نشانهشناسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
نشانه شناسی (در انگلیسی semiology، همچنین Semiotics و یا Semeiotics از ریشهٔ فارسی «سیمیا» یا «سیما» در فارسی نوین و نیز در نظری دیگر از واژهٔ یونانی σημείον (سِمِئیون) به معنی نشانه) مطالعه نشانهها و نمادها است.
این رشته با سخنرانیهای زبانشناس سوئیسی فردینان دو سوسور در دانشگاه شهر ژنو آغاز گشت. تنها پس از مرگ او بود که به کوشش همکارانش اندیشههای او در کتابی با نام "درس زبانشناسی عمومی" (۱) درسال ۱۹۱۶ به چاپ رسید. او با رد انگاره ی سنتی که رابطهٔ میان واژه و شئ را یک رابطه حقیقی میدانست (به رساله کراتیلوس افلاطون رجوع کنید) برای نخستین بار به دلخواه بودن آن اشاره کرد. او هر پیوند ذاتی میان واژه و شئ و همچنین واژه و مفهوم را نادرست خواند و این پیوند را زادهٔ یک همگرایی و همرایی اجتماعی دانست. او جستار خود را اینگونه میآغازد: در همهٔ دانشها شئ مقدمترین بخش یک پژوهش است در حالیکه در زبانشناسی هنگامی که به سراغ واژه میرویم متوجه میشویم که برای بررسی آن واژه نخست نیاز به شناختن دیدگاهمان داریم آیا ما واژه را از دید معنایی بررسی میکنیم یا ریشه یابی یا تاریخی یا جزاینها. پس استواریای که دانش باید به دنبال بیاورد در گام نخست به خطر میافتد. پس سوسور به دنبال ساختاری استوار به ساختار زبان میرسد آنچه بنیاد نشانهشناسی را خواهد ساخت.
[ویرایش] پیشینه
برای نخستین بار جان لاک اصطلاح «نشانهشناخت» (۲) را در سال ۱۶۹۰ در نوشتار خود با نام "رسالهای در زمینه قدرت درک انسان" (۳) به کار برد. در دیدگاه لاک دانایی به سه دسته زیر تقسیم میشود:
- فیزیک: "دانش شئ ها، آنگونه که هستند، با ساختار و ویژگیها و کارکرد آنها..."
- ورزیدن: " توانایی بکارگیری درست نیروها و کارآمدیهای خود..."
- نشانهشناخت: "انگارهٔ نشانه ها; که بیشتر واژهها هستند، و نام درخور آن منطق است: روندی که در آن طبیعت نشانهها یی که مغز آدمی در جریان فهم چیزها یا رسانیدن آگاهی به دیگران به کار میبرد، سنجیده میشود."
چارلز سندرز پرس پدر فلسفهٔ عملی و منطقدان برجسته امریکایی, که از اندیشههای جان لاک بسیار اثر پذیرفته است، نشانهشناسی را شاخهای از منطق میداند که در آن دانش نشانهها بررسی میشود. از دید او نشانهشناسی روندی است که در آن ارتباطی بهوسیلهٔ نشانهها بر قرار میشود. او نشانه را هر چیزی میداند که برای کسی (گزارشگر) به گونهای (در زمینهای) چیز دیگری (موضوع) را به یاد آورد. به بیان ساده پرس پیوند میان ذهن آدمی و جهان خارج، یا فرایند دانستن را از سه راه میداند، یکم شمایلی, دوم نمایهای, و سوم نمادین.
فردیناند سوسور همزمان با پرس در امریکا، روش نشانهشناسی خود را در کشور سوئیس مطرح میکند. او اندیشهای را پایه نهاد که در آن نشانه از دوگانهٔ نشانگر و نشانداده ساخته میشود.(دوگانهای که در آینده مورد نقد پساساختارگرایان و ساختارشکنانی چون دریدا قرار گرفت.)
چارلز و. موریس بازشناختی از "شالودههای انگارهٔ نشانه ها" (۱۹۳۸) بدست آورد. او نشانهشناسی را به سه جنبهٔ نحوی, معنایی و عملی بخش میکند.
اومبرتو اکو (-۱۹۳۲) متفکر ایتالیایی که با کتاب "انگارهٔ نشانهشناسی" خوانندگان بسیاری را با این دانش آشنا ساخت. او به روش پرس گرایش داشت. یکی از رمانهایش به نام نام گل سرخ کنایه گونهای پرمعنی در بارهٔ نشانهشناسی است.
آلگرداس گریماس روشی ساختارمند از نشانهشناسی را گسترش داد به نام نشانهشناسی زایا(مولد).او کوشید تا تمرکز را از نشانه به معنا بگرداند.
جی فارستر بر روی روشی کار میکرد که, برای بررسی سامانههای پیچیدهای که در ریشه یابی ناهنجاریهای ذهنی فرد که او را در برقراری ارتباط در گروه با سختی روبرو میکرد, کاربرد داشت. برای نمونه او در نوشتهٔ خود به نام "رفتار ضد-شهودی نظامهای اجتماعی" (۴) اشتباههایی که در برقراری ارتباط در دستههای انسانی پدید میآیند را گزارش میدهد.
توماس آ. سبیوک (-۱۹۲۰) نشانهشناس پرکار و برجستهٔ امریکایی است. او قلمرو نشانهشناسی را به نشانهها و سامانههای نابشری نیز گستراند. برخی مطلبها را پایه نهاد که امروزه به نام "فلسفه ذهن" شناخته میشوند و اصطلاح نشانهشناسی جانوری را آفرید. نشانهشناسی جانوری به بررسی ارتباطات و علائم ارتباطی میان جانوران میپردازد.
از دانشهایی که با نشانهشناسی در ارتباط هستند زبانشناسی, فلسفه, جامعه شناسی, روانشناسی و زیباییشناسی را میتوان نام برد.
[ویرایش] پانویس
- ۱. Course in General Linguistics
- ۲. semeiotike
- ۳. An Essay Concerning Human Understanding
- ۴. Counterintuitive Behavior of Social Systems
- ۵. zoosemiotics