثها نمیدهد. البته منظور شما نیستید. به نظر من بهتر است احساسات خود را در حرفهایمان بیان کنیم تا مجبور نباشیم آنها را در قالب ادا و اصول جعل کنیم. دربارهٔ ویزا هم فکر کنم خود بنیاد همکاری میکند و چیزی شبیه دعوتنامه امکان دارد بتوانند بفرستند! و اصولاً همکاری خوبی با ما جهان سومیها و تارکان دنیا انجام میدهند. با تماسی که دوستان با سفارت تازه تأسیس مصر داشتهاند ظاهراً آنها هم مشکلی با این موضوع ندارند و در صورت فراهم شدن دعوتنتمه امکان همکاری آنها محتمل است. البته من خودم صحبتی نداشتهام و تمام اطلاعات عیناً نقل قول میباشد. ولی به نظرم باید اندکی از آرزو کردن پا را فراتر گذاشت و حرکتی مثبت نیز انجام داد. دوستانی هستند که در حال پیگیری موضوع و توصیف حال ما میباشند من هم نیز نامهای به آنها نوشتهام و اوضاع ویکیفارسی و محدودیتها را شرح دادهام. شما هم اگر میتوانید رأساً پیگیری کنید و مخصوصاً امکان دریافت ویزا را با سفارت بررسی کنید. تنها مشکل همان ویزا است وگرنه پرداخت وجه به هر حال ممکن میباشد. حتی در هنگام کنفرانس هم ظاهراً میتوان این کار را انجام داد. صادق جان آیا امکانی برای واریز وجه از طریق پیپال دارید؟ میتوانید در این امر من را نیز کمک کنید؟ درود --کامیار ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۵:۳۰ (UTC)
- والا من که نفهمیدم! ولی اگر راه حلی سراغ دارید و یا ایدهٔ خاصی دارید بفرمایید شاید که بتوان به نتیجهای رسید! (در ضمن میبینم شمار کسانیکه از ;) :) :( استفاده میکنند به طور روز افزونی در حال گسترش است). دو صد بدرود --کامیار ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۴:۵۵ (UTC)
- در مورد PayPal امیدوارم. یکی از دوستانم برایم حساب باز کرده، خبرش را به شما میدهم.لطفا ایمیل بزنید.
- فکر میکنم یک انجمنی از دوستان همسفر داخل ایران تشکیل دهید تا اطلاعاتمان را تبادل کنیم. بهتر است.
- در مورد اسمایلی ها نظرم کاملا با شما متفاوت است. اینگونه که شما میگویید لبخند و اخم و یا حرکات دست و سر و صورت حین مکالمه هم باید جزو ادا و اصولهای جعلی باشد! بنظرم اسمایلی ها کمک خواهند کرد تا گفتمان تحت وب بتواند انجام پذیر تر گردد و از سوءتفاهم های ناشی از خشکی فضای وب خواهد کاست. گاهی دوصد گفته، قد نیم کردار نیست. P: ( این را چگونه میتوانید در قالب کلمات بیاورید؟ ) نمیتوانید D:
صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۵ (UTC)- نظر شما را قبول دارم و گفتم که خودمم گاهی استفاده میکنم ولی آدمی که دائماً دست و پایش را تکان میدهد به سر و صورت دیگران میزند و باعث خندهٔ جمعیتی میشود. هر چیز در حد تعادل رواست. اگر یکی در هر حال بخندد یعنی چه موقعی که شما خوشحالید چه غمگین و چه در حال سوال و چه در حال تفکر آیا باز هم استنباط رفع خشکی از آن میکنید؟ البته من اصلا منظورم شما نیستید و کلاً اعتراضی به توسعهٔ غیر عاقلانهٔ این روند بود. در مورد ایمیل هم حتماً مزاحمتان میشوم. --کامیار ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۲۲ (UTC)
- ۹۰٪ اش حله. یعنی دوست داریم که بریم. اما میماند ۱۰٪ باقیمانده که احتمالش بسیار قوی تر از اون ۹۰٪ است و آن اینکه اصولا نمیتونیم بریم.;)
- من هم در فکرش هستم. البته بعید است بتوان ویزا گرفت و البته محدودیتهای دیگری نیز هست. مسئلهٔ پرداخت وجه هم که از ایران ممکن نیست. در سایتش دیدم اینجا --کامیار ۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۱ (UTC)
[ویرایش] کتاب الایقاض و کمی بحث
سلام،
سفری به قم دارم و امکانی پیدا شده است که کتاب الایقاظ یا هر کتاب دیگری که ممکن است در تهران پیدا نشود را تهیه کنم. اگر مایلید بفرمائید تهیه و ناقابل هدیه گردد.
با احترام --Taslim ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۷:۱۲ (UTC)
- سلام تسلیم جان، بالاخره الایقاض است یا الایقاظ ؟ آیا تصمیم دارید این کتاب را به همه کاربران ویکی ، که ممکن است در «رجعت» ان قلت بیاورند ، هدیه کنید؟ و آیا فقط همین کتاب است که رجعت در آن بحث شده است؟ البته بنده از هیچ هدیهای آنهم از جانب دوست هم بحثی چون شما نخواهم گذشت. :-)
- اما واقعیت اینست که گمان میکنم هم شما و هم بنده انرژی مفید خود را بیهوده و در بحثهای بیهوده از دست میدهیم. میگویم بیهوده چون بنظر میآید که بنده و شما در اصل موضوع که دانشنامه است مشترکیم و شاید هم در عقایدی نیز مشترک باشیم. اما مشکل و ایراد اساسی بنده در نحوه عرضه آن توسط شماست.
- بنده به « رجعت » قائلم اما با این مقاله شما موافق نیستم چون اولا بر مبنای نظر شیعه آنهم گویا فقط حر عاملی نوشته میشود. کاملا یکسویه است. وقتی شما موضوع « زنده شدن پس از مرگ » را در معنی لغوی کلمه میآورید.این ، یعنی القای تز شیعه به خواننده، و این بر اساس قواعد این دانشنامه درست نیست. شاید یک دانشنامه شیعه یا حتی یک دانشنامه ضد شیعه، اینگونه بنویسد اما ما داریم وقتمان را صرف یک دانشنامه آزاد و همگانی میکنیم که بیطرفی از اصول آن است.
- در مقاله رسول و نبی ، اگر شما نظر بهاییت یا رشاد خلیفه را میخواهید بیاورید، چه کسی مانع شده است؟ اصلا اگر شما نیاورید من خواهم آورد. اما بنام خود رشاد بیاورید با ذکر منبع یا نظر بهاییت یا وحیدالدین یا هرکس دیگر را با نام و منابع خودشان بیاورید. اما عقاید یا حاصل تحقیق و جمع بندی خود را در قالب عقاید شیعه یا دیگران نیاورید. من الان واقعا نمیدانم کدامیک نظر کدامیک دیگر است ، شما که تحقیق کردهاید لطفا جداگانه بررسی کرده ، نام ببرید.
- اما اگر میخواهید از قم برایم کتابی بخرید - بشرط آنکه حسابش را بستانید و زحمتش را هدیه کنید - مدتی است بدنبال « سیرة النبی؛ ابن هشام » هستم . بگونهای که متن و ترجمه در یک کتاب جمع باشد یا اگر نرمافزار شده باشد که بهتر است . اگرنه فقط عربی باشد چنانچه موفق شدید خبری بگیرید، ممنون خواهم شد اگر مشخصات ناشر یا توزیع کننده را برایم بفرستید.
- در ضمن چنانچه مایل بودید برایم ایمیل بفرستید. raman_co@hotmail.com سفارشات دیگری هم دارم D:
با احترام.صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۸ (UTC)
سلام، الایقاظ صحیح است، و از یقظه می آید. و اگر علاقه مندید و البته من هم بیابم، یکی از ریشه ای ترین کتابها در مورد رجعت این کتاب است، چنانچه اولین منبع آدرسی که شما در قم دادید هم همین کتاب است. و جالب اینکه این کتاب به هیچ وجه رجعت یا کرت را به گروهی خاص(مومنان و کافران محض) و نیز فقط یکبار محدود نکرده است. اینکه می فرمایید مقاله بر اساس دید شیعه نوشته شده است، اساسا مقاله ذیل عقاید شیعه دسته بندی شده است. و چیز عجیبی نیست و عقاید اهل تسنن در مورد رجعت نیز بسیار محدود است در حدی که گفته اند ممکن است خواب پیامبر اسلام را بشود دید! البته موجود است.و در صورت داشتن طرفدارانی اضافه خواهند کرد. ضمنا مقاله بر اساس دو منبع نوشته شده است و نه فقط یکی همانطور که ذکر شده است. بیطرفی لزوما به معنی نقل همه چیز نیست! چیزهای خرد را اتفاقا در دانشنامه از قلم می اندازند.
ضمن اینکه در مثال بهائیان و رشاد خلیفه من از آنجا که آنان را گمراه می دانم، مطالبشان را نقل نکردم! و به صراحت هم می گویم اما این به این معنی نیست که اگر کسی وارد کند با آن مخالفم. من سکوی پرتابی برای ظالمین نمی شوم و این یک سیاست اصلی من در ویکی نویسی است.
من پیرو امام صادق هستم که وقتی یکی از یارانش شترهای خود را برای چرا به شخص ظالمی داده بود که امام او را بر حذر داشت و گقت آیا علاقه مند هستی تا شترهای ترا بر می گرداند، زنده بماند؟ پس به همین اندازه کمک و یار او هستی.
لذا سیاست ویکی نویسی بنده چنین است و این یک نظر شخصی بنده است البته. در مورد کتاب هم بررسی می کنم و اگر یافتم تقدیم می کنم، ضمن اینکه سفارشات دیگرتان را نیافتم! ;) --Taslim ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۳۸ (UTC)
- سلام و زیارت قبول، رسیدن بخیر.
- مممنونم از زحمتی که کشیدید. دوست خوبم. من معتقدم « تشخیص گمراهی یا مستقیم بودن عقاید ، درستی یا غلطی ، با دانشنامه و ویکی نویس نیست.»
- اما در مقاله « نبی و رسول » بسیار تعجب میکنم که شما با این دید، چگونه بود که نحوه چیدمان مطالبتان و نتایج محصول از آن ، بر خلاف سیاست های کلی شما از آب درمیآمد! در واقع حاصل کار و ته نخ میرسید به دست بهاییان و بر خلاف خواسته خود آب به آسیاب آنها میریختید و تازه ترویج هم میکردید. البته دلیل مخالفت من با آن متن همانطور که گفتم بدلیل تز پنهان و القایی نهفته در آن بود که ناقض بیطرفی و دانشنامه بود و الا بنده بسیار مشتاقم که نظرات بهاییان و رشاد و جدیدا مادران و باباهای هندو و بودیزم نیز ( که در دهههای اخیر بنام مهدی و پیامبر مشغول تبلیغ عقاید پویای خود هستند و بسیار هم موفقند)در مقالات ذکر و مورد بررسی قرار گیرد کمااینکه اگر همان مطالب را ارجاع میدادید به منابع بهایی یا غیره، قطعا میپذیرفتم. ما فقط چیزهایی که فکر میکنیم درست است را نباید بنویسیم والا نقض بیطرفی نموده حذف میگردند.
- این موضوع از نظر من ، با آموزههای امام صادق و دیگر ائمه نیز منافات نخواهد داشت. چرا که تا نظرات دیگران را ندانید چگونه آنها را گمراه میدانید و ای بسا که نادانسته و ناآگاهانه در کلاف سردرگم تفکرات درهموبرهم التقاطی گرفتار آییم. امام صادق اطلاعات جامعی از فرق و طرز فکرهای موجود در زمان خود داشت از یهود و نصارا تا مشرکین بعد از اسلام و مادیگراها و فرق گمراه درون همین شیعه. به چنین طرز فکرهایی ممکن است گمراه بگویند اما با « ظالم» بسیار متفاوت هستند. اگر چه درین گونه احادیث و مصداق آنها نیز جای بحث است. دوستدار شما.
- بهرحال بسیار امید دارم تا شما و بنده و دیگران سیاست های ویکی نویسی خود را کنار نهاده و همچون دیگران سیاست جامع ویکیپدیا را اتخاذ کنیم تا بتوانیم با آرامش و بحث اما بدون تنش و سوء ظن در کنار هم زندگی و همکاری کنیم. موفق باشید.
صادق بهرامی
بحث ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۵۷ (UTC)
فردا ان شاء الله قم خواهم بود! ;) اما خیر به نظر من شفاف سازی به نفع دین حق است و در پرده ماندن حقایق به نفع دو گروه گمراهان(به سرکردگی سفیانی) و ظالمان(به سرکردگی دجّال) است.اما من وقتی ویکینویس شدم هویت خود را به کنار نگذاشتم، بلکه به قوانین ویکی ملتزم شدم. خواهشمندم به این موضوع دقت کنید. این نکته بسیار ظریفی است که بسیاری از کسانی که با دموکراسی، یا پدیده های نوین مثل ویکی مواجه می شوند، اشتباه می کنند. التزام ما به قوانین یک جامعه به معنی اعتقاد ما به آن نیست! این ظرافت اگر فراموش شود هویت فرد، فدای هویت جامعه می شود و این خطایی است که مغرب زمین در آن قوطه ور است. در مشرق زمین هم هویت جامعه فدای هویت فرد می شود که آن هم خطا است. در حالیکه هم فرد و هم جامعه باید باشند و به هویت یکدیگر احترام بگذارند.
البته با آشنا بودن با نظریات دیگران کاملا موافقم و آن را لازم می دانم. ولی قصد ندارم من مروج نظراتی که اشتباه می دانم باشم. کم کم بیشتر با هم آشنا می شویم. ;) --Taslim ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۰۴ (UTC)
- اما شما که داشتی اشتباها مروج نظراتی میشدی که اشتباه میدانی (آن قسمت از نبی و رسول که حذف شد). در صورتیکه میشد همان نظرات را با ذکر منابع و مصادر آن (رشاد یا بهاییت یا وحیدالدین یا غیرذلک) ذکر کرد و سپس نقد و بررسی آن را هم اضافه کرد. اشتباه میکنم؟ اینطوری هم خدا راضی میشد هم خلق خدا هم ویکی و هم بنده حقیر! D:
- پس هنوز قم نرفتهاید، یعنی هنوز سفارشات فدوی را پیگیری نکردهاید. فیالواقع تعارف آمد، نیامد دارد! دست پر باشید همیشه P:
صادق بهرامی
بحث ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۵۸ (UTC)
خیر اشتباهی در کار نبود، این که بگوییم بعد پیامبر اسلام می تواند رسول دیگری بیاید با اینکه بگوییم آن رسول بهاء یا علی محمد باب یا رشاد خلیفه است بسیار فرق می کند. سر موئی از حقایقی که مولا علی 1400 سال پیش گفته اند در لابلای حرفهای اینها نمیتوان یافت! ضمنا مطالب مربوط به وحید الدین را هم یکی از دوستان پیشنهاد کرد و بنده افزودم. و نظر بنده نبوده است، ریز مذاکرات گواه است. ضمنا شما اگر تسلط به بحث بهاء و رشاد و غیره دارید مباحث آنها را مطرح و نقد آن را هم مطرح کنید چه کسی مخالف است؟ بنده این مطلبی را که گذاشته ام، و به آن تسلط نسبی دارم نمی توانم حفظ کنم تا چه رسد به آنچه که بر آن تسلط ندارم! و مدعی آن هم نیستم!--Taslim ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۳۶ (UTC)
- یعنی شما میفرمایید شیعیان معتقدند که محمد(ص) آخرین رسول نبوده؟! و شیعیان معتقدند که بعداز پیامبر(ص) ممکن است رسولی بیاید؟ یا این برداشت شما از روایات است. روشن میفرمایید؟ بحث است.
صادق بهرامی
بحث ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۸ (UTC)
-
- من حقیر کجا و خیل شیعیان کجا؟ من دلیلی قرآنی مبنی بر خاتم الرسل بودن پیامبر اسلام نیافتم! و بعید می دانم هیچکس دیگر بتواند بیابد و در غالب احادیث نیز چنین چیزی نیست! علاوه بر اینکه صحبت از آمدن امر جدید و کتاب جدید که بر عرب سخت است شده است. دوست من همه پیامبران بنی اسرائیل وعده کرده بودند که مسیح از نسل داوود است، من هیچ دلیل تاریخی که ثابت کند مسیح از نسل داوود است نیافتم!و به احتمال زیاد ر آن زمان هم کسی نیافته باشد. در اناجیل با سخافت تمام نسل یوسف(نامزد مریم) را به داوود می رسانند و سپس ادعا می کنند که عیسی از نسل داوود بود.(پناه بر خدا از این بهتان!!!) اگر شما جای یهودیان آن زمان بودید به مسیح چگونه ایمان می آوردید؟
-
- در مورد رجعت می گویند رجعت در همان جسم قبلی است و به همان شکل و سن قبلی یکباره به دنیا می آیند؟! کجا و در کدام حدیث چنین چیزی آمده است؟ حتی یک حدیث در مورد اینکه در همان شکل قبلی است نداریم! ولی همه جا این را می گویند! در حدیثی امام می گوید مثال قائم شما مثال آن پیامبری از بنی اسرائیل است که یکصد سال مرد و سپس زنده شد. در مورد خود امام زمان هم در بعضی ادعیه هست که در رجعت شما ما را هم رجعت دهید! یعنی گویا خود امام هم پیش از ظهور رجعت کرده است! اگر رجعت در بدن جدیدی باشد که همین الان علم روح شناسی آن را تایید می کند چه؟ و شما هیچ ردی به محمد بن حسن(در بدو امر) در مهدی نیابید چه؟ خدا گواه است من هیچ ادعایی نمی کنم و هیچ کس را به مهدویت نمی شناسم ولی این سوالها پاسخ می خواهد!--Taslim ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۱ (UTC)
- همه مسلمانان و همه شیعیان به محمد خاتم الانبیا و خاتم المرسلین میگویند و حتی اگر هیچ هم نگویند ولی اورا بعنوان آخرین از انبیا و رسولان میدانند. شما حدیث یا روایتی یا تفسیری یا کلامی از یکی از مسلمانان یا علمای اسلامی یا خاورشناسان اسلامی از متقدم یا متاخر بیاور که کسی از آنان درین موضوع شک کرده باشد یا به آمدن رسولی بعد از محمد(ص) اعتقاد یا اشاره کرده باشد.
- دراینکه رجعت در همان بدن قبلی است عموم علمای شیعه شک ندارند و اصولا تمامی برهانهای رجعت از ادله عقلی معاد شروع میشوند و قبل از آن شیعه اثبات کرده که معاد جسمانی است ( آیات مربوط به ابراهیم و کشتن ۴ پرنده و سپس زنده شدن آنها ، اصحاب کهف ، داستان عزیر ، آیات و روایاتی که به عذاب جسمانی بدنی که طعم گناه را چشیده اشاره میکند و.... بسیارند ازین دست براهین علمای شیعه در باب معاد جسمانی و سپس رجعت ) چطور است که میفرمایید جایی دیده نشده است. اگر جایی از علمای شیعه اظهار شک درین باب دیدهاید با ذکر منبع بنویسید.
- در ادعیه خطاب به شخص امام زمان نیست بلکه خطاب به ائمه است « فی رجعتکم » و اشاره به رجعت بعض ائمه پس از قیام قائم دارد. جایی خطاب به امام زمان در ادعیه چنان چیزی دارید؟
- در مورد زنده بودن حجة بن حسن از بدو تولد تا زمان حاضر ، هیچیک از عالمان و نظریه پردازان شیعه شکی ندارند و حتی همچنان و به سختی برآنند تا طول عمر وی را اثبات و عادی جلوه دهند. رجعتی قبل از ظهور ( آنچنان که شما میفرمایید) قائل نیستند. اگر خلاف این را از علمای شیعه سراغ دارید ، منبع بفرمایید.
- اگر علم روح شناسی، منظورتان همان اعتقاد مذاهب شرق آسیا به تناسخ است که البته اعتقاد آنان است و حتما بطرقی سعی در اثبات آن دارند. اما علم بمعنای امروزی علم، لطفا برای بنده هم ارجاع بفرستید.
- دوست من، در اینکه این سوالات پاسخ میخواهند شکی نیست ولی تقاضا دارم و حتی عرض میکنم « حق ندارید » سوالات بدون پاسخ و حتی یافتههای خود را بنام عقاید شیعه یا هر مذهب دیگری منتشر کنید. یقین دارم اگر ضمن جستجوی سوالات لابلای کتابها ، جواب آن را هم از اهل همان فن بپرسید زودتر به نتیجه خواهید رسید. چه درباره نسب عیسی(ع) و چه ختم الرسلی محمد(ص). با احترام.
صادق بهرامی
بحث ۱۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۳ (UTC)
-
-
- شما گمان کردید این بحثها در صفحه بحث مقاله ای مطرح است! من هیچ عقیده ای را مطرح نکردم بلکه چند سوال کردم! یک حدیث مبنی بر رجعت در همان بدن قبلی، این که در مورد اصحاب کهف و عزیر چنین بود دلیلی بر اتفاق آن در آینده نیست! مگر علما و حتی اجماعشان خطا نمی کنند! حسن زده آملی هم عالم است! شقشقه هدرت!--Taslim ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۹ (UTC)
- چرا ناراحت میشوید دوست من، در بحث با آجر به سر هم میزنند و ظهر با هم آبگوشت میخورند D: اما بعد، حسن زاده و دیگران اگر از نظر شما عالم نیستند، چه کسی عالم است با نظرات هم او بحث کنیم. اصولا در بحث نیاز به منابعی برای ارجاع است والا شقشقیه هدر خواهد رفت! آن یک حدیثی که شما درین باب دارید بفرمایید بلکه بنده غیر از آن داشته باشم، ارائه دهم. بده بستان میکنیم . البته سوال دیگری باقیست، هرگاه خشمتان فرو نشست، خواهم پرسید :-) دوستدار.
صادق بهرامی
بحث ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۸ (UTC)
- چرا ناراحت میشوید دوست من، در بحث با آجر به سر هم میزنند و ظهر با هم آبگوشت میخورند D: اما بعد، حسن زاده و دیگران اگر از نظر شما عالم نیستند، چه کسی عالم است با نظرات هم او بحث کنیم. اصولا در بحث نیاز به منابعی برای ارجاع است والا شقشقیه هدر خواهد رفت! آن یک حدیثی که شما درین باب دارید بفرمایید بلکه بنده غیر از آن داشته باشم، ارائه دهم. بده بستان میکنیم . البته سوال دیگری باقیست، هرگاه خشمتان فرو نشست، خواهم پرسید :-) دوستدار.
- شما گمان کردید این بحثها در صفحه بحث مقاله ای مطرح است! من هیچ عقیده ای را مطرح نکردم بلکه چند سوال کردم! یک حدیث مبنی بر رجعت در همان بدن قبلی، این که در مورد اصحاب کهف و عزیر چنین بود دلیلی بر اتفاق آن در آینده نیست! مگر علما و حتی اجماعشان خطا نمی کنند! حسن زده آملی هم عالم است! شقشقه هدرت!--Taslim ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۲:۳۹ (UTC)
-
سلام، من از بحث ناراحت نمی شوم، از قضاوت ناراحت می شوم. ضمنا من دقیقا حسن زاده آملی را عالم می دانم! و ایشان را به عنوان نمونه ای که بسیاری نظرات موجود را مردود می دانند آوردم. --Taslim ۱۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۴۹ (UTC)
- سلام رجعت فرمودید D: برگشتید؟ چی چی آوردید؟ اما حسن زاده ، من با نظرات ایشان آشنا نیستم. چرا از ایشان نقل قول نمیکنید. ولی تورو خدا منبع آنلاین بدهید. اگرچه شخص بنده امانتداری شما را قبول دارم، ولی تایپ متن وقت و زحمت زیاد میبرد.
صادق
ب ۱۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۳ (UTC)
-
- بله از قم رجعت نمودیم و آورده های مربوطه را هم در email برای شما نگاشتم! از آن موضوع، تنها به این نکته بسنده می کنم که فروش برخی cd های جناب حسن زاده آملی در قم ممنوع است. --Taslim ۱۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- الحمدالله هرچه که در هرجا ممنوع باشد در وب قابل دسترسی است. واقعا دوست دارم نقل قولهایی از ایشان در موضوعاتی که بحث کردیم را بخوانم. از وب یا از منابعی که در دسترس شماست.
صادق
ب ۱۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۹ (UTC)
- الحمدالله هرچه که در هرجا ممنوع باشد در وب قابل دسترسی است. واقعا دوست دارم نقل قولهایی از ایشان در موضوعاتی که بحث کردیم را بخوانم. از وب یا از منابعی که در دسترس شماست.
- بله از قم رجعت نمودیم و آورده های مربوطه را هم در email برای شما نگاشتم! از آن موضوع، تنها به این نکته بسنده می کنم که فروش برخی cd های جناب حسن زاده آملی در قم ممنوع است. --Taslim ۱۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
[ویرایش] حقوق شهروندی
باعرض پوزش علت تغییر مسیر ها در مقاله حقوق شهروندی چیست؟نرسی ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۴ (UTC)
- سلام، رسیدن بخیر:) با توجه به بحث ، میخواستم آن را به « شهروندی » (Citizenship) تغییرنام بدهم. ولی اشتباهی شد.
صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۷ (UTC)
-
-
-
-
- ممنون :-) نرسی ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)
- درضمن، شما یک بدهی از قدیم به ویکیپدیا داری. آنهم دانشنامهای کردن مقاله آخر ، عملکرد خامنهای در دوران رهبری ، است که باعث حرف و حدیثهای زیادی شد. بنظرم تا دوباره کانون ویرایشات حذفی نشده، محض زحماتی که کشیدی، یک دستی به سر و گوشش بکش والا با وضعیت الان شایسته حذف است.;)
صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۵ (UTC)
- درضمن، شما یک بدهی از قدیم به ویکیپدیا داری. آنهم دانشنامهای کردن مقاله آخر ، عملکرد خامنهای در دوران رهبری ، است که باعث حرف و حدیثهای زیادی شد. بنظرم تا دوباره کانون ویرایشات حذفی نشده، محض زحماتی که کشیدی، یک دستی به سر و گوشش بکش والا با وضعیت الان شایسته حذف است.;)
- ممنون :-) نرسی ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۹ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
- البته ترس من از این است که اگر آن طرف ها دوباره پیدایم شود ، جنگ ویرایشی آغاز گردد! چون من پیاپی تعقیب می شوم! در این مدتی که نبودم هیچ کس آنطرف ها سری نزد، که اگر تغییری لازم میداند انجام دهد.در مورد قضاوتتان پیرامون حذف اصلا موافق نیستم. غیر منصقانه است. :-) نرسی ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
- یادت رفته که من تنها حامی ماندن مقاله بودم و تعهد دادم که آن را ویرایش کنم. ولی من دستش نزدم تا خودت بیایی کارت را تمام کنی. :-) تاکنون کسی بهش سر نزده مگر آنکه نظری به حذفش بدهند. D: چرا فکر میکنی که جنگ ویرایشی راه میافتد؟ اگر دانشنامه ای و طبق سیاستها ویرایش کنی هیچکس نگاه چپ هم نمیتواند به ویرایشت بکند. بهر حال جنگ ویرایشی بهتر از حذف مقاله و هدر رفتن - بقول خودت ۳۰ ساعت تایپ - است.
صادق بهرامی
بحث ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۲ (UTC)
- یادت رفته که من تنها حامی ماندن مقاله بودم و تعهد دادم که آن را ویرایش کنم. ولی من دستش نزدم تا خودت بیایی کارت را تمام کنی. :-) تاکنون کسی بهش سر نزده مگر آنکه نظری به حذفش بدهند. D: چرا فکر میکنی که جنگ ویرایشی راه میافتد؟ اگر دانشنامه ای و طبق سیاستها ویرایش کنی هیچکس نگاه چپ هم نمیتواند به ویرایشت بکند. بهر حال جنگ ویرایشی بهتر از حذف مقاله و هدر رفتن - بقول خودت ۳۰ ساعت تایپ - است.
- البته ترس من از این است که اگر آن طرف ها دوباره پیدایم شود ، جنگ ویرایشی آغاز گردد! چون من پیاپی تعقیب می شوم! در این مدتی که نبودم هیچ کس آنطرف ها سری نزد، که اگر تغییری لازم میداند انجام دهد.در مورد قضاوتتان پیرامون حذف اصلا موافق نیستم. غیر منصقانه است. :-) نرسی ۱۰ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۳ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- یکی دو نفر اقدامی کردند اما کاملا غلط بود. در ویکی فارسی مرسوم است که( طبق تجربه کوتاه من) که اگر مقالات علیه یکی از سران نظام باشد حذف کردن آنچه انجام شد را تعدیل آن می نامند. برای مثال در مقاله مذکور یکی از دوستان مطلب مربوط به خامنه ای و سربازی را از اساس وارونه نوشته!
-
-
-
-
-
-
-
در عین حال چشم ،دوباره دست بکار خواهم شد.ضمنا آنطور هم که فرمودید نیست که همه در پی حذف آن باشند. :-)نرسی ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۳ (UTC)
[ویرایش] نامه های احمدی نژاد
متن نامه های تبلیغی احمدی نژاد را از مقاله بر داشتم. و نظرم را در صفحه بحث نوشتم. اگر باز گردانید ، اصراری نمی کنم. نرسی ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۲۱ (UTC)
[ویرایش] سایت شخصی رییس جمهور
«سایت شخصی رییس جمهور» وبلاگ احمدینژاد است و در دانشنامه در حد یک وبلاگ به آن اهمیت میدهیم. Raamin ب ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۳۷ (UTC)
- یک وبلاگ معمولی نیست چون سایت شخصی رییس جمهور فعلی ایران است! در ضمن تنها نامه خارجی غیر رسمی رییس جمهور یک کشور را با آن طول و تفصیل و مشخصات منتشر کرده. مهم نیست؟ باز تاب ندارد؟ شما اطلاعی داشتی که او چنین نامهای نوشته؟
صادق بهرامی
بحث ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۳ (UTC)- ربطی ندارد. وبلاگ است و حرف دل احمدینژاد. اینجا هم جای حرف دل احمدینژاد نیست، مگر اینکه اهمیت داشتهباشد.
من هم در رسانهای ندیدم که نامهای به یک مادر نوشته ← بیاهمیت بوده. Raamin ب ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۴۹ (UTC)- رامین جان، (البته در زمان ثبت نامه در سایت ، مطبوعات راجع به آن نوشتند) آیا اگر جایی درد دلی هم کرده باشد باز هم مربوط به مقاله زندگینامه او میشود. نمیشود؟ ضمن آنکه این نامه درددل نیست. یک سری بزن و یک نگاهی به سایت و لااقل نامه بینداز. مواضع رسمی رییس جمهور در جای غیر رسمی است یعنی مواضع دولت و ملت ایران درباره آمریکا و سیاست خارجی و دیگر مسائل است. که با توجه به شخصیت ویژه احمدینژاد درین گونه سیاست ها، من ذکر آن را ضروری برای دانشنامه در مقاله احمدی نژاد میدانم.
صادق بهرامی
بحث ۱۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۵ (UTC)
- رامین جان، (البته در زمان ثبت نامه در سایت ، مطبوعات راجع به آن نوشتند) آیا اگر جایی درد دلی هم کرده باشد باز هم مربوط به مقاله زندگینامه او میشود. نمیشود؟ ضمن آنکه این نامه درددل نیست. یک سری بزن و یک نگاهی به سایت و لااقل نامه بینداز. مواضع رسمی رییس جمهور در جای غیر رسمی است یعنی مواضع دولت و ملت ایران درباره آمریکا و سیاست خارجی و دیگر مسائل است. که با توجه به شخصیت ویژه احمدینژاد درین گونه سیاست ها، من ذکر آن را ضروری برای دانشنامه در مقاله احمدی نژاد میدانم.
- ربطی ندارد. وبلاگ است و حرف دل احمدینژاد. اینجا هم جای حرف دل احمدینژاد نیست، مگر اینکه اهمیت داشتهباشد.
[ویرایش] ایمیل
سلام، ایمیلی آرام آرام در باکس شما آرام میگیرد! اگر بر جایش نشست یک خبری بدهید. در ضمن صفحهٔ بحث شما در حال حاضر در ردهٔ کاربران شیعه قرار دارد.! خواسته و یا ناخواسته را نمیدانم! تشکر--کامیار ۱۳ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۴۲ (UTC)
- چه شاعرانه است پرواز ایمیلهای شما D: رسید . من هم . این الگو هم البته مرحمتی یکی از دوستان است. مزاحمتی هم برای بنده ندارد ضمن اینکه بطور غیر رسمی اشعار دارد که بنده یا شیعه هستم یا علاقه به شیعه دارم. الگوی خودم در صفحه کاربریام است.
صادق
ب ۱۳ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۸ (UTC)
[ویرایش] من و شما!
سلام، در بحث تام ظاهراً علاقهای بیش از حد در ما بوجود آمدهاست و شوری خاص گریبانمان را چسبیده است. عدم حضور سایرین در بحث نشانه جالبی نیست و معنی خوبی را نمیدهد. دعوا چیز دیگری و مدعیان کسان دیگری هستند. از من که دیگر حرفی نمانده باقی و هر چه بگویم صفحه را سنگینتر و مطالب را قرقره کردهام. نه مدیری نظری میدهد نه کاربری سلامی! از این حالت زیاد خوشم نمیآید. در هر حال نظراتم را تمام و کمال نوشتم و خلاص! توهینی شد ببخشید. من منتظر نظرات سایرین میمانم و اقدامات را از دور میانگرم(درست است این واژه!؟) از من در آن بحث خداحافظ. در اینجا هم خسته نباشید و درود --کامیار ۱۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۴ (UTC)
- سلام ممنونم، بنظر میآید همانطور که گفتید ، مدیران دیگر از کینه ورزیهای دیگری میاندیشند! و این خوب نیست. من شور نگرفتهام و در این چند روزه هم در این بحث وارد نشدم چون میدانستم که بحث شخصی بین دو یا چند نفر است. ولی از سنگین شدن صفحه ویکیپدیا از یک بحث شخصی و عدم دخالت مدیران بسیار دلخورم و گُر گرفتهام از عمل مدیرانی که در شرایط سهلتر ازین ، اولین اقدامشان قطع دسترسی بود! من تنها چاره « عدم تکرار» اینگونه بحثها را « تنبیه » طرفین میدانم. خواه مدیر خواه کاربر یا دوست بنده باشد و الا خدا میداند نه با هیچکدام خصومت دارم و نه حتی آشنایی مختصر . ولی میبینم در یکماه گذشته این دومین بار است که راجع به این موضوع بحث میشود و چهار یا پنجمین باری است که بحث مدیر خاطی مطرح میگردد و صفحات را سیاه میکند. پس پروژه چه میشود! من واضح و روشن نظرم را در تابلو نوشتم و شما در پرده و لفاف! من هم منتظر میمانم و مینگرم ;)
صادق
ب ۱۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۲:۱۵ (UTC)
[ویرایش] روش پیوند به منابع
سلام. در این ویرایشتان اگر دقیقا مشخص کنید کدام پاراگرافها از آن منبع استفاده کردهاند خیلی بهتر است. برای این کار میتوانید از <ref>{{یادکرد وب| نشانی = | عنوان = | تاریخ بازدید = | تاریخ = (تاریخ نگارش مقاله)| ناشر = وبگاه فلان | زبان = }}</ref> در انتهای آن پاراگرافها استفاده کنید. خودم هم اگر فرصت کردم منبع شما را مطالعه میکنم و پاراگرافهای ویکیپدیا را مشخص میکنم، اما طبیعتا خودتان این کار را بکنید سریعتر است. کلا از مرتب کردن منابع مقاله شهروندی و درخواست مدرک در آن دلگیر نشوید، چون قوانین ویکیپدیا را در همکاریهای هفته سختگیرانه اعمال میکنیم که جنبه آموزش دانشنامهنویسی برای همه بازدیدکنندگان مقاله هم داشته باشد. --Taranet ۱۷ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۰۱ (UTC)
- الگو:یادکرد و الگو:یادکرد وب به همراه دستور <ref></ref> برای این منظور هستند. ویکیپدیا:اثباتپذیری و ویکیپدیا:شیوه ارجاع به منابع و سایر شیوهنامهها نیز به تفصیل دراینباره توضیح دادهاند. --Taranet ۱۷ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۱۲ (UTC)
- ممنون ، بهیچوجه ناراحت نشدم ;) بلکه همراهی شما دلگرمی بود. اتفاقا من خودم طرفدار ارجاع برای هر خط یا پاراگراف هستم. اما در بعضی پاراگرافها اینکار خیلی نمادین مینماید اگر من یک خط را به کل یک مقاله ارجاع دهم. بهمین منظور با اضافه نمودن منبع به زیر مقاله. بعضی برچسب مدارک را برداشتم. ولی اصولا با روش شما موافقم.
صادق
ب ۱۷ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۰ (UTC)
- ممنون ، بهیچوجه ناراحت نشدم ;) بلکه همراهی شما دلگرمی بود. اتفاقا من خودم طرفدار ارجاع برای هر خط یا پاراگراف هستم. اما در بعضی پاراگرافها اینکار خیلی نمادین مینماید اگر من یک خط را به کل یک مقاله ارجاع دهم. بهمین منظور با اضافه نمودن منبع به زیر مقاله. بعضی برچسب مدارک را برداشتم. ولی اصولا با روش شما موافقم.
[ویرایش] ادامه منشور وحدت
البته من ارتباطی بین این منشور با نظریه علمای شیعه از جمله وحید خراسانی نمیبینم، تا آنجا که شنیدهام آقای وحید با کسی نه تعارف دارد و نه شوخی! اگرچه این روزها کسی برای حرف مراجع هم تره خرد نمیکند و همه مرجع تقلید خود شدهاند. بنظر میآید که دیگر مشکلات را با رگ گردن و عصبیت نمیتوان حل و فصل کرد و شاید وقت ابهام زداییهاو خانه تکانیها هم فرا رسیدهاست. وگرنه مهدی را هم که گویی ـ یاتی بدین جدید - میآید را هم تکفیر خواهیم کرد! |
آیا فکر نمیکنید که با انقلاب در ایران توسط روح الله خمینی این مشکلات پیش آمد؟ (مراجع از آن عضمت خود به یک افراد دروغ گو تبدیل شدهاند.) مراجع بازیچه دست افراد شدند، شریعتمداریها کشته شدند و وحیدها کشته میشوند. (اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد وال محمد واخر تابع له على ذلك) -- BlueDevil بحث ۲۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۲۸ (UTC)
درود بر نگارنده این جملات! و نفرین بر آخر تابع له علی ذلک!--Taslim ۲۳ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۰ (UTC)
- بلو دویل عزیز، اگر شما تا حدی یا کاملا با عصمت اکتسابی آشنا باشید یا احیانا قبول داشته باشید. میدانید که برخی معتقدنددرجاتی از آگاهی و شناخت موجب مصونیت از اشتباهات بزرگ حداقل در آن همان زمینه ها خواهد شد. بنابراین مراجع عظام و علمای واقعی به دروغگو تبدیل نشدهاند و نمیشوند بلکه ممکن است بدلایلی در دیدگاه بعضی یا بسیاری از مردم اینگونه شده باشند. اما اینکه منشا آن از کجاست یا از کی؟ این را بهتر است از لابلای دانشنامه جستجو کنیم . آنچه باعث شروع بحث از طرف من شد آن بود که قرار دادن آن اشعار و آنگونه در ویکیپدیا حتی در صفحه بحث کاربری بضرر پروژه است. اگرچه میتوان در هیات ها و مجالس و وبلاگها دربارهاش بحثها و جدلها کرد. حتی شاید خارج از ویکی با شما همداستان یا حتی از دیگران هم متعصب تر باشم. از طرفی نظرم برای ادامه بحث هم تنها در صورتی مساعد است که در راستای سیاستهای ویکی و بنفع پروژه باشد. اینجا نمیتوان با خواندن آیه قرآن یا فرازی از زیارت عاشورا، با ملحدی یا نامسلمانی بحث و گفتگو کرد که اصلا قرآن یا ادعیه را قبول ندارد. باید منابع مشترک بیابیم یا بیطرف و جامع و بدون عصبیت بنویسیم.
- جناب تسلیم، منظور شما را هم از تاکید بر جملهای که قبلا نوشته شده بود را نفهمیدم!
صادق
ب ۲۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۱ (UTC)
[ویرایش] مقاله
سلام. چه مقاله عجیبی! --Taranet ۲۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۴۳ (UTC)
- احتیاج به بازنویسی دارد. آجر و مصالح را ریختم در صفحه:-) حالش را دارید، ویرایش کنید؟
صادق
ب ۲۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۵۷ (UTC)
-
- من که در مقالههای خودم ماندهام :-) راستی برای ریختن آجر و مصالح میتوانید از زیرصفحه کاربری خود نیز استفاده کنید، مثلا کاربر:Sadegh50ir/موقت یا کاربر:Sadegh50ir/انقلاب فرانسه و رژیم پیش از آن یا کاربر:Sadegh50ir/کارگاه و … --Taranet ۲۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۲۹ (UTC)
- راستی--Taranet ۲۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۵ (UTC)
- دارد که! معیار ششم.
- اگر نویسنده کتاب از نظر تاریخی سرشناس باشد هرکدام از کارهای وی ممکن است سرشناس محسوب شود گرچه ممکن است هیچکدام از معیارهای بالا را نداشته باشد.
صادق
ب ۲۵ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۱۸ (UTC)
[ویرایش] قطع دسترسی
دسترسی شما بخاطر این ویرایش توهینآمیز و بینزاکتی به مد ۲۴ ساعت برای بار اول بسته میشود. لطفاً منطقی بحث کنید. وحید ۲۸ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۵۸ (UTC)
- چقدر تعجب کردم وقتی دیدم شما از اعتراض من به نرسی(که او هم قطع دسترسی شد) ؛ از این که سایر کاربران را به عضو شریف مدیران تشبیه کرده بود ؛ برداشت توهین و بی نزاکتی نموده اید!راستی شما از یادداشت من چه فهمیدید؟ تعجبی بود از سکوت سایر کاربران با قید « o: » و لبخند و مزاحی به رامین که بغلط آن را بی احترامی بخود دانسته بود « :-) » ، حال آنکه « سایر کاربران» باید ناراحت میشدند. شاید من در مقصود خود قاصر بودم. بهرحال اگر یاددشت من سوءتفاهم توهین به دیگران را ایجاد نموده، منظور من برعکس، اعتراض به توهین دیگری بوده. اما داوری و نسبت بی نزاکتی بی انصافی است و این اتهام را در شان خود نمیدانم. بهتر بود قبل از آن در قالب بحث یا تذکر بیان میشد بلکه رفع سوء تفاهم میشد. شاید هم خشک و تر را باهم سوزاندید؟
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۳ (UTC)- صادق گرامی، شما نباید جواب بینزاکتی را با بینزاکتی بدهید. طرف جواب شما چه رامین باشد چه نرسی فرقی نمیکند. در اینگونه موارد بهتر است مورد توهینآمیز را پاک کنید. معمولاً این بهترین راه برای جلوگیری از درگیریهای بعدی میباشد. وحید ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
- استفاده از کلمه « عضو شریف » بی نزاکتی تلقی میشود؟ یا محل ارجاع و تشبیه به آن؟ درین صورت سعدی علیه الرحمه و مرحوم ایرج میرزا و عبید و فردوسی و مولوی ... و تقریبا تمام مشاهیر ادب ایران بی نزاکت هستند. من که عددی نیستم. بی نزاکتی در واقع نسبت دادن یک کلمه یا جمله زشت یا خارج عرف به کسی یا کسانی است. من به کسی، نسبتی دادم؟ دوباره ویرایش مرا و دو جمله بالای آن را بخوانید.
صادق
ب ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۸:۱۴ (UTC)
- استفاده از کلمه « عضو شریف » بی نزاکتی تلقی میشود؟ یا محل ارجاع و تشبیه به آن؟ درین صورت سعدی علیه الرحمه و مرحوم ایرج میرزا و عبید و فردوسی و مولوی ... و تقریبا تمام مشاهیر ادب ایران بی نزاکت هستند. من که عددی نیستم. بی نزاکتی در واقع نسبت دادن یک کلمه یا جمله زشت یا خارج عرف به کسی یا کسانی است. من به کسی، نسبتی دادم؟ دوباره ویرایش مرا و دو جمله بالای آن را بخوانید.
- صادق گرامی، شما نباید جواب بینزاکتی را با بینزاکتی بدهید. طرف جواب شما چه رامین باشد چه نرسی فرقی نمیکند. در اینگونه موارد بهتر است مورد توهینآمیز را پاک کنید. معمولاً این بهترین راه برای جلوگیری از درگیریهای بعدی میباشد. وحید ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۵:۴۳ (UTC)
-
-
-
- من متعجب تر شدم که چرا در حالیکه مرجع ضمیر در آن جمله خودم بودم ، چرا تصور کرده اید که سایر کاربران را به عضو شریف تشبیه کردم؟!! مگر سایر کاربران از وی تقاضای پاسخ کرده بودند؟
-
-
در هر حال خوشحالم که شما هم مزه ظلم را چشیدید.اینگونه شاید به درک بهتر کمک کند! :-) نرسی ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۶ (UTC)
-
-
-
-
- متعجب نشوید، ظاهرا شما در ضمیر ناخودآگاه، مشکل ارجاع ضمائر دارید D: این دفعه مرجع ضمیر را کاملا مشخص کنید که از چه کسی مایه میگذارید از خودتان یا از سایر کاربران. D: بهرحال تعبیر نادرستی کرده بودید و ظلمی در حق شما نبود.P: امیدوارم این ۳ روزه فرصت مطالعاتی، سیاست های ویکیپدیا را دل سیر خوانده باشید. ;) موفق باشید.
صادق
ب ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۰ (UTC)
- متعجب نشوید، ظاهرا شما در ضمیر ناخودآگاه، مشکل ارجاع ضمائر دارید D: این دفعه مرجع ضمیر را کاملا مشخص کنید که از چه کسی مایه میگذارید از خودتان یا از سایر کاربران. D: بهرحال تعبیر نادرستی کرده بودید و ظلمی در حق شما نبود.P: امیدوارم این ۳ روزه فرصت مطالعاتی، سیاست های ویکیپدیا را دل سیر خوانده باشید. ;) موفق باشید.
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- این چند روز اتفاقا چند مقاله تازه تهیه کردم و چرخی هم در ویکی انگلیسی و سوئدی زدم. نرسی ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۳۳ (UTC)
-
-
-
-
-
[ویرایش] بخش آغازین مقاله محمد
درود. از شما بعید است دوست عزیز! اینکه آنه ماری شیمل در مقدمه کتاب خود دلیل حذف تصاویر نسخه انگلیسی نسبت به نسخه آلمانی کتاب خود را شرح داده، چاپ کاریکاتورها و .. اینها مناسب بخش آغازین است؟؟. حتی مسائل مربوط به کاریکاتورها هم مناسب دیدگاه غرب نیست و بهتر است در مقاله کاریکاتورها بیاید. ویکیپدیا:بخش آغازین را هم بد نیست بخوانید سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۰ (UTC)
- مرا در وضع انفعال قرار ندهید، از هیچکس هیچ چیز بعید نیست :-) میبینید که آنه ماری ماری شیمل و حتی دکتر نصر و دیگران نیز در مقدمه درباره این مسائل حرف زدهاند. منهم خواستم دیدگاهی از مقاله و محمد در آغاز بدهم مخصوصا آنکه عکسهای مقاله برای مسلمانان (رجوع به بحث مقاله) مورد سوال و اعتراض بوده است و البته این اعتراض برای دیگران موجب تعجب و بعضا تمسخر. البته در مورد اشاره به « کاریکاتورهای جنجالی» حق باشماست و آنرا برای رعایت بیطرفی آوردم. میتوان مشروح آن را در « دیدگاه غرب » آورد.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۳۲ (UTC)- راستی مقاله لایدن را گرفتید؟ تازه گذاشتم در منبع شناسی.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۲ (UTC)- بنظرم عکسی که در مقدمه گذاشتید برای مقدمه و معرفی مناسب نیست. عکس کاملا برداشتی خیالی است، محمد سوار بر اسبی/مرکبی با سر انسان! در شروع مقاله خوشایند نیست. گویی مقاله با خرافه و خیالات شروع میشود.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۰ (UTC)
- بنظرم عکسی که در مقدمه گذاشتید برای مقدمه و معرفی مناسب نیست. عکس کاملا برداشتی خیالی است، محمد سوار بر اسبی/مرکبی با سر انسان! در شروع مقاله خوشایند نیست. گویی مقاله با خرافه و خیالات شروع میشود.
- مقاله شیمل و نصر بسیار طولانی و کامل هستند و اشاراتی به دیدگاه کلی غرب در بخش آغازین دارند، ما هم ابتدا باید در تکمیل بخشهای خود مقاله بکوشیم و بعد نگاه خلاصه و کوچکی در بخش آغازین به هر بخش داشته باشیم، شما آنچه بخشی از دیدگاه غرب است را در بخش آغازین آوردید تا توجه خواننده به تصاویر جلب شود و این به نوعی آنها را با کاریکاتورها و بی احترامی غربیها ارتباط میدهد که خطاست و مقاله را جانبدارانه میکند. ان نقاشیهای معراج و یا سایر نقشها که صورت محمد در آن پیداست مربوط به کتابها و مینیاتورهایی است که در خود ایران زمین نگاشته شدهاند. مثل کتاب جمیع التواریخ و کتاب آثار الباقیه و مجمل التواریخ و... این سایت را ببینید. و همچنین این لینک روزنامه همشهری که در نقاشیهای دیواری در ایران چهره ائمه و حتی محمد کاملا پیداست. سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- صادق جان همانطور که قبلا اشاره کردید، در مقاله نصر از نقاشیهای مربوط به معراج به عنوان شاهکارهای هنر اسلامی نام برده شده است، سفر محمد به آسمان و سوار شدن او بر مرکب، نقطه اوج عظمت محمد به شمار میرود و تازه به اشعار بوستان سعدی با خوشنویسی فارسی مزین شده و یکی از مینیاتورهای گرانبهاست که در ان طلا به کار رفته است. عکس مناسبتر از عکس پیشین است و برای بخش آغازین مناسب. سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- در بود یا نبود تصاویر بحثی ندارم. اما برای مقدمه بهتر است تصویری بهتر بیابید که القای نوعی خیالپردازی یا خرافه نکند.
- من ننوشتم کاریکاتورها بیاحترامی بوده بلکه نظر غربیان در ۵۰ سال قبل از آن تصاویر را آوردم. در اسلام ستیزی (خوب باشد یا بد) کاریکارتورها هم شکی نیست و منافی بیطرفی نیست. چون بسیاری اسلام ستیزی را عار نمیدانند و بلکه افتخار میدانند. باز هم ویرایش کنید اما بنظرم وجود توضیحاتی که آوردم در مقدمه لازم و جامع است. با احترام.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۳ (UTC)
- صادق جان همانطور که قبلا اشاره کردید، در مقاله نصر از نقاشیهای مربوط به معراج به عنوان شاهکارهای هنر اسلامی نام برده شده است، سفر محمد به آسمان و سوار شدن او بر مرکب، نقطه اوج عظمت محمد به شمار میرود و تازه به اشعار بوستان سعدی با خوشنویسی فارسی مزین شده و یکی از مینیاتورهای گرانبهاست که در ان طلا به کار رفته است. عکس مناسبتر از عکس پیشین است و برای بخش آغازین مناسب. سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۶ (UTC)
- متاسفانه، معراج را مسلمانان خرافه نمیدانند و حتی به جسمانی بودن آن تاکید میکنند. در مورد بخش آغازین به نظرم اینگونه مناسب و دانشنامه ای نیست و باید خلاصه و کلیتر نوشته شود. کاریکاتور هم بحث روز است و مربوط به دیدگاه سنتی و یا خاورشناسان به محمد نمیشود و اگر در بخش آغازین بیاید، رنگ و بوی ژورنالیستی به مقاله میبخشد، در مقاله نصر حتی اشاره ای به کاریکاتورها نشده. سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۲۶ (UTC)
- شما که باز مقاله نصر را بر سر من میکوبید:-) ما اینجا مقاله سنتی یا خاورشناسانه درباره محمد نمینویسیم. بلکه همانطور که در ویکیپدیا:بخش آغازین هم آمده اهمیت و جایگاه موضوع را روشن و مهمترین نکات و جدلهای موجود (در صورت وجود) را ذکر میکند، قائم به خود باشد.
- اما درباره معراج، بنده نیز میدانم که هیچیک از مسلمانان معراج را خرافه ندانسته بلکه حتی آنرا جسمانی نیز میدانند. اما آیا مسلمانان معتقدند که محمد سوار بر اسبی با سر انسان به معراج رفت؟ دقت کنید - تا دوباره تصرف در مقصود من نکنید - این یک کار هنری است با خیالپردازیهای شاعرانه و لازمه آن و از شاهکارهای هنر اسلامی هم باشد. اما این شکل برداشت خیالی از معراج محمد، شایسته ورود به مقاله او نیست. شما محمد را اینگونه میشناسید یا به پیامبری اسلام؟ میتوان آن را در بخش معراج آورد. حتی « تصویر محمد در حال وعظ »(با اصحابش) ، بنظرم با معرفی محمد در مقدمه سازگارتر باشد.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۴ (UTC)- در مورد اینکه براق سرش سر یک انسان است فکر میکنم مسلمانان اتفاق نظر دارند، در هر مینیاتوری هم در دورانهای مختلف او اینگونه تصویر شده، حتی در آن نقاشی دیواری جدید در آن لینک روزنامه همشهری که برایتان گذاشتم هم براق اینگونه به تصویر کشیده شده و من هم اصولا در جایگاهی نیستم که بخواهم عقیده قدیمی مسلمانان را که در مراجع مختلف وجود دارد زیز سئوال ببرم و انرا شایسته امدن در هیچ روایت و مینیاتوری ندانم. وظیفه ما بحث بر سر حقانیت مطالب نیست، بلکه انچه موجود است و طبق منابع مرسوم است باید نشان دهیم. سیاست هر دانشنامه ای باید همین باشد. تصویر هم به نظر من قدر و اهمیت محمد در بین مسلمانان و همینطور ایرانیان را میرساند و هر کس ممکن است برداشتی متفاوت از آن داشته باشد، یکی ممکن است مرکب او را خرافی و ناشایسته برای او بداند و حال شخص دیگری انرا بسیار بجا و زیبا یابد. در مورد بخش آغازین و جدال های موجود، کاریکاتورها جزو جدالهایی هستند که اخیراً مهم شده اند و به زودی حساسیت نسبت به انها کاملا فروکش میکند. منظور من از دیدگاه خاورشناسان و دیدگاه سنتی همان دیدگاه کلی است که در هر مقاله ای راجع به محمد در یک داشنامه میاید و میتواند شامل دیدگاه هر گروه دیگری هم شود. اما آیا هیچ از خود سئوال کردید که چرا در مقالات دانشنامه مثل مقاله نصر، اشارهای به کاریکاتورها نشده؟ سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
- بازهم در نظرات من تصرف کردید. من گفتم نباید این مینیاتورها کشیده میشد یا بدین شکل صحیح است یا نادرست است؟! یا عقاید مسلمانان را خرافه خواندم؟! من فقط آن تصویر را مناسب مقدمه محمد نمیدانم و از نظر دیگران و حتی مسلمانان با خوشبینی، نوعی خیالپردازی شاعرانه میآید. درثانی این اتفاق نظر مسلمانان در بدن اسب و سر انسان بودن براق در کجا اجماع شده است؟ روایتی از اهالی تسنن و امامان شیعیان یا تحقیقی درینباره دیدهاید؟
- در مورد کاریکاتور: من نمیدانم چرا دکتر نصر به آن اشاره نکرده ( شاید مقاله قبل از آن نوشته شده است) ولی میدانم حتی اگر دکتر نصر هم ننویسد اما مسلمانان در سرتاسر دنیا خشمگین شدند، حتی کالای دانمارکی را تحریم کردند. بهرحال من برای رعایت جانبداری آوردم تا مقاله مقدمه فقط دیدگاه اسلامی نباشد. بعنوان یک دیدگاه جدید و واقعی در غرب (چاپ مجدد و فیلم فتنه ادامه همان است)اگر فکر میکنید اشاره به کاریکاتور مناسب نیست، ویرایشش کنید.
صادق
ب ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۹ (UTC)
- در مورد اینکه براق سرش سر یک انسان است فکر میکنم مسلمانان اتفاق نظر دارند، در هر مینیاتوری هم در دورانهای مختلف او اینگونه تصویر شده، حتی در آن نقاشی دیواری جدید در آن لینک روزنامه همشهری که برایتان گذاشتم هم براق اینگونه به تصویر کشیده شده و من هم اصولا در جایگاهی نیستم که بخواهم عقیده قدیمی مسلمانان را که در مراجع مختلف وجود دارد زیز سئوال ببرم و انرا شایسته امدن در هیچ روایت و مینیاتوری ندانم. وظیفه ما بحث بر سر حقانیت مطالب نیست، بلکه انچه موجود است و طبق منابع مرسوم است باید نشان دهیم. سیاست هر دانشنامه ای باید همین باشد. تصویر هم به نظر من قدر و اهمیت محمد در بین مسلمانان و همینطور ایرانیان را میرساند و هر کس ممکن است برداشتی متفاوت از آن داشته باشد، یکی ممکن است مرکب او را خرافی و ناشایسته برای او بداند و حال شخص دیگری انرا بسیار بجا و زیبا یابد. در مورد بخش آغازین و جدال های موجود، کاریکاتورها جزو جدالهایی هستند که اخیراً مهم شده اند و به زودی حساسیت نسبت به انها کاملا فروکش میکند. منظور من از دیدگاه خاورشناسان و دیدگاه سنتی همان دیدگاه کلی است که در هر مقاله ای راجع به محمد در یک داشنامه میاید و میتواند شامل دیدگاه هر گروه دیگری هم شود. اما آیا هیچ از خود سئوال کردید که چرا در مقالات دانشنامه مثل مقاله نصر، اشارهای به کاریکاتورها نشده؟ سیمرغ کوچولو ۲۹ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
- راستی مقاله لایدن را گرفتید؟ تازه گذاشتم در منبع شناسی.
[ویرایش] تصویر
من خیلی دوست داشتم میشد در بخشی از مقاله براق، این تصویر را اضافه کرد ولی متاسفانه اجازه استفاده آن فقط در مقاله دیوار براق ممکن است. چون تصویر جالبی بود اینجا از آن یاد کردم. --مهدی (غ) ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۵ (UTC)
- تصویر خاصی را مد نظر دارید؟ من تصاویر زیادی (در مالکیت عمومی) از دیوار براق دارم (در حال تعمیر، در کنار سربازان اسرائیلی، در کنار سایستمداران اسرائیلی، یهودیان در حال انجام مراسم مذهبی) هر آنچه را میخواهید بگویی تا تهیه کنم! • Яohaŋ ٭ ۱۱ خرداد ۱۳۸۷(UTC)
- جالبی تصویر برای من فقط نوشته «طریق البراق» بود که البته چهره هایی که در عکس دیده می شوند جذابیت عکس را بیشتر می کرد. --مهدی (غ) ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۹ (UTC)
عاقبت جوینده یابند بود! این هم از فواید عبری دانستن! (لابلای اسرائیلیها هم راه خودمان را پپدا میکنیم) البته معلوم نیست تصاویر مناسبی باشند برای مقاله. شاید اینها یک خسته نباشید به صادق باشند به خاطر زحمات و فعالیتهای بیدریغش در ویکیفارسی • Яohaŋ ٭ ۱۱ خرداد ۱۳۸۷(UTC)
- ممنون از لطف شما، دیری نمیماند که تکفیرم کنید/کنند ;) عکسها در عین سادگی فوقالعاده زیبا اما برای اینجا مقدار زیادی جانبدارند :-) من هم فکر میکنم برای مقاله مناسب نیستند. بیانگر تسلط و محاصره اعراب و مسلمانان توسط یهودیان و جنجال برانگیز خواهد بود. عکسی که دیوار با همین تابلو باشد و گل و بلبل و حالا چندتا روحانی کلاه به سر سراغ نکردید D:
صادق
ب ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۰۱ (UTC)
[ویرایش] ویرایش سلیقهیی
درود. چرا در دایره مینا غلامحسین را به غلامحسین تغییر دادهاید؟ عزیزی ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۱ (UTC)
- چرا نه؟ به املای رایج فارسی تغییرش دادم. عنوان مقاله خودش هم همان املا را دارد. طوری شده؟ نباید ویرایش میکردم؟!
صادق
ب ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۹:۵۵ (UTC)- هر دو درست است و در حال حاضر هر دو رایج. من مخصوصا از هر دو شکل نگارشی استفاده کرده بودم. به هر حال زیاد مهم نیست. عزیزی ۳۱ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۰۸ (UTC)
[ویرایش] تبریک خرید نرم افزار نور الانوار
با سلام
خرید نر م افزار نورالانوار را به شما تبریک می گویم!
ان شاء الله دیگر در بررسی اسناد حقیر چابک خواهید بود.
من گاهی بی دقتی کرده ام و آدرس پایین هر صفحه را در آدرس آورده ام که باعث یک صفحه اختلاف می شود.
در واقع آدرس بالای صفحه آدرس صحیح است و آدرس پایین آدرس صفحه بعد است.
ضمنا توصیه می کنم نرم افزار مکتبه اهل البیت را هم خریداری کنید.
این نرم افزار 4700 کتاب شیعه و سنی را در یک DVD جمع آوری کرده است.
البته اصلا به خوبی نور نیست ولی حجم وسیعی از اطلاعات از تقریبا همه علمای شیعه و سنی است.
با احترام--Taslim ۱ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۲۱ (UTC)
- ممنون از توجه شما، اگر امکان دارد تلفن مرکز پخشش را برایم بنویسید.
- راستش نرم افزار نور را مدتهاست که دارم ولی نیازی به استفاده از آن، در ویکیپدیا را نمیدیدم. ولی به لطف ویرایشات شما ناچار به استفاده از آن در این فضا شدم. بررسی اسناد شما، بنده را چابک نکرده که زمینگیرم کرده، بنده را از کارهای دیگرم جاگذاشته، شما با این روش ویرایشاتتان ضامن وقت من هستید. متاسفانه شما دارید -آگاه/ناخودآگاه - شکیات، سوالات بدون جواب یا نظریات (البته مبتنی بر تحقیقات شخصی) خود را در ویکیپدیا رواج میدهید! من از ادعای شیعه بودن و ارتباط به منبع ناب علوم اهل بیت توسط شما بسیار تعجب میکنم که چطور بخود اجازه میدهید یافتههای خود را ( که هنوز بدان اطمینان هم ندارید) بنام معارف اهل بیت و شیعه در مقالات مینویسید. بنده ادعایی به تشیع ندارم ولی به کسی هم اجازه نمیدهم حتی به بهاییان دروغ ببندد. اعتقادات و پژوهشهای بدیع و بکرتان در باب رجعت مهدی در بدن غیر از بدن محمد بن حسن عسکری(بدن خودش) و رسالت و ختم الرسلی مهدی و یا عرب - اسراییلی بودن وی و .... (که همگی در صفحات بحث مقالات، آشکار و در تاریخچه یا لابلای متن مقالات، پنهان است) را بگذارید برای بحث و فحصی در بیرون از اینجا. متاسفانه عمده ویرایشات شما جهتدار ( از نوع پنهان) به همین مضامین است. کاش میشد آنها را بنام خودتان (یا صاحب نظریه اصلی آن) مینوشتید تا به اسم « باور شیعیان » . شما ضامن سردرگمی آن نوجوانی خواهید بود که از بد روزگار تسلیمیات شما را درینجا بخواند و از روی آن متنی بنویسد برای انشای در کلاسش. من با شما نه آشنایی قبلی و نه هیچ کین و دشمنی ندارم. شما مرا برادر دینی خود خواندید، از برادر خود بشنوید. حداقل میدانم که انصاف تامل در عرایضم را دارید. زیاده جسارت است.
صادق
ب ۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۰:۱۰ (UTC)
-
- من قصد سر در گم کردن کسی را ندارم ولی نگران نباشید، سردرگمی آغاز هدایت است! همانطور که برای پیامبر اسلام بود:
و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد؟ قرآن ۹۳:۷
مشکل ما زمانی آغاز می شود که خود را بر حق می دانیم و اطمینان یابیم راه یافته ایم!
آيا از مكر خدا خود را ايمن دانستند؟ [با آنكه] جز مردم زيانكار [كسى] خود را از مكر خدا ايمن نمىداند. قرآن ۷:۹۹
با احترام فراوان--Taslim ۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۱:۱۶ (UTC)
سایت نرم افزار مکتبه اهل البیت فعلا --Taslim ۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۰۹ (UTC)
- )) سایتشان کار نمی کند! ضمنا سیره ابن هشام هم در این مجموعه هست! ;( تلفن قم: 02517723547 و 0251774379--Taslim ۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۲۱ (UTC)
- ممنون، چه لوگوی جالبی دارد D:
صادق
ب ۲ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۶ (UTC)
- ممنون، چه لوگوی جالبی دارد D:
[ویرایش] سفر محمود احمدینژاد به رم (۲۰۰۸)
سلام دوست عزیز! این مقاله ظاهراً کاملاً یکطرفه میباشد. از آنجائیکه شما تخصصی در نوشتن مقالات سیاسی دارید اگر ممکن است نگاهی به این مقاله بیاندازید. غالب منابع استفادهشده در این مقاله بیبیسی و رادیو فردا میباشد که تمامی مسائل ایران را جهتدار بررسی میکنند. تشکر--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۵ (UTC)
-
- کامیار جان، از میان حدود ۱۵ منبع درج شده، تنها دو منبع مربوط به رادیو فردا است! --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)
- درود سندباد جان. البته۳ تا! بیبیسی چطور؟ صدای آمریکا؟ ببینید به نظر من مقاله یکطرفه میباشد و منابع زیاد مهم نیستند. بیشتر نحوهٔ برداشت و استفاده از منابع اهمیت دارد. اگر من میخواستم از خبرگزاری جمهوری اسلامی نقل کنم باید ۳۰ خط تعریف و تمجید اضافه میکردم. مقالهٔ جدید را دربارهٔ سفر آقای احمدینژاد در ایرنا ببینید! از بالا تا پائین تعریف است و مثبت. حتی رئیس جمهور ژاپن دربارهٔ حق مسلم ایران در داشتن انرژی هستهای نیز سخن گفتهاست. اعتبار یک خبرگزاری ربطی به جهتش ندارد. ولی من ایرنا را نیز تندرو میبینم و یکطرفه و استفادهٔ بیش از حد از آن نیز مقاله را جهتدار میکند. درود --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- کامیار جان اگر دقت بفرمائید، خواهید یافت که تنها از دو مقاله مربوطه از رادیو فردا استفاده شده و سومی تکرار یکی از دو لینک اولی است! صدای آمریکا هم یک مورد بوده و نه «غالب منابع»! اما در مورد حرفهای گری، من شخصا وبگاه خبری فارسیزبانی را که همانند بیبیسی، «حرفهای» عمل کند را هنوز سراغ ندارم. درآخر، ژاپن رئیس جمهور ندارد و سیستم حکومتی آن سلطنت مشروطه است. --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
-
- بله نخست وزیر بود که من اشتباه نوشتم ولی این مهم نبود و محتوا مهم است. ظاهراً شما هم راه حاشیهروی پیشه کردهاید. مهم اینست که از دو منبع برای ۳ بخش استفاده کردهاید. یعنی ۳ جا استفاده شدهاست. اگر بگردید حتماً وبگاههای دیگری را نیز میبابید. در ضمن این که شما دقت نمیفرمائید که من بیبیسی را غیرحرفهای و نامعتبر نمیدانم برایم عجیب است. جهتدار بودن با این دو متفاوت است. خبرگزاریی که هنوز خلیج فارس را خلیج میخواند مثل روز مشخص است که جهتدار میباشد و اتفاقاً کاملاً حرفهای در چپاندن عقاید خاص و از روشهای معتبر برای القای نظراتش استفاده میکند.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
- چون بحث دارد به حاشیه و سیاستهای بنگاه خبرپراکنی بریتانیا کشیده میشود، بحث مربوط به نام «خلیج فارس» و «جهتگیری خبری بیبیسی» را ادامه نمیدهم که خارج از موضوع بحث است. اما در مورد مقاله «رادیو فردا» که مورد اعتراض شماست، خبر رادیو فردا، نگاهی است به بازتاب اعلان سفر احمدی نژاد در مطبوعات ایتالیا. حال در مقاله فوق، اشاره شده به تیتر روزنامه کوریره دلا سرا و روزنامه لا رپابلیکا که لینک خبر روزنامه هم از وبگاه روزنامه در کنار لینک رادیو فردا ریفرنس شده است. --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
- همان ادامه ندادن بحثی کاملاً مرتبط دربارهٔ جهتدار بودن (خلیج فارس) خود گویا میباشد و ادامه ندادن شما خود گویای همه چیز میباشد. در مورد رادیو فردا نیز مشخص است که نگاهش به خبرها چگونه است. و اینکه در نگاهش به روزنامههای نامبردهٔ شما فقط ریفرنس دادهاست ولی نگاه مال خود آن است. من نظراتم را گفتم و بحث به اندازهٔ کافی شد. دوستان خودشان اگر لزومی دیدند دخالت میکنند. --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۵ (UTC)
- چون بحث دارد به حاشیه و سیاستهای بنگاه خبرپراکنی بریتانیا کشیده میشود، بحث مربوط به نام «خلیج فارس» و «جهتگیری خبری بیبیسی» را ادامه نمیدهم که خارج از موضوع بحث است. اما در مورد مقاله «رادیو فردا» که مورد اعتراض شماست، خبر رادیو فردا، نگاهی است به بازتاب اعلان سفر احمدی نژاد در مطبوعات ایتالیا. حال در مقاله فوق، اشاره شده به تیتر روزنامه کوریره دلا سرا و روزنامه لا رپابلیکا که لینک خبر روزنامه هم از وبگاه روزنامه در کنار لینک رادیو فردا ریفرنس شده است. --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۷ (UTC)
- بله نخست وزیر بود که من اشتباه نوشتم ولی این مهم نبود و محتوا مهم است. ظاهراً شما هم راه حاشیهروی پیشه کردهاید. مهم اینست که از دو منبع برای ۳ بخش استفاده کردهاید. یعنی ۳ جا استفاده شدهاست. اگر بگردید حتماً وبگاههای دیگری را نیز میبابید. در ضمن این که شما دقت نمیفرمائید که من بیبیسی را غیرحرفهای و نامعتبر نمیدانم برایم عجیب است. جهتدار بودن با این دو متفاوت است. خبرگزاریی که هنوز خلیج فارس را خلیج میخواند مثل روز مشخص است که جهتدار میباشد و اتفاقاً کاملاً حرفهای در چپاندن عقاید خاص و از روشهای معتبر برای القای نظراتش استفاده میکند.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۰۸ (UTC)
-
- کامیار جان اگر دقت بفرمائید، خواهید یافت که تنها از دو مقاله مربوطه از رادیو فردا استفاده شده و سومی تکرار یکی از دو لینک اولی است! صدای آمریکا هم یک مورد بوده و نه «غالب منابع»! اما در مورد حرفهای گری، من شخصا وبگاه خبری فارسیزبانی را که همانند بیبیسی، «حرفهای» عمل کند را هنوز سراغ ندارم. درآخر، ژاپن رئیس جمهور ندارد و سیستم حکومتی آن سلطنت مشروطه است. --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۰ (UTC)
- درود سندباد جان. البته۳ تا! بیبیسی چطور؟ صدای آمریکا؟ ببینید به نظر من مقاله یکطرفه میباشد و منابع زیاد مهم نیستند. بیشتر نحوهٔ برداشت و استفاده از منابع اهمیت دارد. اگر من میخواستم از خبرگزاری جمهوری اسلامی نقل کنم باید ۳۰ خط تعریف و تمجید اضافه میکردم. مقالهٔ جدید را دربارهٔ سفر آقای احمدینژاد در ایرنا ببینید! از بالا تا پائین تعریف است و مثبت. حتی رئیس جمهور ژاپن دربارهٔ حق مسلم ایران در داشتن انرژی هستهای نیز سخن گفتهاست. اعتبار یک خبرگزاری ربطی به جهتش ندارد. ولی من ایرنا را نیز تندرو میبینم و یکطرفه و استفادهٔ بیش از حد از آن نیز مقاله را جهتدار میکند. درود --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۳ (UTC)
- کامیار جان، از میان حدود ۱۵ منبع درج شده، تنها دو منبع مربوط به رادیو فردا است! --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۱۸ (UTC)
- و این هم یکی دیگر : عملکرد محمود احمدی نژاد در دوران شهرداری تهران !! --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۰۶ (UTC)
-
- بخشی از این اطلاعاتی را منابع مورد اشاره شما منتشر کردهاند، رسانههای داخلی هم منعکس کردهاند. نکته دیگر کامیار جان اینکه، به دلیل محدودیت روزنامهها و خبرگزاریهای داخلی در انتشار آزادانه اخبار، رجوع به این منابع هم میبایست در دستور کار باشد. نه به دلیل سیاسی، بلکه به دلالی آشکار حرفهای، این منابع معتبرترند.--آبتین ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)
- درود! من نگفتم این منابع معتبر نیستند. گفتم که جهتدار هستند. خبرگزاریهای ایرانی هم بیشترشان جهتدار هستند. این که ما در ایران آزادی مطبوعات نداریم دلیل نمیشود در استفاده از یک منبع افراط کنیم. من با این مقاله مشکلی از نظر سیاسی ندارم ولی شرط نوشتن این طور مقالات سیاسی استفاده از منابع مختلف و متنوع با جهتهای مختلف میباشد. و افراط در استفاده از یک منبع آن هم خبرگزاری، مقاله را تبدیل به گزارش سیاسی میکند و از ارزش آن میکاهد.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۴۷ (UTC)
- بخشی از این اطلاعاتی را منابع مورد اشاره شما منتشر کردهاند، رسانههای داخلی هم منعکس کردهاند. نکته دیگر کامیار جان اینکه، به دلیل محدودیت روزنامهها و خبرگزاریهای داخلی در انتشار آزادانه اخبار، رجوع به این منابع هم میبایست در دستور کار باشد. نه به دلیل سیاسی، بلکه به دلالی آشکار حرفهای، این منابع معتبرترند.--آبتین ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۳۸ (UTC)
-
- کامیار جان یعنی این همه منبع مختلف در مقاله فوق، متنوع نیست و همگی جهت دار هستند؟
- بیبیسی انگلیسی
- بیبیسی فارسی
- ایرنا
- صدای آمریکا
- خبرگزاری روئیترز
- خبرگزاری جمهوری اسلامی
- روزنامه لس آنجلس تایمز
- روزنامه تلگراف
- روزنامه اعتماد
- روزنامه کوریره دلا سرا
- روزنامه لا رپابلیکا
- خبرگزاری آسوشیتد پرس
- رادیو فردا
- تابناک
- اشپیگل
--سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۵۹ (UTC)
-
- نخیر، نوع استفاده از آنها جهتدار میباشد. گفتم که اگر بخواهید میتوانید بر اساس همان خبرگزاری جمهوری اسلامی مقاله را کاملاً بازنویسی کنید طوری که این سفر را مثبتترین سفر آقای احمدینژاد نشان دهد! این که از مقالهای ۴۰ خطی تنها یک خط خاص را که مد نظرتان است کپی کنید میشود استفادهٔ جهتدار از منابع (که بعضی از آنها ذاتاً جهتدار هستند.) --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)
- کسی که جلوی شما را نگرفته، در مقاله به همراه منبع، اضافه بفرمائید که «خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی»، این سفر را «موفق» خوانده است. البته به شرطی که تحقیق دست اول نباشد، الی آخر... --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- با درود، اینکه بی بی سی جایی به جای خلیج فارس بنویسد «خلیج» دلیل بر جهت دار بودن آن نیست. همانطور که شما نام خلیج فارس را بر حق میدانید و برای خودتان دلایلی دارید که نامهای دیگر کاملا اشتباهند کشورهای حاشیه خلیج هم برای خود دلایلی و اعتقاداتی دارند که انها نیز محترم است. در ضمن بی بی سی و سایر سایتها با نوشتن نام «خلیج فارس» و یا «خلیج عربی» با اعتراض هر دو طرف روبرو خواهند شد، برای همین نوشتن خلیج تنها، نشان از احترام به دید هر دو طرف و جلوگیری از اتهامات وارده دارد، حال اگر شخصی تا آن درجه تعصب دارد که حتی واژه خلیج تنها را نمتواند تحمل کند به اعتبار بی بی سی مربوط نمیشود و پیش کشیدن بحث آن در ویکیپدیا نامربوط به بحث آن مقاله است. از طرفی در نوشتن مقالات سیاسی اصلا نمیتوان به مقالات و روزنامه های داخلی اکتفا کرد و ناچار باید از منابع خارجی استفاده کرد، به خاطر جو سانسور و تحریف واقعیت که در ایران حکفرماست و منجر به بسته شدن بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب به بهانه های واهی شده است. سیمرغ کوچولو ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- جالب است که رأی نهادهای بینالمللی (سازمان ملل) و موسسات معتبر (مانند موزهٔ لوور و ...) دنیا را نادیده میگیرید. کشورهایی با قدمت ۳۰ سال ادعا دارند؟ و درست است؟ استفاده از نام جعلی به هیچ وجه نشان دادن احترام نیست و لزومی ندارد یک خبرگزاری به فکری و عقیدهای احترام بگذارد و اصلاً کارش این نیست و وظیفهاش پخش اخبار درست است حالا اگر به کسی هم بر بخورد خوب بخورد. شما در نوشتههای خود رسماً توجیح سانسور را میکنید که خودتان پایینتر بد دانستهاید. اگر بحث احترام است که خوب خبرگزاریهای ما نیز برای احترام به اشخاص خاص بعضی مطالب را عوض میکنند. یعنی چی؟ یعنی اگر ما هم الان ادعایی برای بحرین داشته باشیم با سند و مدرک باید بیبیسی به آن هم احترام بگذارد؟--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- وظیفهاش پخش اخبار درست است که در بیشتر موارد در مورد بی بی سی همینطور است، اما گفته مرا تحریف نکنید، احترام گذاشتن به نظر همه با سانسور بسیار فرق میکند، سانسور کار خبرگزاریها و روزنامههای طرفدار حکومت در ایران است اما بی بی سی نقش فزاینده ای حتی در انتقاد از خود دولت بریتانیا در دهه های مختلف داشته است، خلیج فارس چه خلیج فارس باشد، چه خلیج عربی، بههر حال یک خلیج است، پیشتر هم به شما گفته بودم که در یک متن دائم نام کامل یک شخص یا دریا یا ... را نمینویسند و به خصوص در انگلیسی با افزودن the متن را خلاصه تر و زیباتر میکنند. ضمناً همانطور که شما نام خلیج تنها را جعلی میدانید، گروه دیگری با ارائه دلایلی نام خلیج عربی را معتبر میدانند و دلیل نمشود که ادعای شما را به عنوان حقیقت محض بپذیریم. بحث فعلا چیز دیگریست و آن اینکه به کار بردن یا نبردن کلمه فارس به طور متعدد و افراطی بعد از خلیج، ارتباطی به اعتبار خبرهای بی بی سی و آن مقاله احمدی نژاد ندارد و باید از بحثهای حاشیه ای و بی مورد خودداری کرد. اگر علاقمند به بحث خلیج و منش بی بی سی در مورد آن هستید لطف کنید در صفحه بحث مقالات خلیج و یا بی بی سی انرا مطرح کنید و انرا به موضوع سفر احمدی نژاد ارتباط ندهید. البته آنجا هم بحث بر سر حقانیت ناوارد است و همانطور که پیشتر به شما گفتم، در ویکیپدیا باید در مورد اثبات پذیری بحث نمود. سیمرغ کوچولو ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۵ (UTC)
- جالب است که رأی نهادهای بینالمللی (سازمان ملل) و موسسات معتبر (مانند موزهٔ لوور و ...) دنیا را نادیده میگیرید. کشورهایی با قدمت ۳۰ سال ادعا دارند؟ و درست است؟ استفاده از نام جعلی به هیچ وجه نشان دادن احترام نیست و لزومی ندارد یک خبرگزاری به فکری و عقیدهای احترام بگذارد و اصلاً کارش این نیست و وظیفهاش پخش اخبار درست است حالا اگر به کسی هم بر بخورد خوب بخورد. شما در نوشتههای خود رسماً توجیح سانسور را میکنید که خودتان پایینتر بد دانستهاید. اگر بحث احترام است که خوب خبرگزاریهای ما نیز برای احترام به اشخاص خاص بعضی مطالب را عوض میکنند. یعنی چی؟ یعنی اگر ما هم الان ادعایی برای بحرین داشته باشیم با سند و مدرک باید بیبیسی به آن هم احترام بگذارد؟--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۴۵ (UTC)
- با درود، اینکه بی بی سی جایی به جای خلیج فارس بنویسد «خلیج» دلیل بر جهت دار بودن آن نیست. همانطور که شما نام خلیج فارس را بر حق میدانید و برای خودتان دلایلی دارید که نامهای دیگر کاملا اشتباهند کشورهای حاشیه خلیج هم برای خود دلایلی و اعتقاداتی دارند که انها نیز محترم است. در ضمن بی بی سی و سایر سایتها با نوشتن نام «خلیج فارس» و یا «خلیج عربی» با اعتراض هر دو طرف روبرو خواهند شد، برای همین نوشتن خلیج تنها، نشان از احترام به دید هر دو طرف و جلوگیری از اتهامات وارده دارد، حال اگر شخصی تا آن درجه تعصب دارد که حتی واژه خلیج تنها را نمتواند تحمل کند به اعتبار بی بی سی مربوط نمیشود و پیش کشیدن بحث آن در ویکیپدیا نامربوط به بحث آن مقاله است. از طرفی در نوشتن مقالات سیاسی اصلا نمیتوان به مقالات و روزنامه های داخلی اکتفا کرد و ناچار باید از منابع خارجی استفاده کرد، به خاطر جو سانسور و تحریف واقعیت که در ایران حکفرماست و منجر به بسته شدن بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب به بهانه های واهی شده است. سیمرغ کوچولو ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۳۳ (UTC)
- کسی که جلوی شما را نگرفته، در مقاله به همراه منبع، اضافه بفرمائید که «خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی»، این سفر را «موفق» خوانده است. البته به شرطی که تحقیق دست اول نباشد، الی آخر... --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۲۸ (UTC)
- نخیر، نوع استفاده از آنها جهتدار میباشد. گفتم که اگر بخواهید میتوانید بر اساس همان خبرگزاری جمهوری اسلامی مقاله را کاملاً بازنویسی کنید طوری که این سفر را مثبتترین سفر آقای احمدینژاد نشان دهد! این که از مقالهای ۴۰ خطی تنها یک خط خاص را که مد نظرتان است کپی کنید میشود استفادهٔ جهتدار از منابع (که بعضی از آنها ذاتاً جهتدار هستند.) --کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC)
- با اجازه صاحب خانه، دوستان لطف کنند بحثهای هر مقاله را صفحه مربوط خودش انجام بدهند که پیگیری آنها راحتتر گردد، متشکرم مهدی.غ ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC)
- البته از نظر من مشکلی نیست که شما نظر نهادهای جهانی را قبول نداردید. شما فقط در مورد اثباتپذیری آن چیزی را که خود میخواهید قبول میکنید. حال ظاهراً سازمان ملل زیاد حقانیت ندارندو چند کشور با قدمت ۳۰ سال دلیل دارند و به حق هستند. نظر شما در مورد آن چیزی که پیشتر گفتید به من از نظر من مردود است. زیرا رویتر و سیانان خلیج فارس استفاده میکنند. زیبایی از نظر من متفاوت با آن چه شما میگویید هست و آن را توجیحی بیش نمیدانم. این بحث را من شروع کردهام و اگر صادق مخالف باشد میتواند بخشهای نا مربوط را حذف کند. شما هم (سیمرغ کوچولوی عزیز) اگر نامربوط میدانید جواب ندهید تا من هم مجبور به ادامه نشوم. اصلاً اگر از اول نامربوط بود چرا وارد شدید؟ با احترام به مهدی گرامی باید عرض کنم که هدف بحث چیز دیگری بود و به اینجا کشید. و تا حدی هم مربوط است به بحث. ولی به چشم، صد در صد بهتر است همه چیز در جای خودش بحث شود. البته صفحهٔ بحث افراد میتواند موضوعات متفاوت را پوشش دهد.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
- طبق قوانین دانشنامه، صادق و یا هر کاربر دیگری، نمیتواند به حذف مطالبی که منبع دارند، اقدام کنند. اینکه شما از بی.بی.سی خوشتان می آید یا خیر امری است شخصی و درآخر اینکه در ویکیپدیا باید در مورد اثبات پذیری بحث نمود و نه در مورد حقانیت رسانه ها! --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- (خطاب به دوستان عزیز: کامیار و مهدی) البته هدف من از ادامه بحث از همان اولین کامنت من پیداست و گفتم که بحث استفاده از نام خلیج با بحث مقاله احمدی نژاد و زیر سئوال بردن تمام عملکرد خبر گزاری بی بی سی مرتبط نیست و باید در صفحه بحث خود آن مقالات با شیوه درست پیگیری شود. با احترام. سیمرغ کوچولو ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)
- سندباد گرامی! منظورم از حذف نامرتبطها در مورد صفحهٔ بحث صادق بود نه مقالات! بعد از بوقی در ویکی بودن میدانم که چه باید کرد و چه نباید کرد! من اگر آنطور فکر میکردم آن مقاله را مورد تاخت و تاز قرار میدادم و بحث نمیکردم. هنوز هم متوجه نشدهاید که بحث من حقانیت و اثباتپذیری نیست. بحث من برداشت شخصی از آنها و استفاده خاص در جای خاص است. در ضمن نظرم در مورد خبرگزاریهایی که گفتم همان است ولی نه آنها را تغییر دادم و نه مقاله را دستکاری زیرا آنها را معتبر میدانم ولی جهتدار هم میدانم و این را وظیفهٔ نویسندگان میدانم که از منابع، درست استفاده کنند و سعی در بیطرفی لحن کنند.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- پس ببخشید، من اشتباه متوجه شدم. --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۳۶ (UTC)
- سندباد گرامی! منظورم از حذف نامرتبطها در مورد صفحهٔ بحث صادق بود نه مقالات! بعد از بوقی در ویکی بودن میدانم که چه باید کرد و چه نباید کرد! من اگر آنطور فکر میکردم آن مقاله را مورد تاخت و تاز قرار میدادم و بحث نمیکردم. هنوز هم متوجه نشدهاید که بحث من حقانیت و اثباتپذیری نیست. بحث من برداشت شخصی از آنها و استفاده خاص در جای خاص است. در ضمن نظرم در مورد خبرگزاریهایی که گفتم همان است ولی نه آنها را تغییر دادم و نه مقاله را دستکاری زیرا آنها را معتبر میدانم ولی جهتدار هم میدانم و این را وظیفهٔ نویسندگان میدانم که از منابع، درست استفاده کنند و سعی در بیطرفی لحن کنند.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۰۵ (UTC)
- (خطاب به دوستان عزیز: کامیار و مهدی) البته هدف من از ادامه بحث از همان اولین کامنت من پیداست و گفتم که بحث استفاده از نام خلیج با بحث مقاله احمدی نژاد و زیر سئوال بردن تمام عملکرد خبر گزاری بی بی سی مرتبط نیست و باید در صفحه بحث خود آن مقالات با شیوه درست پیگیری شود. با احترام. سیمرغ کوچولو ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۵ (UTC)
- طبق قوانین دانشنامه، صادق و یا هر کاربر دیگری، نمیتواند به حذف مطالبی که منبع دارند، اقدام کنند. اینکه شما از بی.بی.سی خوشتان می آید یا خیر امری است شخصی و درآخر اینکه در ویکیپدیا باید در مورد اثبات پذیری بحث نمود و نه در مورد حقانیت رسانه ها! --سندباد ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۵۲ (UTC)
- البته از نظر من مشکلی نیست که شما نظر نهادهای جهانی را قبول نداردید. شما فقط در مورد اثباتپذیری آن چیزی را که خود میخواهید قبول میکنید. حال ظاهراً سازمان ملل زیاد حقانیت ندارندو چند کشور با قدمت ۳۰ سال دلیل دارند و به حق هستند. نظر شما در مورد آن چیزی که پیشتر گفتید به من از نظر من مردود است. زیرا رویتر و سیانان خلیج فارس استفاده میکنند. زیبایی از نظر من متفاوت با آن چه شما میگویید هست و آن را توجیحی بیش نمیدانم. این بحث را من شروع کردهام و اگر صادق مخالف باشد میتواند بخشهای نا مربوط را حذف کند. شما هم (سیمرغ کوچولوی عزیز) اگر نامربوط میدانید جواب ندهید تا من هم مجبور به ادامه نشوم. اصلاً اگر از اول نامربوط بود چرا وارد شدید؟ با احترام به مهدی گرامی باید عرض کنم که هدف بحث چیز دیگری بود و به اینجا کشید. و تا حدی هم مربوط است به بحث. ولی به چشم، صد در صد بهتر است همه چیز در جای خودش بحث شود. البته صفحهٔ بحث افراد میتواند موضوعات متفاوت را پوشش دهد.--کامیار ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۰:۴۱ (UTC)
- ببخشید من دیر رسیدم، چقدر مهمان آمده! O: من البته آنچنانکه گفتید، تخصصی در مقالات سیاسی ندارم، ولی بنظرم این مقاله نیازی به تخصص سیاسی ندارد. از آنجا که بحث بر روی مقالات سیاسی و مذهبی، متاسفانه بحثهای علمی و بیطرف نبوده و طرفین همواره به طرفهای مقابل در حال انگ و برچسب زدن هستندِ چندان تمایلی به اظهار نظر نداشتم. اما بنظرمن این مقاله زمانی ایجاد شده که رییس جمهور ایران پا در رکاب سفر گذاشته/پایش را از پلکان در رم پایین گذاشته، بلافاصله برایش تیتر زدید یعنی ویکی شد « خبرگزاری». مقدمه را بخوانید عین تلکس خبرگزاری است. هنوز بچه بدنیا نیامده برایش زندگینامه نوشتید و دارید سر منابع آن بحث میکنید. مقاله فعلا جایش در «ویکی روزنامه» یا « ویکی طالع بینی/پیشگویی » است. من آن را شایسته حذف میدانم. ببینید مثالی میزنم فرض کنیم رییس جمهور تصمیم دارد طبق برنامه ماه دیگر برود مثلا اردکان یزد، حتما از زمان اعلام برنامه تا موقعی که بخواهد برود تحلیلهای فراوانی از این سفر خواهد شد، آیا باید همین الان برویم برایش صفحه باز کنیم، اگر رییس جمهور برنامهاش عوض شد و نرفت، تکلیف مقاله چه میشود؟ مگر نه اینکه هر روز به این مقاله خبرهای جدید همانروز یا تحلیلهای روز قبل را میافزایید ؟ پس فرقش با روزنامه چه خواهد بود؟ این رویه با مقالات ویکی همخوانی دارد؟
صادق
ب ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۰ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
-
- پس به نظر شما ایراد مقاله این است که سریع ایجاد شده؟ یعنی اگر یک ماه بعد ایجاد شود اشکال ندارد؟ از سویی سایر مقالاتی که به سرعت ایجاد می شود هم باید حذف شود؟ تا از شبهه تبدیل به روزنامه دوری گزینیم؟ در اینصورت مفهوم وقایع کنونیچیست؟ آیا مقاله فنیکس هم شامل این شبهه می شود؟ نرسی ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۱۷ (UTC)
-
-
-
-
-
-
-
-
یعنی شما وقایع کنونی را جزو مقالات ویکی حساب میکنید همین امروز بخوانید : « باراک اوباما خود را نامزد پیروز حزب دموکرات خواند.» . اصلا چطور است راجع به «عملکرد باراک در دوران رییس جمهوری» مقاله ایجاد کنید و بعد هرروز آپدیتش کنید. یا فینیکس!، یک مقاله کاملا علمی است. فینیکس قرار ملاقات با کسی ندارد، هر روز مصاحبههای جنجالی نخواهد داشت، دوست و دشمن فراوان ندارد. یک پروژه و گزارش علمی است نه یک تحلیل سیاسی. نظر مرا بخواهید، شما خبرنگار/تحلیلگر سیاسی خوبی هستید، ولی وقت خود را بیهوده و در جای نامناسبی مثل ویکی صرف می کنید.صادق
ب ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۴ (UTC)
-
- فعلا که سفر احمدینژاد تمام شده و کم هم جنجال نداشته است! این به این معناست که پیشبینی سندباد درست از آب در آمده! ;)--آبتین ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)
- اتفاقا همه عرض بنده هم همین است که پیش بینی و پیشگویی و تیتر زدن رویه مناسبی برای ایجاد مقالات در ویکی نیست. ضمن آنکه جنجالها در راه است.
صادق
ب ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۵۳ (UTC)
- اتفاقا همه عرض بنده هم همین است که پیش بینی و پیشگویی و تیتر زدن رویه مناسبی برای ایجاد مقالات در ویکی نیست. ضمن آنکه جنجالها در راه است.
- فعلا که سفر احمدینژاد تمام شده و کم هم جنجال نداشته است! این به این معناست که پیشبینی سندباد درست از آب در آمده! ;)--آبتین ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۲:۳۹ (UTC)
[ویرایش] درباب بایگانی
به این کار من میگویند امر به معروف:
بایگانی از کارهای مفید و لازم است، بایگانی کردن ۳ مرحله دارد که اولی از واجبات است، دومی مستحب است ولی تکرار آن به احتیاط مجاز نیست مگر برای رفع شک و اشکال یا از روی اضطرار باشد، سومی هم به احتیاط واجب است :
- ۱. (واجب) استفاده از دگمه انتقال دربالای صفحه ویکی و انتقال صفحه به یک زیر صفحه (مثلاً انتقال به بحث کاربر:Sadegh50ir/بایگانی ۱)
- ۲. (بار اول مستحب) ساخت الگویی دلخواه برای بایگانی در زیر صفحه کاربری خود. (مانند این الگو از کاربری دیگر: کاربر:Behaafarid/الگوی بایگانی)
- ۳. (احتیاط واجب) افزودن پیوند بایگانیهای قدیم و جدید به صفحه خالی شده بر اثر بایگانی شدن، و یا افزودن الگوی بایگانیها که قبلاً ساخته شده به همان صفحه به همراه افزودن پیوندی از بایگانی جدید در الگوی بایگانیها.
البته اینها هیچ کدام نه در اصول پنج گانه هست و نه از فروع محسوب میشود، اگر تکلیف واجبی هم هست واجب کفایی ست یعنی اگر فرد دیگر انجام داد دیگر انجامشان واجب نیست. شرحی هم بر بایگانی قبلاً نوشته شده که شاید مطالعه آن از این بحث مفیدتر باشد. --مهدی.غ ۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۳:۱۴ (UTC)
-
- یعنی بنظر شما بنده به سن تکلیف برای بایگانی کردن رسیدهام، یعنی بایگانی بَرِم واجب شده؟ خمسش را چه کنم ؟ زکاتش را به کی باید بدم؟ علی ایُّ تقدیر، فراغتی حاصل شود، حسب فرموده امتثال خواهم کرد.;)
صادق
ب ۶ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
- یعنی بنظر شما بنده به سن تکلیف برای بایگانی کردن رسیدهام، یعنی بایگانی بَرِم واجب شده؟ خمسش را چه کنم ؟ زکاتش را به کی باید بدم؟ علی ایُّ تقدیر، فراغتی حاصل شود، حسب فرموده امتثال خواهم کرد.;)
[ویرایش] حجت در دیدگاه شیعه
سلام، من به کتاب دوباره برای ساده کردن رجوع کردم و چون بحث گسترده و سختی بود و باید باز می شد فعلا آن قسمت را حذف کردم تا ببینم بعدا چکار میتوانم بکنم.Pastorals2007 ۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۰۹:۱۰ (UTC)
[ویرایش] تشکر
امروز دوباره داشتم تاریخچه مقاله عملکرد خامنه ای را می دیدم. علیرغم اختلاف نظری که داریم، روی مقاله خیلی وقت گذاشتی و کار کردی و ویرایشات من را بررسی کردی. خواستم تشکر کنم. نرسی ۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۳:۲۵ (UTC)
- خواهش میکنم، ولی توروخدا... ؛)
صادق
ب ۷ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۴۳ (UTC)
[ویرایش] شعر
سلام، ظاهراً از شعر خوشتان آمدهاست؟! به نظر من در نوع خودش شاهکار است و مخصوصاً این بیت شدیداً بر دل مینشیند :
- اسلام گر امروز چنین زار و ضعیف است
- زین قوم شریف است
درود --کامیار ۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۴:۳۷ (UTC)
- بله البته به اشعار کمی آبکشیدهتر ایرج نمیرسند. بنظرم ایرج از سردمداران و یکی از موثرترین افراد در باز شدن فضای سیاسی آن دوران بود. بگمان من، جسارت ایرج نه تنها در ادبیات مکتوب بلکه در ادبیات سیاستمداران و دیگر رجال زمان جاری شد. او از حذف خودسانسوری شروع کرد، اگرچه امروزه، بنظر میآید که زیادهروی کرده است.
صادق
ب ۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۱۲ (UTC)- بله ایرج که جای خود دارد. و البته موقعیت سیاسی او او را بسیار کمک میکردهاست. هر چند در فیلم شهریار به ناحق با آن رفتار شدهاست. درود --کامیار ۸ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۶ (UTC)
[ویرایش] تعاونی
سلام! اگر شرکت کنید باعث خوشحالی خواهید شد. اگر هم اسمی با مسماتر (مسما درست است؟!) سراغ دارید مختارید که تغییر نامش دهید. حضور مهمتر میباشد. درود --کامیار ۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۳۱ (UTC)
- تشکر از همکاری! لطفاً اگر قصد همکاری با پروژه را بصورت شریک ثابت دارید اسمتان را در قسمت اعضاء وارد کنید. تشکری دوباره --کامیار ۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۱۸ (UTC)
- ممنون. راستش من (جز در مواردی) آدم غیر متعهدی هستم! بدین معنا که نمیتوانم تعهد بدهم که هر روز یک مقاله بنویسم با این وصف ممکن است حساب و کتابتان را بهم بریزم! ولی اگر فرصت کنم، حتما سعی خودم را خواهم کرد.
صادق
ب ۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۲۷ (UTC)- به هر حال تشکر و ممنون از اینکه صادقانه رفتار میکنید.--کامیار ۹ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)
- ممنون. راستش من (جز در مواردی) آدم غیر متعهدی هستم! بدین معنا که نمیتوانم تعهد بدهم که هر روز یک مقاله بنویسم با این وصف ممکن است حساب و کتابتان را بهم بریزم! ولی اگر فرصت کنم، حتما سعی خودم را خواهم کرد.
[ویرایش] تجربه مرگ
سلام، شما جداً تجربهٔ مردن داشتهاید؟--کامیار ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۴۲ (UTC)
- سلام، بله :-) تجربه خوبیه! باور کنید ؛)
صادق
ب ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۰:۵۲ (UTC)- والا چی بگم! توفیفش نصیب همگان نمیشود. اگر وقت و حوصله داشتید اندکی دربارهاش بنویسید! کنجکاوم. --کامیار ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)
- قصهاش جالبه! البته برای من، نه برای اطرافیانم. چون من در دیپ کما بودم و از روزهای نزدیک به آن هم هیچ یادم نمیآید. روزی که قرار بود درباره اهدای اعضایم با خانوادهام صحبت کنند، بهوش آمدم، پرسنل آن بیمارستان هنوز هم بعد از ۱۰ سال که مرا میبینند، از اینکه باز هم مرا میبینند تعجب میکنند:))... یک وقتی که مرا دیدید بگویید برایتان تعریف کنم. ؛)
صادق
ب ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۳۰ (UTC)- حتماً، مشتاقم خیلی. تنها در فیلمها دیدهام و در داستانها خواندهام.--کامیار ۱۵ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۱۱:۴۲ (UTC)
- قصهاش جالبه! البته برای من، نه برای اطرافیانم. چون من در دیپ کما بودم و از روزهای نزدیک به آن هم هیچ یادم نمیآید. روزی که قرار بود درباره اهدای اعضایم با خانوادهام صحبت کنند، بهوش آمدم، پرسنل آن بیمارستان هنوز هم بعد از ۱۰ سال که مرا میبینند، از اینکه باز هم مرا میبینند تعجب میکنند:))... یک وقتی که مرا دیدید بگویید برایتان تعریف کنم. ؛)
- والا چی بگم! توفیفش نصیب همگان نمیشود. اگر وقت و حوصله داشتید اندکی دربارهاش بنویسید! کنجکاوم. --کامیار ۱۴ ژوئن ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۰۰ (UTC)