کعبه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
کعبه بنائی است در میان مسجد الحرام در شهر مکه در کشور عربستان سعودی. کعبه مقدسترین مکان اسلام است. نام کعبه اشاره به چهارگوش «تکعیب» (مربع) بودن این سازه دارد.
درأثر آمدهاست: که کعبه در محاذی «بیت المعمور» است، و بیت المعمور چهارگوش است، چون محاذی عرش است و عرش چهارگوشهاست، چون کلماتی که دین اسلام بر آن استوار است، چهار است:
- سبحان الله .
- الحمد لله .
- لا اله الا الله .
- الله اکبر .
از اسماء کعبه: «البیت العتیق» و «البیت الحرام» . کعبه ارتباط مستقیم به ارکان اسلام دارد مخصوصاً فریضه حج، زیارت وطواف کعبه رکنی از ارکان حج است. همچنین در ادای فریضه نماز نیز کعبه قبله گاه مسلمانان است.
یک نماز در مقابل کعبه در مسجد الحرام برابر با صد هزار نماز و یک درهم خرج کردن در راه خدا در آن سرزمین برابر با صدهزار درهم است.
[ویرایش] کعبه شریف تاریخ وبناء
در قرآن (اِنَ أَوَل بَیتٍ وُضِعَ لِلنَاسِ لَلَذی بِبَکَّةَ مُبَارَکاً وَهُداً لٍلعَالَمَینَ). سورة آل عمران.
این سازه تا پیش از گشودن شهر مکه به دست محمد و پیروانش محل نگهداری و پرستش بتها بودهاست. قریش در اطراف کعبه بتهای مختلفی قرار داده بودن مانند: «اللآت» و «والعزاء» و «اسافه» و «نائلة» و «مّنات» و غیره ، بزرگ و یا رئیس و کبیر این بتها بنام « هُوبَل » بود، این بت برخلاف دیگر بتها در درون کعبه گذاشته بودند و قریش بربت «هُوبَل» احترام زیادی قائل بودند.
بنا به گفتاره وتوضیح مورخ بزرگ اسلامی «الآزرقی» وتأیید واتفاق باقی مورخین مسلمان، ساختمان کعبه ۱۰ بار بنیان شدهاست به این ترتیب:
- بنیان الملائکه .
- بنیان آدم .
- بنیان شیث .
- بنیان ابراهیم وپسرش اسماعیل .
- بنیان العمالقه .
- بنیان جرهم .
- بنیان مضر .
- بنیان قریش .
- بنیان عبدالله ابن زبیر .
- بنیان حجاج ابن یوسف الثقفی .
و بنابر روایت مسلمانان هنگامی که چشمه زمزم زیر پای اسماعیل از دل زمین جوشید مردم در این منطقه و به سبب آب این چشمه جمع شدند و تشکیل شهر مکه را دادند و ابراهیم پیامبر خدا به فرمان خدایش دستور یافت تا ساختمان کعبه را که گویا در آن تاریخ اثری از آن بجا نمانده بود بسازد.
کعبه را می توان با واژه کره در زبان لری که ریشه در زبان پارسی قدیم دارد از یک ریشه دانست. و کره به معنی ساختمان سنگی ساده است.
ساختمان کنونی کعبه از زمان حجاج بن یوسف ثقفی وبازسازی همان ساختمان در دوران خلافت «سلطان مراد چهارم» از پادشاهان عثمانی است که در سال ۱۰۴۰ هجری بر اثر ورود سیل به مسجد الحرام و تخریب آن از نو باسازی گردید. این ساختمان استحکام وقدرتمندی کامل دارد، بطوری که تاکنون تا دوران ما، به همان شکل کنونی پابرجا و استوار ماندهاست.
[ویرایش] ارکان کعبه
ارکان کعبه : به هریک از چهار گوشه کعبه، رکن گویند و کعبه بر چهار رکن بنا گردیده، که عبارتاند از:
- رکن حجر الاسود : سنگ سیاه آسمانی است.
به اعتقاد مسلمانان هنگام بناء کعبه توسط آدم این سنگ را ملائکة از بهشت آوردند وآدم آن را در گوشهای از خانه نصب کردند.
پس از بازسازی خانه (کعبه) توسط قریش این سنگ به دست محمد قبل از درب کعبه در رکن حجر اسود نصب گردیده ومحل شروع طواف حجاج میباشد.
- رکن العراقی .
- رکن الشامی .
- رکن الیمانی : قبل از رکن حجر اسود قرار دارد.در اعتقاد مسلمانان (به ویژه شیعیان)محلی است که به اذن خدا شکافته شد تا فاطمه بنت اسد از آن داخل کعبه شود تا علی داخل کعبه متولد شود.
[ویرایش] مشخصات کعبه
مشخصات کعبه بر اساس متر، عبارت است از:
- طول ضلع در کعبه؛ یعنی از رکن حجر اسود تا رکن عراقی ۶۸/۱۱ متر.
- طول رکن عراقی تا شامی، طرفی که حجراسماعیل در آن قرار دارد: ۹۰/۹ متر.
- طول رکن شامی تا رکن یمانی ۰۴/۱۲ متر.
- طول رکن یمانی تا رکن اسود ۱۸/۱۰ متر.(۱)
- ارتفاع کعبه ۱۵ متر است.
[ویرایش] سنگ بنای کعبه
بنای کعبه از سنگهای سیاه و سختی ساخته شده که با کنار زدن پرده از روی آن، کاملاً آشکار است. این سنگها که از زمان بنای کعبه از سال ۱۰۴۰ ق. تا به امروز بر جای مانده، از کوههای مکه به ویژه جبل الکعبه که در محله شُبَیکه مکه بوده، و جبل مزدلفه گرفته شدهاست. سنگها اندازههای مختلف دارد، به طوری که بزرگترین آنها با طول و عرض و ارتفاع ۱۹۰، ۵۰ و ۲۸ سانتیمتر و کوچکترین آنها با طول و عرض ۵۰ و ۴۰ سانتیمتر میباشد. پایههای آن از سرب مذاب ساخته شده و بدین ترتیب بنایی است نسبتاً مستحکم و استوار.
[ویرایش] درب کعبه
درب کعبه : طبق اعتقاد مسلمانان، در دوران ابراهیم دو درگاه بدون در، هم سطح زمین، برای کعبه گشوده شد. در دوران جوانی محمد (پیامبر اسلام)، قریش کعبه بازسازی نمودند، برای اولین بار درب چوبی توسط قریش، برای کعبه، در محل فعلی که بالاتر از زمین قرار دارد نصب گردید. پیش از بنای قریش، کعبه دو در داشتهاست: یکی در ناحیه شرقی- محل در فعلی- و دیگری در ناحیه غربی، که از یکی وارد و از دیگری خارج میشدهاند، اما قریش تنها در ناحیه شرقی آن دری نصب کرد. بعدها عبدالله ابن زبیر در دیگر را گشود که به وسیله حجاج بن یوسف بسته شد و اکنون همان یک در باقی ماندهاست. این در تا به حال چندین بار عوض شدهاست و آخرین بار در سال ۱۳۹۸ قمری به دستور خالد بن عبدالعزیز در جدیدی ساخته و نصب گردید. ساختمان کعبه نیز از سال ۱۰۴۰ تا قرن اخیر تعمیر نشده بود، ولی در سال ۱۳۷۷ قمری و سپس ۱۴۱۷ به دستور سعود بن عبدالعزیز و فهد بن عبدالعزیز در آن تعمیراتی صورت گرفت. سقف کعبه به صورت دو سقفی است که با سه پایه چوبی که در میانه آن در یک ردیف قرار گرفته، نگهداری میشود اطراف آن سنگهای مرمر نصب شده و در کنار آن پلکانی قرار دارد که برای رسیدن به سقف بالایی تعبیه شدهاست. آخرین در کعبه که از چوب ساج و نقره خالص است و با طلا و جواهرات مزین شده، در دوران سعودی تعویض شدهاست.
[ویرایش] شناسایی ارکان کعبه
چهار زاویه کعبه به چهار رکن نامور است. هر گاه واژه رکن بدون پسوند به کار رود، مقصود از آن رکنی است که حجرالاسود در آن است. مسیر طواف، از رکن حجرالاسود آغاز میشود، سپس به رکن عراقی میرسد، پس از آن به رکن شامی و سپس به رکن یمانی و آنگاه باز به رکن حجرالاسود میرسد و همین جا یک شوط پایان مییابد.
برای مطاف حدی وجود ندارد و تا هر جای مسجد الحرام که طواف در آن طواف کعبه صدق کند ، طواف مجزی است ، ولی مستحب است که اگر اضطرار و ازدحام نباشد فی ما بین کعبه و مقام ابراهیم انجام دهند .
[ویرایش] حجرالاسود
حجرالاسود : یا سنگ سیاه، از اجزای بسیار مقدس مسجد الحرام بوده و در رکن اسود کعبه در ارتفاع ۵/۱ متری قرار گرفتهاست. این سنگ مقدس، پیش از اسلام و پس از آن، همواره مورد اعتنا و توجه کامل بوده و در حقیقت در شمار عناصراصلی کعبه بودهاست. به لحاظ همین تقدس،محمد آن را نگاه داشت و دیگر سنگهایی را که به شکل بت ساخته شده بود، به دور ریخت. حجرالاسود در جریان تخریب کعبه، که پنج سال پیش از بعثت صورت گرفت، در فاصلهای دور از مسجد واقع شد. در زمان نصب آن به جای خود، قریش به نزاع پرداختند، اما با درایت محمد، همه قریش در فضیلت آن سهیم شدند و عاقبت به دست خود او نصب گردید. به مرور زمان و در اثر تحولات و تغییرات، از حجم نخستین این سنگ کاسته شد و حتی به چند پاره تقسیم گردید که آخرین بار قسمتهای مختلف آن را به یکدیگر متصل کردند و آن را در محفظهای نقرهای قرار دادند. در حال حاضر تنها به آن اندازه که برای بوسیدن و استلام لازم است، جای گذاشتهاند. در سال ۳۱۷ قمری یکی از فرقههای منسوب به اسماعیلیان که به «قرامطه» شهرت داشت، حجرالاسود را از کنار کعبه برداشت و به احساء (منطقهای در شرق عربستان) برد. این گروه به مدت ۲۲ سال- چهار روز کم- تا سال ۳۳۹ هجری سنگ را در آنجا نگاه داشتند و سپس در عید قربان همین سال، آن را به جای نخست باز گرداندند. (۱۰) پس از آن، طی سالهای پیاپی، حجرالاسود به طور عمد یا غیرعمد از جای خود کنده شد و هر بار اجزایی از آن خرد و جدا گردید. هر بار این اجزا به هم چسبانده شد و همان گونه که گذشت، اکنون مجموعه آن در هالهای از نقره قرار داده شدهاست. حجرالاسود بر دیوار کعبه در ارتفاع ۵/۱ متری زمین قرار دارد.
استلام و بوسیدن آن سفارش شده و در نقلها آمدهاست که محمد مقید به استلام و بوسیدن آن بودهاست.
گفتنی است حجرالاسود آغاز و پایان طواف بوده و برابر آن سنگ سیاهی روی زمین(تا انتهای مسجد) کشیده شدهاست. به علاوه، چراغی سبز رنگ بر دیوار مسجد برابر حجرالاسود نصب شده تا راهنمای طواف کنندگان باشد.
[ویرایش] ملتزم
ملتزم : قسمتی از دیوار و پایین دیوار کعبه را، که در یک سوی آن حجرالاسود و در سوی دیگرش باب کعبه قرار دارد، «ملتزم» مینامند. این محل را از آن روی ملتزم مینامند که مردم در آن قسمت میایستند و به دیوار ملتزم شده، میچسبند و دعا میخوانند.
در روایتی آمدهاست که محمدصورت و دستهای خود را روی این قسمت از دیوار قرار میداد. همچنین، از محمد نقل شدهاست که گفت: ملتزم، محلی است که دعا در آنجا پذیرفته میشود و بندهای نیست که در آنجا خدا را بخواند و خداوند دعایش را اجابت نکند.(۱۱) یکی از کارهایی که در اینجا انجام میشود، آن است که بنده دست را بر دیوار این بخش گذاشته، و به گناهان خود اعتراف کند. امام صادق گفت:«فإنّ هذا مکانٌ لم یقرّعبدٌ لربّه بذنوبه ثمّ استغفرالله الاّ غَفَرالله له»؛ «هیچ بندهای در اینجا اعتراف به گناهانش نمیکند، و طلب استغفار نمینماید، جز آن که خداوند او را میبخشد.»(۱۲)
[ویرایش] مستجار
مستجار : محلی است پشت درب کعبه، کمی مانده به رکن یمانی، مقابل ملتزم، در سوی دیگر کعبه، دیوار کنار رکن یمانی را «مستجار» مینامند. «جار» به معنای همسایه و «مستجار» به معنای پناه بردن به همجوار و به صورت کلی تر «پناه بردن» است. زمانی که خانه کعبه دو در داشت، در دیگر آن در کنار مستجار بود که مسدود شد. (۱۳)
این در محل ورود فاطمه بنت اسد برای تولد امام علی همین بخش از دیوار کعبه بودهاست. چنانکه در اثر آمدهاست علی ابن ابی طالب در کعبه تولد شدهاست.
این مکان نیز در اعتقاد مسلمانان از مکانهای استجابت دعا است ومحلی است که مردم به آنجا پناهنده میشوند به همین دلیل بدانجا مستجار گفته میشود.
[ویرایش] شاذروان
شاذروان : همان برآمدگیهایی است که در اطراف کعبه قرار دارد، و آن بخشی از کعبهاست که توسط قریش از ساختمان کعبه کاسته شد. و هم اکنون همانند پوششی اطراف خانه را در برگرفتهاست. شاذروانِ کنونی از ساختههای سلطان مراد چهارم در هنگام ساختمان کعبه در سال ۱۰۴۰ هجری است. زمانی که در بازسازیهای کعبه، ابعاد خانه قدری کوچکتر از بنای ابراهیمی بنا شد، برای حفظ ابعاد اصلی، فضای عقب نشینی شده را با ساخت سکویی کم ارتفاع، علامت گذاری کردند که «شاذَروان» نامیده شد و چون ملاک در طواف، حدّ اصلی کعبه است; فقها برای حصول شرط خروج طواف گزار از کعبه، طواف بر روی شاذروان را صحیح نمیدانند. بنابراین، شاذروان همان سنگ مایلی است که بخش تحتانی دیوار کعبه را تا روی زمین پوشانیدهاست، به اضافه بخشی که در مقابل حجراسماعیل به صورت پلّهی ساخته شدهاست که ارتفاع آن از سطح زمین بیست سانتیمتر و عرض آن چهل سانتیمتر است. این پله جایگاه مردمی است که برای دعا و تضرع به درگاه الهی بر روی آن میایستند و سینه و شکم خود را بر کعبه قرار میدهند و دستان را بر بالای سر خود و بر دیوار کعبه میگذارند. علت آنکه در این قسمت شاذروان قرار داده نشده، این است که در بنای ابراهیم ، حجر اسماعیل جزو خانه کعبه بودهاست که در ساختمان قریش به علّت کمبود مال حلال از خانه کاستند و بر حجر افزودند. همچنین در پایین درِ کعبه، شاذروان قرار داده نشده و به صورت پلهای صاف به طول ۳۴۵ سانتیمتر ساخته شدهاست که مردم در ملتزم بر آن میایستند و به درگاه خداوند دعا و نیایش میکنند. در بالای «شاذَروان» حلقههای از مس قرار دارد که در هنگام پائین آوردن جامه کعبه (کسوة الکعبه) لب جامه به این حلقهها میبندند تا اینکه جامه محکم واستوار باشد.
[ویرایش] حطیم
حطیم : مساحت میان حجرالاسود و زمزم و مقام ابراهیم و قسمتی از حجر اسماعیل را حطیم میگویند.
از مکانهای محترم در مسجدالحرام، در کنار کعبه، حطیم است و مردم در این قسمت برای دعا جمع میشوند و به یکدیگر فشار میآورند. این که آیا حطیم تنها همان محدوده کنار حجرالاسود و باب کعبه را شامل میشود یا وسعت بیشتری دارد، اختلاف است. در روایتی از امام صادق، تنها همین موضع را حطیم مینامند.(۱۴) چنان که شیخ صدوق نیز آوردهاست که حطیم فاصله میان در کعبه و حجرالاسود را گویند، جایی که خداوند توبه آدم را پذیرفت.(۱۵)
[ویرایش] حجر اسماعیل
حجر اسماعیل : فضایی است بین کعبه و دیواری نیم دایره به عرض حدود ۱۰ متر که از رکن عراقی تا رکن شامی را شامل میشود. دیواری است با ارتفاع ۳۰/۱ متر که قوسی شکل بوده و حجراسماعیل نامیده میشود. حجر اسماعیل به عقیده اسلام، یادگار زمان ابراهیم و اسماعیل و مدت زمانی پس از بنای کعبه میباشد و قدمت و پیشینه آن به زمان بنای کعبه به دست ابراهیم میرسد.
نقلهای تاریخی مورخین مسلمان، حکایت از آن دارد که اسماعیل در همین قسمت زندگی میکرد و خیمه گاه او در این سوی بودهاست. مادرش هاجر نیز با وی در همین جا میزیست و پس از مردن، در حجر دفن شد. از امام صادق نقل شدهاست که گفت:«الحِجرُ بَیتُ إِسمَاعِیلَ وَ فِیهِ قَبرُ هَاجَرَ وَ قَبرُ إِسمَاعِیلَ»؛(۱۶) «حجر، خانه اسماعیل و محل دفن هاجر و اسماعیل است.»
از آنجا که حجر اسماعیل داخل در مطاف است، میتواند نشانهای بر عظمت آن باشد. در برخی از روایات آمدهاست که پیامبران زیادی در اینجا مدفون شدهاند. در اصل، حجراسماعیل جزئی از کعبه به شمار میآید. هرگاه باران بر بام کعبه ببارد، از ناودان رحمت در این فضا میریزد.
گویا برای نخستین بار، منصورعباسی حجراسماعیل را با سنگهای سفید پوشانید. پس از آن در دوره مهدی و نیز هارون الرشید عباسی این سنگها تعویض و نو شد.
[ویرایش] ناودان طلا
ناودان طلا : به عربی ( میزاب الرحمة ) ، ناودان طلا نیز که بر بام کعبه نصب شده، به سمت حِجراسماعیل است. هرگاه باران بر بام کعبه ببارد، از ناودان رحمت در این فضای حجر اسماعیل میریزد.به اعتقاد مسلمانان، اینجا مدفن اسماعیل و مادرش هاجر و پیامبران بسیاری میباشد.
گویند آن را نخست حجاج بن یوسف ثقفی نهاد تا آب باران بر بام خانه جمع نشود. در روایت آمدهاست که دعا در زیر ناودان کعبه مستجاب است.
[ویرایش] مقام ابراهیم
مقام ابراهیم : سنگی است به طول و عرض ۴۰ سانتیمتر که جای پای ابراهیم روی آن به چشم میخورد و مقابل درب کعبه قرار دارد. حجاج بعد از طواف واجب، میبایست در پشت مقام ابراهیم، دو رکعت نماز طواف به جای آورند. نماز طواف نسا نیز پشت مقام ابراهیم، خوانده میشود.
از دیگر نقاط مقدس مسجدالحرام، مقام ابراهیم است. این مقام، یکی از شعائر الهی خوانده میشود ودر قران آمدهاست:«وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهِیمَ مُصَلَّی»(بقره/۱۲۵)
بر طبق عقاید مسلمانان و متن «قرآن» یکی از بناکنندگان کعبه «ابراهیم» بوده که به کمک پسر ارشدش «اسماعیل» این کار را به انجام رسانیده است. «قرآن» همچنین حکایتی دارد مبنی بر بت شکنی ابراهیم در این مکان.
در «کتاب مقدس» بخش «عهد عتیق» (که تمام یهودیان و بخش اعظم مسیحیان به آن اعتقاد دارند) هیچ گونه اشاره ای به اینکه ابراهیم ساختمانی را با این توصیفات و برای خداوند بنا کرده باشد، وجود ندارد. بنا بر متن «کتاب مقدس» ابراهیم به دستور خداوند هاجر و اسماعیل را طرد نمود و همراه «سارا(ساره)» و «اسحاق»(پسر دومش) به زندگی ادامه داد.
طبق اعتقادات اسلام، این مکان مربوط به زمانی است که ابراهیم دیوارهای کعبه را بالا میبرد؛ آنگاه که دیوار بالا رفت، به حدی که دست بدان نمیرسید، سنگی آوردند و ابراهیم بر روی آن ایستاد و سنگها را از دست اسماعیل گرفت و دیوار کعبه را بالا برد. بر روی این سنگ، اثر پای ابراهیم مشخص است اما اثری از انگشتان او نیست.
این سنگ به شکل تقریبی مربع با طول و عرض ۴۰ سانتی متر و ارتفاع تقریبی ۵۰ سانتی متر است. رنگ آن، رنگی میانه زرد و قرمزی متمایل به سفید است. از زمان مهدی عباسی بدین سو، این سنگ با طلا پوشانده شد و در محفظهای قرار گرفت تا صدمهای نبیند.
در گذشته، بر روی این محل، بنایی بزرگ از آجر و سنگ و چوب بنا شده بود که اطراف آن را با آیات قرآن مزین کرده بودند. از آنجا که این قبه قسمتی از مسجد را به خود اختصاص داده و از فضای مطاف کاسته بود، به تدریج از انتقال آن به محلی دیگر در مسجد الحرام سخن به میان آمد.
گفتنی است بنا به برخی از اقوال، مقام ابراهیم تا فتح مکه به دیوار کعبه چسبیده بوده و پس از فتح، محمد آن را از دیوار درآورد و کنار کعبه، نزدیک در نصب کرد. زمانی که آیه «وَ اتَّخِذُوا مِن مَقامِ إِبراهیمَ مُصَلًّی» را گفت، دستور داد تا مقام را جایی که اکنون قرار گرفته انتقال دهند. (۱۸) حجاج بعد از طواف واجب، میبایست در پشت مقام ابراهیم، دو رکعت نماز طواف به جای آورند.
[ویرایش] زمزم
زمزم : در نزدیکی مقام ابراهیم و در هجده متری کعبه، در زیرزمین واقع است و آب آن توسط پمپ از طریق لوله کشی به زائرین میرسد. چاه زمزم از دیگر آثار مسجد الحرام است که با نامهای چاه اسماعیل، حفیرة عبدالمطلب، شفاء سُقم، عافیه، مَیمونه، طُعم، بَرکة، بَرّة ، شناخته میشود. این چاه در قسمت شرقی مسجدالحرام قرار دارد و همانند دیگر مشاهد حج، از آثار ابراهیم، اسماعیل و هاجر است. بر اساس متن قرآن، پس از آنکه ابراهیم ، همسر و فرزندش را ترک کرد، تشنگی بر آنها چیره شد، هاجر به دنبال آب میان صفا و مروه دوید
سرانجام جبرئیل بال و یا پاشنه پای خود را بر زمین کوفت و زمزم جوشید، برای حفظ جان اسماعیل و هاجر پدید آورد.
در «کتاب مقدس» نام این مکان (که طبق متن کتاب مقدس یک چاه است) «بِئِر شَبَع» می باشد.
پس از مدتی آثار چاه از میان رفت تا آن که عبدالمطلب بار دیگر آن را حفر نمود و از آن زمان تا کنون حاجیان از این آب بهرهمند میشوند. در توسعه اخیر سالنهای جداگانهای برای زنان و مردان، در طبقه زیرزمین مطاف، در کنار چاه ساخته شده و زائران از شیرهای آبی که در آنجا نصب شده و نیز از ظرفهای ویژهای که در نقاط مختلف مسجد الحرام از آب زمزم پر میشود استفاده میکنند. این چاه در آغاز، منبع تأمین آب مکه بود و پس از آن چاههای دیگری در مکه و اطراف آن ایجاد شد. عربها برای این چاه تقدس بسیار قائل بودند.
وجود این چاه و اهمیت آن برای مردم مکه سبب شده بود تا در قریش منصب «سقایت» به وجود آید. این منصب در اوان ظهور اسلام، در دست عباس عموی محمد بود. در روایات اهل بیت، نوشیدن از آب زمزم سفارش شده و همه مسلمانان به متبرک بودن آن باور دارند. امام علی گفت:«مَاءُ زَمزَمَ خَیرُ مَاءٍ عَلَی وَجهِ الأَرضِ»؛ (۱۹) «آب زمزم، بهترین آب روی زمین است.» (۲۰) روایات موجود نشان میدهد که محمد و امامان به طور معمول بعد از طواف، از آب زمزم استفاده میکردند. درباره اهمیت آب زمزم و فضیلت نوشیدن آن روایات زیادی نقل شدهاست. محمد گفته: زمزم بهترین چاههای دنیاست. خود او اغلب از این آب استفاده کرده و از آن مینوشید و در هر جا بود دستور میداد که اصحاب این آب را برای آشامیدن و وضو ساختن او فراهم آورند.
در دوران پاشاهی فهد دستور داد که آب زمزم از مکه به مسجد رسول الله در مدینه ببرند ودر اختیار حجاج بگذارند تا اینکه در مسجد رسول هم مانند مسجد الحرام حجاج آب زمزم بنوشند، این عملیه تا این روز هم ادامه دارد وآب زمزم از مکه بهوسیله تانک به مسجد رسول رسانده میشود.
[ویرایش] پرده کعبه
بر روی کعبه یا «کسوة الکعبه» پوششی است سیاه رنگ که آن را «کسوه» و یا «پرده کعبه» یا «جامه کعبه» مینامند. نخستین کسی که خانه کعبه را پرده پوشانید «تُبع حمیری» پادشاه یمن بود.علی ، نیز همه ساله از عراق برای کعبه پردهای میفرستاد. چون مهدی عباسی به خلافت رسید خادمان کعبه از انبوهی پردهها بر روی کعبه شکایت کردند و گفتند بیم آن میرود که خانه صدمه ببیند. مهدی عباسی خلیفه مسلمین دستور داد پردهها را بردارند و تنها یک پرده بر آن بگذارند و سالی یک بار آن را عوض کنند این سنت تا به امروز ادامه دارد. و بر آن آیههایی از قرآن کریم قلاب دوزی شدهاست.
[ویرایش] صفا و مروه
صفا و مروه : کوه صفا مکانی است که حجاج، بعد از طواف و نماز طواف، جهت ادامه اعمال (سعی) ، به آنجا میروند و هفت مرتبه سعی بین صفا و مروه به جا میآورند و در دور آخر، در کوه مروه تقصیر میکنند. فاصله بین دو کوه صفا و مروه ۳۸۰ متر است و محل سعی زائران است. کوه ابوقبیس متصل به آن بوده . کوه صفا مکانی است که پیامبر رسالت خویش را با جمله قولوا لا اله الا الله تفلحوا از فراز آن کوه به جهانیان اعلام کرد . رفت وآمد بین صفا ومروه را سعی گویند (صفا در یک طرف ومروه طرف دیگر قرار دارد), رفتن از اول جـزء ازصـفـا به مروه را یک شوط گویند, وهمچنین برگشتن ازاول جزء مروه به صفا یک شوط است , وتمام سعی هفت شوط است , بنابر این سعی از صفا شروع ودر شوط هفتم به مروه ختم مـی شـود, واحـتـیـاط لازم در ایـن است که موالات (پی در پی بودن) را مراعات کند بطوری که فـصـل معتد به در بین اشواط حاصل نشود, ووقتی حاجی بخواهد از مسجد الحرام به (مسعی) برود, صفا طرف دست راستش قرار میگیرد.
[ویرایش] جبل النور و غارحرا
در شمال شرقی مکه کوهی است بلند، مشرف بر منا به نام کوه نور به عربی ( جبل النور ) که در دامنه جنوبیاش به فاصله ۱۶۰ متری از قله آن، غاری است به نام غار حرا و یکی از مکانهای مقدس شهر مکهاست.
طبق اعتقادات مسلمانان و متن «قرآن»، محمد پیش از بعثت، در آنجا با خدا خلوت میکرد و نخستین آیههای قرآن (اِقرَأ باِسْمِ رَبّکَ اَلذَِی خَلَقَ) در آنجا بر وی نازل شد. پیامبر اسلام، چهل شبانه روز در داخل این غار به عبادت مشغول بود و بعد از این مدت، جبرئیل امین در ۲۷ ماه رجب بر وی نازل و او به فرمان خدا به پیامبری مبعوث گردید.
[ویرایش] جبل ثور و غار ثور
کوه ثور به عربی ( جبل الثور ) در سه کیلومتری جنوب شهر مکه و در جنوب منطقهای به نام «مسفله» قرار دارد که غار ثور بر روی آن واقع است. این غار به (ثور بن عبد مناف منسوب بوده) . و محمد هنگام هجرت به طرف مدینه، سه شبانه روز در آن پنهان شد. این کوه درشرق مکه واقع است و در سال ۱۳ بعثت زمانی که سران قریش نقشه قتل وی را کشیدند، به عقیده مسلمانان، خداوند او را آگاه ساخت و در شب موعود (لیلة المبیت) علی پسر ابی طالب (پسر عموی محمد)در بستر او خوابید و او همراه ابوبکر در این غار مخفی و پس از سه شبانه روز به مدینه هجرت نمود. محمد در هـمـان شـب اول ربـیع رهسپار غار ثور شد و ابوبکربن ابی قحافه باوی همراه گـشـت و پـس از سـه روز توقف در غاز ثور در شب چهارم ربیع الاول راه مدینه را در پیش گرفت. قـریش در جستجوی وی سخت در تکاپو افتادند و تا غار ثور رفتند و بر در غارایستادند و چون دیـدنـد کبوتری بر آن آشیانه نهاده و تار عنکبوت نیز بر در غار تنیده شدهاست , گفتند: کسی در این غار نیست و بازگشتند. آنگاه محمد در شب چهارم ربیع با راهنمایی مردی مشرک , به نام «عبداللّه بن اریقط» که دو شتر با خود آورده بود, به اتفاق ابوبکر وعامربن فهیره راه مدینه را در پیش گرفت.
[ویرایش] منابع
- قرآن المجید.
- الأزرقی ، ابی الولید ، محمد بن عبدالله ، بن احمد الأزرق . «اخبار مکه وماجاء فیها من الآثار» ج۱. ج۲. دار الأندلس: بیرت، انتشار سال ۱۹۷۷ میلادی. (به عربی).
- الفاسی،المالکی ، العلامه الحافظ ، ابی الطیب المکی.
«شفاء الغرام بأخبار البلد الحرام» ج۱. ج۲. دار الکتاب العربی: بیرت، انتشار سال ۱۹۸۵ میلادی. (به عربی).
- الفاکهی ، ابی عبدالله ، محمد بن اسحاق ،. «اخبار مکه فی قدیم الدهر وحدیثه» ج۵. دار النهضة: مکة المکرمة، انتشار سال ۱۹۸۷ میلادی. (به عربی).
- الیاسین ، مهلهل ، جاسم بن محمد ،. «المنهاج للمعتمر والحاج» ج۱. دار الدعوه للنشر: کویت، انتشار سال ۱۹۸۸ میلادی. (به عربی).
- النّدوی ، ابوالحسن ، علی الحسنی ،. «السیرة النبویة» . دار الشروق للنشر: بیروت، انتشار سال ۱۹۸۳ میلادی. (به عربی).
- رضا ، محمد ، . «الامام علی بن ابی طالب» کرم الله وجهه. دار ومکتبة الهلال: بیروت، انتشار سال ۱۹۸۲ میلادی. (به عربی).
- الجزائری ، جابر ، ابوبکر ،. «هذا الحبیب یا محب» . مکتبة لینة للنشر والتوزیع: جدة ، انتشار سال ۱۹۹۰ میلادی. (به عربی).
[ویرایش] پانویسها
۱- الکعبة المعظمه و الحرمان الشریفان، ص ۱۰۴.
۲- اصول کافی، ج۴، ص ۴۰۸.
۳- همان .
۴- همان، ص ۴۰۹.
۵- همان.
۶- کافی، ج۴، ص ۱۸۴.
۷- همان، ص ۱۹۰.
۸- الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص ۱۰۲.
۹- کافی، ج۴، ص ۴۰۴/ التهذیب، ج۵، ص۱۰۳.
۱۰- شرح این واقعه با عنوان«فتنه قرامطه در مکه» در فصلنامه«میقات حج» شماره پنجم به قلم آقای یعقوب جعفری چاپ شدهاست.
۱۱- الفردوس، ج۴، ص۹۴/ الحج و العمرة فی الکتاب و السنه، ص ۱۰۹.
۱۲- کافی، ج۴، ص ۴۱۰.
۱۳- جواهر، ج۱۹، صص ۳۵۳-۳۵۶.
۱۴- علل الشرایع، ص۴۰۰ کافی، ج۴، ص۱۹۴.
۱۵- من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص ۲۰۹.
۱۶- کافی، ج۴، ص۲۱۰.
۱۷- درباره حجر اسماعیل بنگرید به مقالهای با همین عنوان از محمدامین پورامینی در فصلنامه«میقات حج»، ش ۸، صص۱۱۶-۱۰۲ و ش۹، صص۱۳۰-۱۰۷.
۱۸- التاریخ القویم، ج۴، ص ۴۳.
۱۹- کافی، ج۶،ص۳۸۶.
۲۰- المحاسن، ج۲، ص ۳۹۹، ش ۲۳۹۴.