آمیش
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
آمیش | |
---|---|
اطلاعات | |
جمعیت : | ۱۹۸٬۰۰۰ (۲۰۰۰ ایالات متحده) |
مناطق با جمعیت عمده: | ایالات متحده، کانادا |
مذهب: | آناباپتیست |
کتابهای مقدس: | انجیل |
زبانها: | آلمانی پنسیلوانیایی، انگلیسی |
آمیش یک فرقه مسیحی آناباپتیست است که در سال ۱۶۹۳ به وسیله رهبر منونایتهای سوئیس، یاکوب آمان بنیان نهاده شد. آنها در ایالات متحده آمریکا و کانادا زندگی میکنند و به چند گروه اصلی تقسیم شدهاند. پیروان فرقه آمیش کماکان بر اساس روشهای قدیمی نیاکانشان مانند استفاده از اسب برای کشاورزی و حمل و نقل، روش پوشش سنتی و ممنوعیت استفاده از برق و تلفن در خانه زندگی میکنند.
آمیشها به ارتش نمیپیوندند، از مزایای تامین اجتماعی بهره نمیگیرند، بیمه نمیشوند و هیچگونه کمک مالی دولت را نمیپذیرند. برخی گروههای آمیش، محدودیتهای کمتری دارند، بعضی اجازه استفاده از اتومبیل و برق را دارند و حتی ممکن است تشخیص آنها از میان جمعیت انگلیسی زبانها دشوار باشد.
بیشتر آمیشها در خانه، به گویشی معروف به هلندی پنسیلوانیایی یا آلمانی پنسیلوانیایی صحبت میکنند. بچه ها در مدرسه، زبان انگلیسی میآموزند. فرقه آمیش به گروههای جداگانهای تشکیل شده از نواحی جغرافیایی یا جمعیتی تقسیم میشوند. هر ناحیه، کاملاً مستقل است و دستورات ویژه (آییننامه شفاهی) خودش را دارد. در میان آمیشهای سنتیتر، اعضایی که این قوانین را نفض کنند ممکن است طرد و یا اخراج شوند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] جمعیت و پراکندگی
انزواطلبی جغرافیایی و اجتماعی آمیشها، تعیین جمعیت مجموع آنها را دچار مشکل میسازد. در سال 2000، آمیشهای کهن شیوه، در ایالات متحده ۱۹۸۰۰۰ نفر بودند. آمیشهای کهن شیوه، در ۲۱ ایالت به سر می برند؛ اوهایو بزرگترین جمعیت را دارد (۵۵۰۰۰)، سپس پنسیلوانیا (۳۹۰۰۰) و ایندیانا (۳۷۰۰۰). بزرگترین مراکز اجتماع آمیش در هولمزکانتی در ایالت اوهایو، لنکسترکانتی در ایالت پنسیلوانیا و لگرنج در ایالت ایندیانا وجود دارند. با میانگین 7 فرزند در خانواده، جمعیت آمیش به سرعت در حال رشد است.
[ویرایش] تاریخچه
مانند بعضی از منونایتها، آمیشها وارثان گروههای آناباپتیست سوئیسی هستند که در اوایل قرن شانزدهم در طول اصلاحات تندروانه شکل گرفتند. نام «آناباپتیسم» به معنی «دوبار غسل تعمید شده» است. یکبار در خردسالی و دوباره در بزرگسالی. نام "منونایت" نیز دیرتر و از نام "منو سیمونز" (۱۴۹۶-۱۵۶۱) پدید آمد. سیمونز یک کشیش رومن کاتولیک هلندی بود که در سال ۱۵۳۶ میلادی به آناباپتیسم روی آورد و بهوسیله «اوب فیلیپس» پس از دست کشیدن از ایمان کاتولیک (دوباره) غسل تعمید داده شد. او رهبر آناباپتیستهای "لاولند" بود اما نفوذ و تأثیر او به سوئیس رسید.
آمیش، تغییر نامش را از "ژاکوب آمان" (۱۶۵۶-۱۷۳۰) گرفت، یک رهبر منونایت سوئیسی-آلمانی. آمان باور داشت که منونایتها از تعلیمات سیمونز فاصله گرفتهاند. به تدریج پیروی از او منجر به ایجاد یک تقسیم در منونایت سوئیسی و پیدایش فرقه آمیش در سال ۱۶۹۳ شد. به دلیل اینکه آمیشها نتیجه انشقاق از منونایتها هستند، برخی این فرقه را یک گروه منونایت محافظهکار در نظر میگیرند.
آمیشها نخست در قرن هجدهم، مهاجرت به پنسیلوانیا را آغاز کردند. آنها به دلیل اجتناب از جنگهای مذهبی و فقر و همچنین آزار و اذیتهای مذهبی مجبور به مهاجرت شدند. بسیاری از آنها در لنکستر در پنسیلوانیا ساکن شدند. پس از آن گروههای دیگر به آلاباما، دلاویر، ایلینویز، ایندیانا، آیوا، کانزاس، کنتاکی، میشیگان، مینهسوتا، میسیسیپی، میسوری، نبراسکا، نیویورک، اوهایو، مریلند، تنسی، ویسکانسین، مِین و کانادا مهاجرت کردند. آمیشهای باقیمانده در اروپا هم تدریجا در منونایتها ادغام شدند.
[ویرایش] آمیش بهعنوان یک گروه نژادی
آمیشها به واسطه تبار مشترک سوییسی-آلمانی خود، زبان و فرهنگ یکسان و همچنین ازدواج با همکیشان، به هم پیوستهاند. بنابراین آمیش دارای معیارهای یک گروه قومی است. به هر حال آمیشها بیشتر خود را بهعنوان گروه مذهبی میشناسند تا نژادی. چرا که یک آمیشزاده در صورت انتخاب سبک زندگی دیگر، یا تخلف از قوانین، دیگر یک آمیش شناخته نمی شود. بعضی مواقع منونایتها بویژه در کانادا خود را از تبار آمیش می دانند.
[ویرایش] شیوههای مذهبی
آمیشهای کهن شیوه، کلیسا ندارند، اما مراسم مذهبی را در خانههای خود برگزار میکنند. آنها یک هفته در میان، یکشنبهها در خانههای همدیگر به اجرای مراسم مذهبی می پردازند. پس از موعظه و خواندن سرودهای مذهبی به صرف نهار و معاشرت مشغول میشوند.
[ویرایش] جدایی از دنیای بیرونی
آمیشها به دلیل نگرانی از تأثیر غیبت یکی از والدین بر زندگی خانوادگی و هم برای به حداقل رساندن تماس با انگلیسیزبانها (به قول آمیشها «غیرآمیش») ترجیح میدهند در منطقه خودشان کار کنند. اما به هر حال به دلایل گوناگون خیلی از آنها مجبورند دور از مزرعه به کار مشغول شوند.
[ویرایش] مراسم ازدواج
مراسم ازدواج در روزهای سه شنبه و پنجشنبه در نوامبر و اوایل دسامبر پس از برداشت محصول برگزار میشود. عروس یک لباس نوی کتان آبیرنگ میپوشد که در مراسم رسمی دیگر در آینده نیز آن را به تن خواهد کرد. او هیچ آرایشی ندارد و به دلیل منع داشتن جواهرات، حلقه ازدواج دریافت نمیکند. مراسم عروسی ممکن است چندین ساعت به طول بیانجامد، سپس یک مهمانی جمعی شامل ضیافت، ترانهخوانی و قصهگویی برگزار میشود. عروس و داماد شب اول را در خانه پدر عروس به سر میبرند. کرفس یکی از غذاهای نمادین مراسم عروسی است. همچنین خانه را به جای گل با گلدانهای کرفس تزیین میکنند.
[ویرایش] تکنولوژی مدرن
آمیشها، بویژه کهن شیوهها، احتمالاً به خاطر پرهیزشان از مظاهر تکنولوژی معروف هستند. معمولاً پرهیزشان از مواردی مانند اتومبیل و برق اشتباه فهمیده میشود. آمیشها به تکنولوژی بهعنوان یک شیطان نگاه نمیکنند. آنها دلایل خاص خود را برای پرهیز از برخی فناوریها دارند، بهعنوان نمونه معتقدند که بکارگیری برق، به استفاده از کالاهایی مانند تلویزیون منتهی میشود که میتواند سنت زندگی بیپیرایه آمیشها را به خطر بیاندازد. اما از انرژی برق در موارد کاربردی دیگر مانند موارد فنی استفاده میکنند. به هر حال برخی از خانوادههای آمیش از برق برای روشنایی و لوازم ضروری خانگی هم استفاده نمیکنند و چراغها و یخچالهای نفتی را بکار میبرند. همچنین از برخی وسایل مدرن در کشاورزی بهره میبرند، اما باز از استفاده گسترده از تکنولوژی در کشاورزی پرهیز دارند. در این مورد، اینطور استدلال میکنند که استفاده از این فناوریها، کشاورزان آمیش را به خرید زمینهای دیگران و زیادهخواهی وسوسه میکند. کرایهکردن اتومبیل و اتوبوس با راننده برای بعضی استفادهها مجاز است، اما انجام این کار در یکشنبهها ممنوع است، همانطور که هرگونه رد و بدل کردن پول قدغن است. برای موارد معمول و کار در مزرعه استفاده از اسب رواج دارد. همچنین اغلب پرهیز آنها از فناوری تلفن اشتباه فهمیده شده است. آمیش از تلفن بیزار است چرا که مخل جدایی آنها از دنیا است و دنیای بیرون را در خانه میآورد. در واقع این پدیده یک ورود بدون اجازه در خلوت و شکستن تقدس خانواده دانسته میشود. اما آمیشها با نصب تلفن در خارج از خانهها و استفاده در موارد ضروری محالفتی ندارند.
[ویرایش] زبان
علاوه بر انگلیسی، بیشتر آمیشها به یک گویش خاص از زبان آلمانی به نام آلمانی پنسیلوانیایی یا هلندی پنسیلوانیایی سخن میگویند که خود آمیشها به آن «دایچ» (deitsch) میگویند. گویش هلندی پنسیلوانیایی هیچ ارتباطی با زبان هلندی ندارد، اما ظاهراً با یکی از لهجههای آلمانی نزدیکی دارد.
[ویرایش] لباس
در فرهنگ آمیش، ارزش زیبایی در سادگی دانسته میشود. لباسها هرگز نباید وسیلهای برای جلب توجه باشند. چاپ هر طرحی بر روی لباس مجاز نیست. زنان لباسهایی ساده و بلند به رنگ یکدست، مانند آبی بر تن میکنند. اغلب در خانه از پیشبندهای سفید یا سیاه استفاده میکنند. همچنین زنان با توجه وضعیتشان، سرپوشهای سیاه یا سفید بر سر می کنند. مردها معمولاً شلوار تیرهرنگ میپوشند و یک جلیقه یا کت تیره بر تن دارند. همچنین بند شلوار، کلاههای لبهدار حصیری یا نمدی سیاه از دیگر ویژگیهای پوشش مردان است. مجردها ریش و سبیل خود را میتراشند و مردان متاهل ریش خود را بلند میکنند اما سبیلشان را میتراشتند. گذاشتن سبیل به دلیل ارتباط با نظامیگری (به طور سنتی) و فراهم کردن فرصت خودپسندی غیرمجاز است.
[ویرایش] تحصیلات
کودکان آمیش تا پایه هشتم بیشتر مورد آموزش قرار نمیگیرند، چرا که عقیده بر این است که برای آماده کردن بچهها برای سبک زندگی آمیش، همین قدر کفایت میکند. تقریباً هیچ آمیشی به دبیرستان یا دانشگاه نمیرود. بیشتر گروههای آمیش، خودشان آموزشگاههای یک اتاقه با آموزگاران آمیش را برای کودکان راه اندازی کردهاند.
[ویرایش] روابط با دنیای بیرون
در مجموع، فرقهٔ آمیش فشار دنیای مدرن را احساس میکند. بهعنوان مثال قوانین کار کودکان، شیوه قدیمی زندگی آنها را تهدید میکند. کودکان آمیش میآموزند که در سن پایین به کارهای سنگین مشغول شوند. اما قوانین کار کودکان، تعیین میکنند که کودکان قادر به انجام کارهای زیان آور هستند یا نه. بر خلاف اعتقاد عموم، بعضی از آمیشها رای میدهند و بهعنوان نمونه، عدالتخواهان جذب احزاب چپگرا و محافظه کاران وارد احزاب راست میشوند. از خدمت در ارتش امتناع میکنند و ذاتاً اهل دفاع و مقاومت نیستند. آنها به هیچ وجه از مزایا و کمکهای دولتی بهرهای نمیبرند، در صورتیکه مانند سایر شهروندان آمریکایی مالیات میپردازند.
[ویرایش] رامشپرینگا
رامشپرینگا به طور تحتالفظ به معنای «پرسه زدن» و «اینور و آنور دویدن» است[۱]. بر اساس سنت آمیشها، دورهای است که نوجوانان وقتی به سن ۱۶ سالگی میرسند، طی میکنند تا پس از آن، دست به انتخاب بزنند. آمیشها فرزندانشان را که تا این سن، تابع مقررات خانواده بودهاند، آزاد میگذارند تا خارج از محدودهٔ جامعهٔ آمیشها، زندگی در دنیای مدرن را تجربه کنند و آزادانه تمام لذتهای (گاه بیبند و بارانه) آن را مزه مزه کنند. پس از این دوره چند ماهه یا چند ساله، مجبورند از دو گزینه وفاداری به فرقه آمیش و یا ترک همیشگی آن یکی را انتخاب کنند. جوانان آمیش معمولاً تا سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی فرصت دارند تا به اجتماع خویش بازگردند. بیشتر جوانان بازگشت به اجتماع آمیش را بر میگزینند.
[ویرایش] فیلم
پیتر ویر در سال ۱۹۸۵ فیلم «شاهد» را در ناحیهٔ آمیش نشین لنکستر پنسیلوانیا ساخت. داستان فیلم در مورد تقابل و برخورد فرهنگی میان مردم آمیش و یک کارآگاه فیلادلفیایی است که ینهانی مشغول رسیدگی به پرونده قتلی است که یک پسر آمیش شاهد آن بوده است.
[ویرایش] پانویس
[ویرایش] پیوند به بیرون
[ویرایش] منابع