مانی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه آن را تغییر دهید. در پایان، پس از ویکیسازی این الگوی پیامی را بردارید. |
مانی پیامبر, در سال ۲۱۶ در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیامآور آیین مانی بود.
او از سوی برادران شاپور یکم حمایت شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و در نهایت در زمان بهرام دوم کشته شد. مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به اشراف اشکانی در نزدیکی بابل در میان دورود(بین النهرین) (عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از امپراتوری پارس بود، در ۲۱۰-۲۷۶ پس از میلاد مسیح، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمینهایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شدهاست.
مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثرترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.[۱]
فهرست مندرجات |
[ویرایش] نوشتههای مانی
پارسی میانه و سریانی زبانهای مادری مانی بود و در نزدیکی بابل به دنیا آمد که یکی از شهرهای ایران آن روزگار بود. او شش کتاب مقدس خود را به زبان سریانی, زبان اصلی رایج در بین النهرین (غرب عراق, لبنان و سوریه کنونی پیش از یورش تازی-اسلامی)به رشته تحریر درآورد. همچنین کتاب شاپورگان خود را به پهلوی (فارسی میانه) نوشت و روز تاجگزاری شاپور یکم ساسانی به او تقدیم کرد و از حمایت شاپور برخوردار شد.
مبلغان و پیروان او از ترکستان چین تا روم و مصر فعال بودند و کتابهایش را به زبانهای ایرانی پهلوی (فارسی میانه ساسانی), پهلوانیگ (پهلوی اشکانی = پارتی) و سغدی و زبانهای مجاور ایران همچون چینی , ترکی اویغوری , قبطی و یونانی ترجمه میکردند. آنان این دین را از طریق ترجمه کتابهای مقدس مانی به زبان مردم همان مناطق تبلیغ میکردند و این امر را مزیتی برای دین خود میدانستند.
در ابتدای قرن بیستم نوشتههای بسیاری از پیروان مانی در معابد مانوی (مانستانهای) مدفون در شنزارهای تورفان در چین کشف شد که بخش بزرگی از آنها در انستیتوی شرق شناسی برلین نگهداری میشوند. بخشهایی از این دست نوشتهها خوانده شدهاست و تلاش برای خواندن بقیه آنها همچنان ادامه دارد. آنها به زبانهای مختلف و به خط مانوی که از ابداعات خود مانی بودهاست نوشته شدهاند. بیشتر این نوشتهها به زبان فارسی میانه (پهلوی) و پهلوانیگ (پهلوی اشکانی) هستند. ترجمههایی قبطی از مصر و ترجمههایی یونانی نیز از کتابهای مانی بر جای ماندهاست. تا در سال ۱۹۶۹ در مصر شمالی یک دست نوشت خطّی کهن یونانی متعلق به ۴۰۰ پس از میلاد کشف شد و امروزه «نسخه مانی کلن»، نامیده میشود چرا که در دانشگاه کلن نگهداری میشود. این نوشته، شرح زندگانی مانی و نمو روحانی به همراه اطلاعاتی دربارهٔ آموزههای دینی مانی و شامل تکههای از انجیل زندهٔ او و نامهٔ او به ادسا میباشد. مانی خود را ناجی و حواری عیسی مسیح معرفی میکرد.در پاپیروس قبطی مانی گری قرن چهارم، مانی به عنوان فارقلیط-روح القدس و عیسای نوین شناخته میشود.
این دین تا قرن ۱۴ میلادی زنده بود و سپس پیروان خود را تحت فشارهای مختلف سیاسی و دینی از دست داد.
[ویرایش] زندگانی
پدر مانی، به نام فاتک یا پاتیگ (پاپک؟/بابک)، از همدان و مادر وی از خاندان کامسراگان با خویشاوندی با دودمان پادشاهی اشکانیان پارتی بود. برخورد نخستین مانی با ادیان و فرقههای دینی گنوسی رایج در بین النهرین ناشی از گرویدن پدرش به آنها بود. چراکه جذب آنان شده و به بین النهرین نقل مکان کرده بود. زمانیکه مانی شش ساله بود پدرش ترک همسر کرد و به همراه فرزندش زندگی در میان گنوسیان را آغاز کرد, چراکه دوری گزیدن از زن و شراب و گوشت جزء اعتقادات و وظایف دینی بسیاری از فرقههای گنوسی بود. بنابراین کودکی مانی در میان گنوسیان سپری گشت و آموزههای کودکی او متأثر از اعتقادات آنان شد, همچنانکه بعدها, دین خودش نیز متأثر از عقاید گنوسی بود. او در نوجوانی ادعا کرد که به او وحی شدهاست. و او فارقلیط، موعود عهد جدید است و آخرین رسول و خاتم نبیین، که خلافت بشر را با هدایت الهی به سرحد نهایت میرساند.که شامل سلسله کسانی چون شیث، نوح، ابراهیم، سام، نیکوتئوس، ادریس، زرتشت، هرمس، افلاطون، بودا و عیسی است.
مانی کودکی با استعدادهای استثنائی بود که سرشت تصوف گون را از پدر به ارث برده بود.گفته میشود که شخصی مافوق الطبیعه با وی ارتباط برقرارکرده بودهاست. او سفرهای دور و وسیعی به ایران, هندوستان غربی و شمال شرقی ایران کرد و به تبلیغ دینش پرداخت. پس از چهل سال سفر به همراه ملتزمان خود به پارس بازگشت و پیروز برادر شاپورشاه را به آیین خود درآورد. مانی تحت تأثیر ماندایی گران، موعظههای خود را در سنین جوانی آغاز کرد.بنابر تذکرههای بیرونی که در دائره المعارف قرن ۱۰ام :الفهرست ابن ندیم نگهداری میشود، در دوران جوانی خود، مانی از روحی که بعدها سیزیگس یا همزاد نامیده شده، وحی دریافت کرده بود.و به او حقایق الهی دیانت را آموخته بود. درین دوره گروههای کثیر موجود بخصوص مسیحیان و زردشتیان برای قدرت اجتماعی-سیاسی قوی تر با هم در حال رقابت بودند. مانی همچنین از کتب مقدسی چون پوران و کورال نیز پیروی کرد. گرچه پیروان آیین مانی کمتر از زردشتیان بودند، برای نمونه، مانی گرایان از حمایت اشخاص عالی رتبه سیاسی برخوردارشدند و به یاری امپراتوری پارسی، مانی میتوانست فرستادگان متعددی به دیگر نقاط جهان بفرستد. نخستین فرستاده مانی به امپراتوری کوشانیان در شمال غربی هندوستان بود(چنانچه نقشهای متعدد مذهبی در بامیان در توصیف اویند)، جایی که باور برآن است که برای مدت زمانی زندگی کرده و به تعلیم پراختهاست.گفته میشود که به سمت درهٔ ایندوس در هندوستان در ۲۴۰ یا ۲۴۱ پس از میلاد با کشتی حرکت کردهاست و پادشاه بودایی:توران شاه هندوستان را به آیین خود درآوردهاست.در آن موقع است که به نظر میرسد اثرات مختلفی از بودایی گری به مانوی گری سرایت کردهاست :"نفوذ بودای گری بر تشکیل تفکر دینی مانی قابل توجهاست.حلول ارواح، باور مانی گران شد و ساختار چهارجانبهٔ اجتماع مانوی، میان راهبان مذکر و مونث، (گزیدگان) و پیروان غیر روحانی (نیوشندگان) که ایشان را پشتیبانی میکردند، تقسیم گردید. که به نظر میرسد این هم برپایه سنگهای بوداییان باشد.پس از شکست در برابر بردن طرفداری نسل بعدی و مرتد اعلام شدن او توسط موبدان زردشتی، گزارش شدهاست که مانی در زندان در انتظار حکم اعدام شاهنشاه پارس، بهرام اول، در گذشت. در حالیکه در شرحهای دیگر مرگ او را کندن پوست او یا بریدن سر وی اعلام میکنند.
[ویرایش] شرح نویسندگان مسیحی
بنا بر سیریل اورشلیم، دانش اندوخته شده مانی از سفرهای مردی هندی به نام سیتانوس در ۵۰ پس از میلاد نشات گرفتهاست.پس از مرگ سیتانوس، شاگرد او تربینتوس به فلسطین و یهودا(«در آنجا شناخته شد و در یهودا محکوم گردید»)و بابل رفت. او از نام بوداس استفاده میکرد که میتوانست خود را بودا معرفی کند و رابطهای نیز میان فلسفه خود و بودایی گری بیان نماید.تربیتوس با خود تالیفاتی از سیتانوس آورده بود که پس از مرگش آنها را به مهماندار خود، بیوهای با یک برده به نام کابریسوس هدیه داد که بعدا نام خود را به مانی تغییر داد. مانس در پارسی به معنای سخن ران است. گفته میشود مانی آن کتابها را مطالعه نمود که بعد از آن منبعی برای دکترین مانی شد. هم چنین در قرن چهارم، افرائیم به مانی پرخاش کرد که چرا گذاشته مغلوب«دروغی» از هند شود که دو نیرویی که در برابر یکدیگر هستند را معرفی کند.
[ویرایش] پس از وفات مانی
نظر براین است که پیروان مانی تلاش بسیاری برای مشمول کردن تمام رسوم دینی شناخته شده کردند.در نتیجه بسیاری از رسائل ساختگی مسیحی را از جمله: اعمال توماس را حفظ کردند.که در غیر این صورت امکان داشت از میان برود.مانی مایل بود که خود را به عنوان«حواری عیسی مسیح»تشریح کند، اما کلیسای ارتدوکس او را مرتد خواند. ِبرخی خرده توشتههای یک کتاب مانی گرایی به زبان ترکی اویغوری میآورد که در سال ۸۰۳ پس از میلاد خان سلطنت ایغوریان به تورفان میرود و سه دادرس مانی گرا را برای ادای احترام به یک روحانی ارشد مانی در بمبئی میفرستند.یک سرود مانی گرا از قرن ۸ میلادی در تورفان نوشته شده در پارسی میانه میآورد که، بیشتر خویشاوندان خان علاقمند به آیین مانی بودند. بیشتر متون مانوی که در تورفان پیدا شدهاند، به خط مانوی و به زبانهای ایرانی رایج یعنی پارسی میانه، پارتی و مخصوصا سغدی میباشند. این اسناد اثبات میکند که سغد (شمال شرق ایران) یک مرکز بسیار مهم مانی گرایی در اوایل دوران میانی بودهاست و شاید هم که بازرگانان سغدی بودهاند که این آیین را به آسیای مرکزی و چین گسترش دادند.
در اوایل قرن دهم میلادی، اویغور امپراتوری نیرومندی را تحت اثر بودایی گری پدید میآورد و برخی از معابد مانیان را به صومعههای بودایی تبدیل میکند. با این حال، این حقیقت تاریخی را که اویغور پرستندگان مانی گرا بودهاند را انکاری نیست.مورّخ تازی(عرب) ابن ندیم میگوید:که اویغورخان همهٔ تلاش خود را برای برجسته کردن آیین مانی در قلمرو پادشاهی آسیای میانه (سامان)کرد. مدارک چینی نیز ثبت کردهاند که روحانیان مانی گرا به چین آمدند و به بارگاه امپراتوری خراج در سال ۸۳۴ میلادی پرداختند.فرستادهٔ خاندان سونگ به نام ونگ از معابد مانیان در گائوچنگ بازدید کردهاست.
شواهد حاکی از آن اند که از محبوبیت مانیان پس از قرن ۱۰م در آسیای مرکزی، به آهستگی کاسته شد. برخی پژوهشگران یافتهاند که اندیشهٔ مانی گرایان زیرکانه بر تفکرات مسیحی تأثیر داشتهاست، در بحث تضادّ نیکی و بدی (خیر، شر) و شکل واضح شیطان.سبب این اثر قسمتاً، آگوستین هیپو است که پس از مدتی کمی که به آیین مانی گرویده بود، به مسیحیت روی آورد و نوشتههای او هنوز هم در میان الهیات دانان کاتولیک، پر نفوذ و تأثیرگذار اند. جالب است که میان مانی و محمد، پیامبر اسلام توازی بر قرار است.مانی ادعا میکرد که جانشین پیغمبرانی چون عیسی و دیگرانی که تعلیماتشان موضعاً یا بدست پیروانشان تحریف شده، است. مانی اظهار دیانت کرد و هم چنین خود را فارقلیط منسوب میدانست.، عنوانی از انجیل، به معنای کسی که تسلی میبخشد یا کسی که بر طرف ما میانجی گری میکند، که بنابر رسم ارتودکسی خدا شخص روح القدس بدین نام درک میشود. مانی ادعای کرد که: آخرین پیامبر است، و رسالت او را فرشتهای بر او آشکار ساختهاست. محمد، نیز تشابهاً ادعای جانشینی پیامبران به ویژه پیامب عبری، عیسی را داشت. او نیز ادعا کرد که تعلیمات وکتب رسل پیشین به دست پیروانشان دستکاری و تحریف شدهاست. برای مثال اینکه مسیحیان باور دارند که عیسی پسر خداست. او هم چنین ادعا کرد که آخرین رسول موعود بشریت است، همان گونه که مانی گفته بود. مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثر ترین اشخاص تاریخ، رده بندی شده توسط مایکل اچ هارت را دارد.
[ویرایش] آیین مانی
- نوشتار اصلی را بخوانید: آیین مانی
عرفان مانوی ریشه در کیش گنوسی داردو معرفت، آگاهی و خرد مهمترین ویژگی کیش مانوی است. به همین سبب مانی جهان شناختی گسترده و ژرف داشت. جهان شناسی او هرچند با اساطیر درآمیخته بود، ساختار پیچیده و ژرفی داشت و متکی به نجوم و دانشهای دیگر بود.[۲] در نگره مانوی همان قدر که روح والاست، تن فاسد، اهریمنی، حقیر و پلشت است.[۳]
یکی از بارزترین اعتقادات مانویان، اعتقاد به سمسارا -به معنی تناسخ- است، یعنی روانهایی که هنوز از رده نیوشندگان به رده برگزیدگان ارتقاء نیافتهاند، محکومند آنقدر در دنیای مادی از جسمی به جسم دیگر منتقل شوند تا به مرحله برگزیدگی یا بالاتر برسند.[۴]
[ویرایش] مرجع
ویکی پدیای انگلیسی
- ↑ [1]
- ↑ ابوالقاسم اسماعیل پور، اسطوره آفرینش در آیین مانی، انتشارات کاروان صفحه ۲۳
- ↑ ابوالقاسم اسماعیل پور، اسطوره آفرینش در آیین مانی، انتشارات کاروان صفحه ۲۹
- ↑ مهری باقری ادیان ایران باستان
[ویرایش] پیوند به بیرون
مانی در فرهنگنامه داستانی عجایب المخلوقات
آیین مانی | |
---|---|
نسکهای نوشته شده به دست مانی |
|
انجیل زنده | گنج زندگان | اسفار (رسالات) | رازان (سفرالاسرار) | کتاب کوان (غولان) | دیبان (مکاتب) | مزامیر و نیایشها | شاپورگان | ارژنگ
|
|
دیگرنوشتههای مانوی | |
کفالایا | مواعظ | دیوان اباتور | اعترافنامه (خواستوانیفت) | مجموعه دستنوشتههای مانوی | دستنوشتههای مانوی کلن | زبور قبطی | زبدهٔ آموزههای مانوی | آردهنگ وفراس | نیایش و اعتراف | خطابه در باب روشنی | طومار نیایش چینی
|
|
زبانهای دینی | |
پارتی | قبطی | پارسی میانه | سغدی | اویغوری | چینی | ترکی میانه | سریانی | یونانی
|
|
دبیره(خط) | |
خط رونی | استرانجیلی | خط سغدی | خط مانوی | خط ترکی اویغوری |خط پارتی | خط سغدی اویغوری پسین
|
|
ردههای دینی | |
گزیدگان | نیوشایان
|
|
مفاهیم و باورها | |
هنر مانوی | فرجامشناسی مانوی | مانستان | بما | ایزدان مانوی | آفرینش | جهانبینی مانوی | باززایی
|
|
کسان | |
مار امّو | بوگوخان | سنت آگوستین |بهمن | اوسهبیوس | و.ب.هنینگ | سوروس آنتیوخ | ابن ندیم
|
|
پایوران | |
آفرینسر | خروهخوان | روانگاناسپسگ
|