زبان کردی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

زبان‌ کردی یکی از زبان‌های شاخه شمال غربی زبان‌های ایرانی است که در سرزمین کردستان به آن گفتگو می‌شود. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، شمال خراسان و در مناطقی از استان گیلان یعنی لوشان و چمخاله و لنگرود نیز زندگی می کنند.

شاخه‌های اصلی زبان کردی عبارتند از[1]:

زبان کردی سورانی در عراق زبان رسمی است [2] در حالی که‌ در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه‌ محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز در ترکیه بسیار محدود است .[3]. در ایران نیز در برخی رسانه‌ها امکان استفاده‌ از آن وجود دارد در حالی که‌ استفاده‌ از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌است.

محدوده‌های قرمز رنگ روی نقشه نشانگر مناطقی است که در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری صحبت می‌شود
محدوده‌های قرمز رنگ روی نقشه نشانگر مناطقی است که در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری صحبت می‌شود

فهرست مندرجات

[ویرایش] تاریخچه زبان کردی

مقاله‌ اصلی:تاریخ زبان کردی

[ویرایش] باستان

... پروفسور ن. مکنزی نوشته است[4] که در نظر اول می‎توان انتظار داشت که منظور از زبان مادی زبان کردی است ... معتبرترین زبانشناس زبان کُردی ولادیمیر مینورسکی نیز همین نظر[5] را تایید میکند:

«اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کرد که به یک زبان ایرانی و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟» (مینورسکی ۱۹۷۳)

تئودور نولدکه خاورشناس آلمانی، معتقد است که اگر روزی زبان مادی درست شناخته شود، بدون شک خویشاوندی بسیار نزدیکی با زبان پارسی باستان خواهد داشت. اکنون با کاوش در مناطق غرب ایران از مادها آثاری در تپه هگمتانه در دست است.

[ویرایش] میانه و نو

[ویرایش] رده‌بندی

لکی از لحاظ ساختار زبانی و اشتراکات واژگانی تشابهاتی با زبانهای فارسی، کردی و لری دارد.[۱]

[ویرایش] مقایسه واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی:

کردی اوستایی فارسی سانسکریت انگلیسی زبان آلمانی لاتین
ez azəm من aham I ich ego
afrat , Jen janay زن janay- Woman Frau
آسن , -- آهن -- Iron Eisen
'zîndu "alive" jiyan «to live» jī-/gay- زنده "alive", زیستن «to live» jīvati vīvus "alive", vīvō "live", vīta "life"
mang māh ماه mās- moon, month Mond, Monat mēnsis "month"
mirdu "dead", mirdin «to die» mar-, məša- مرده "dead", مردن «to die» marati, mrta- murder Mord "murder" morior "die", mors "death"
ser sarah سر śiras- dial. harns "brain" Gehirn "brain" cerebrum "brain"
sed satəm صد śatam hundred Hundert centum
zānîm «I know» zānîn «to know» zan- دانم «I know», دانستن «to know» jānāti know kennen nōscō, co-gnitus -}}


[ویرایش] نویسه

در گذشته زبان کردی تنها با نویسه فارسی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه فارسی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی بانویسه فارسی نوشته می‌شود.[۲] [۳]

[ویرایش] واژگان کردی

بخش اصلی واژگان زبان کردی از زبان‌های کهن ایرانی است. پس از هجوم اعراب علیرغم گسترش اسلام و به‌ زعم آن فرهنگ و ادبیات عربی در بخش وسیعی از کردستان همچون دیگر مناطق خاورمیانه‌، به‌ دلایل مختلف از جمله‌ کوهستانی و منزوی‌ بودن محیط زیست کردزبانان، زبان کردی توانست خود را از سیل وام‌واژه‌های زبان‌های مجاور از جمله‌ عربی به‌ ویژه‌ در زمینه‌ نوشتار حفظ بنماید. در کردی نوشتاری کمترین درصد واژگان عربی در مقایسه‌ با دیگر زبان‌های خاورمیانه‌ که‌ تحت تأثیر زبان عربی قرار گرفته‌اند وجود دارد[نیازمند منبع] و البته‌ بیشتر آن تعداد واژگان دخیل نیز لغات مذهبی است[نیازمند منبع].

[ویرایش] آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:


کردی a e ê i î o u û
فارسی آ (مثل آرام) ا مثل اشک ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد) ا مثل امروز ای (مثل ایلام) أ (مثل أردک) او کوتاه (در فارسی معادل ندارد) او (مثل دوست)

و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:

کردی b c ç d f g h j k l m n p q r s ş t v w x y z
فارسی ب ج چ د ف گ ه ژ ک ل م ن پ ق ر س ش ت و (مثل ویژگی) و (مثلwindow) خ ی (مثل یاور) ز

[ویرایش] ساختار

[ویرایش] ضمیر

[ویرایش] ضمیرهای شخصی

آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی زازایی تالشی
حالت‌های rectus
ich ez min mi man ez ez
du tu to ti to te
er, sie, es ew ew ewe u o, a av
wir em ême îme ma ama
ihr hûn êwe îwe şoma şıma şema
sie pl. ew ewan ewane îşān / înhā ê avon
حالت‌های obliquus
mein(s), mir, mich min min mi(n) man mı(n) me(n)
dein(s), dir, dich te to ti to to te
sein(s), ihm, ihn ew ewe u ey ay
ihr(s), ihr, ihr ew ewe u aye ay
unser(s), uns, uns me ême îme ma ama
euer(s), euch, euch we êwe îwe şoma şıma şema
ihre(s), ihnen, sie pl. wan ewan ewane îşān / înhā inan avon

[ویرایش] ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره

آلمانی کرمانجی سورانی کلهری پارسی زازایی
نام‌ها
dieser, diese, diese pl. ev em ev in, işān / inhā (ı)no, (ı)na, (ı)nê
حالت‌ها
diesem em ev in (ı)ney
dieser em ev in (ı)naye
diese, diesen van em ev işān / inhā (ı)ninan

[ویرایش] ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلا:

فارسی سورانی کلهری
Mal Mal Mal
Malam Malem Malem

ضمیرهای پسوندی:

فارسی سورانی و کلهری پس‌آوا سورانی و کلهری
قطعی
نامعین معین
-am -em -m -ekem ekêm
-at -et -t -eket ekêt
-ash -y -ekey -ekêy
-man -man -man -ekeman -ekêman
-tan -tan -tan -eketan -ekêtan
-shan -yan -yan -ekeyan -ekêyan

نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):

فارسی سورانی و کلهوری
قطعی
نامعین معین
Pesaram Kurem Kurekem Kurrekêm
Pesarat Kuret Kureket Kurekêt
Pesarash Kurî Kurekî Kurekêy
Pesarman Kurman Kurekman Kurekêman
Pesartan Kurtan Kurektan Kurekêtan
Pesarshan pl. Kuryan Kurekyan Kurekêyan

نمونه‌هایی برای حالت جمع:

فارسی سورانی و کلهری
قطعی
نامعین معین
Pesaranam Kuranem Kurekanem Kurekanêm
Pesaranat Kuranet Kurekanet Kurekanêt
Pesaranash Kuranî Kurekanî Kurekanêy
Pesaranman Kuranman Kurekanman Kurekanêman
Pesarantan Kurantan Kurekantan Kurekanêtan
Pesaranshan pl. Kuranyan Kurekanyan Kurekanêyan

[ویرایش] اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.

آلمانی کرمانجی سورانی کلهوری فارسی
Haus Mal Mal Mal Mal
Mein Haus Mala min Malî min
-
Male man

شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مونث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.

شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:

کرمانجی سورانی کلهوری
حالت‌ها مفرد مذکر مفرد مونث جمع مفرد مذکر مفرد مونث جمع مفرد مذکر مفرد مونث جمع
پسوند اضافه -a -ên -anî -anî

در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.

کرمانجی سورانی کلهری معنی
حالت‌های پسوند اضافه
xwendekar-ê mamoste xwendekar-î mamoste xwendekar-î mamoste shagerd-e amuzgar
xwendekar-a mamoste
-
-
shagerd-e amuzgar
xwendekar-ên mamoste xwendekar-anî mamoste xwendekar-anî mamoste shagerd-ane amuzgar
xwendekar-ên mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan xwendekar-anî mamoste-yan shagerd-ane amuzgar-an

همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.

مثال‌هایی دیگر:

کرمانجی سورانی کلهوری معنی
Xwendekarê mamoste baş e Xwendekarî mamoste baş e Xwendekarî mamoste xas e Shagerde amuzgar xub ast
Ew xwendekarê mamoste dibîne Ew xwendekarî mamoste debîne Ewe xwendekarî mamoste wînûd U shagerde amuzgar (ra) binad
Bide Xwendekarê mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bide Xwendekarî mamoste Bede shagerde amuzgar
Xwendekarê mamoste bide Xwendekarî mamoste bide Xwendekarî mamoste bide shagerde amuzgar bede

[ویرایش] گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.

آلمانی کرمانجی سورانی کلهری فارسی
Ich sah dich MinCasus obliquus tuCasus rectus dîtî MinCasus rectus toCasus obliquus dîtim MiCasus rectus tiCasus obliquus dîtim Man to (ra) dîdam
آلمانی کرمانجی سُرانی کلهری فارسی
Ich ging EzCasus rectus çûm MinCasus rectus çûm MiCasus rectus çûm Man raftam

[ویرایش] حال

در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلا مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.

برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در کردی «ç» است، چنین صرف می‌شود:

آلمانی کردی شمالی کردی مرکزی کردی جنوبی فارسی
Ich gehe Ez diçim Min deçim Mi çim Man ravam
Du gehst Tu diçî To deçî Ti çîd To ravi
Er/Sie/Es geht Ew diçe Ew deçe Ewe çûd U ravad
Wir gehen Em diçin Ême deçin Îme çîm Ma ravim
Ihr geht Hûn diçin Ewe deçin Îwe çin Shoma ravid
Sie gehen Ew diçin Ewan deçin Ewane çin Ishan ravand

نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.

آلمانی کردی شمالی کردی مرکزی کردی جنوبی فارسی
Ich mache Ez dikim Min dekim Mi kim Man konam
Ich esse Ez dixwm Min dexwm Mi xwm Man xoram
Ich nehme Ez digirim Min degirim Mi girim Man guyam
Ich weiß Ez dizanim Min dezanim Mi zanim Man danam
Ich komme Ez têm Min têm Min têm Man ayam
Ich töte Ez dikujim Min dekujim Mi kujim Man kusham
Ich sterbe Ez dimirim Min demirim Mi mirim Man miram
Ich lebe Ez dim Min dem Mi m Man ziyam
Ich weine Ez digrîm Min degrîm Mi grîm Man geryam

استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.

[ویرایش] فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:

آلمانی کردی شمالی کردی مرکزی کردی جنوبی فارسی
Mache! Bike! Bike! Bike! bekon!
Iss! Bixw! Bixw! Bixw! bexor!
Nimm! Bigire! Bigire! Bigire! Begu!
Gehe! Biçe! Biçe! Biçe! bero!
Wisse! Bizane! Bizane! Bizane! bedan!
Komme! Bê! Bê! Bê! bia!
Töte! Bikuje! Bikuje! Bikuje! bekosh!
Stirb! Bimire! Bimire! Bimire! bemir!
Lebe! Bi! Bi! Bi! be!
Weine! Bigrî! Bigrî! Bigrî! begery!

[ویرایش] ادبیات

[ویرایش] فرهنگ‌های کردی-فارسی

موسسه‌ها:

خودآموزی زبان کردی:

فرهنگها:

[ویرایش] کد زبانی

  • کد ISO-۶۳۹/۱ زبان کردی KU،
  • کد ISO-۶۳۹/۲ آن KUR
  • کد DIN ۲۳۳۵ آن KU است.


[ویرایش] طبقه بندی

زبان کردی عضوی از شاخه شمال‌غربی زبان‌های ایرانی است که خود شاخه‌ای از زبان‌های هندوایرانی است و آن نیز به‌ نوبه‌ خود شاخه‌ای از زبان‌های هندواروپایی است.

زبان‌های ایرانی

زبان‌های ایرانی

شاخه زبان‌های ایرانی غربی
شمال غربی

باستان: مادی                میانه: پارتی (پهلوی اشکانی)  نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردی کرمانجی | کردی سورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبان‌های ایران مرکزی | بلوچی[7] | سیوندی 

جنوب غربی[8]

باستان: پارسی باستان  میانه: پارسی میانه (پهلوی)  نو: فارسی | لری | بختیاری | لارستانی | بشاگردی | کمزاری | تاتی اران 

شاخه زبان‌های ایرانی شرقی
شمال شرقی

باستان: اوستایی[9]      میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی | سکایی غربی | آلانی | سرمتی  نو: آسی | یغنابی (سغدی نو) 

جنوب شرقی

                                     میانه: سکایی-تخاری  نو: پشتو | زبان‌های پامیری | پراچی | ارموری | منجی | یدغه 

۱-بلوچی به خاطر مهاجرت گویشورانش، از نظر جغرافیایی به جنوب شرق فلات ایران منتقل شده. ۲-شاخه جنوب غربی را شاخه فارسی‌تبار نیز می‌گویند. ۳-بیشتر زبان‌شناسان، اوستایی را در مرز شاخه‌های غربی و شرقی دسته‌بندی می‌کنند.


[ویرایش] پاورقی

  1. http://www.ethnologue.com/show_language.asp?code=lki
  2. [Http://www.KurdishAcademy.org/english/alphabet/alphabet.html نویسه کردی]
  3. مقایسهٔ نویسه‌ها

[ویرایش] منابع

[ویرایش] جستارهای وابسته

[ویرایش] پانویس‌ها


[ویرایش] پیوند به بیرون