قباد یکم
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
قُباد یکم (غباد ،کُباد و کواذ هم نوشتهاند) پادشاه ساسانی بود که دوبار بر تخت پادشاهی ایران نشست،بار نخست میان سالهای ۴۸۸ تا ۴۹۶ و بار دوم ۴۹۹ تا ۵۳۱ (میلادی). وی جانشین بلاش و پسر پیروز یکم بود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] دوره نخست پادشاهی
در سال ۴۹۶ ترسایی بزرگان کشور و موبدان بلاش را کنار گذاشتند و قباد را بر تخت نشاندند. در این زمان پادشاهان، بسیار ناتوان شده بودند و بزرگان کشور آنها را برداشته و مینشاندند و به جای ایشان برای کشور تصمیم میگرفتند. قباد یکم از آغاز پادشاهی دچار گرفتاریهای سیاسی و اقتصادی بسیاری بود. موبدی به نام مزدک در این زمان به قباد نزدیک شد و او را به انجام اصلاحات اجتماعی برانگیخت. او نظامی برابریجویانه را تبلیغ میکرد که آموزههایی فراتر از باور زرتشتیگری داشت. گفته شده که او اشتراک دارایی و مالکیت و زنان را تبلیغ میکردهاست. قباد به یاری او توانست از توان زمینداران و موبدان و اشراف بکاهد. همچنین قباد با پشتیبانی از مزدک میان توده مردم محبوبیتی یافت. به فرمان او در انبارهای غله شاهنشاهی به روی مردم گشوده شد و زمینهای کشاورزی میان دهقانان بخش گردید. البته در نوشتههای زرتشتیان این دوره را دوره آشوب میشناسند.
دستهای از اشراف و موبدان که هنوز بر سر قدرت بودند سرانجام در سال ۴۹۶ وی را دستگیر کردند و در زندانی به نام زندان فراموشی به بند کشیدند و برادرش زاماسب (جاماسپ) را به جای او به شاهی برداشتند.
[ویرایش] دوره دوم پادشاهی
قباد به یاری خواهرش از زندان گریخت و به نزد هفتالیان پناهنده شد و به یاری آنها نیرویی بسیج کرد و در سال ۴۹۹ ترسایی به ایران بازگشت. برادرش زاماسپ به سود او از پادشاهی چشم پوشید و قباد دیگربار بر تخت پادشاهی نشست.
وی در نخستین سالهی سده ششم (میلادی) به روم لشکر کشید و توانست با شکست رومیان باجی از آنها بستاند و وضعیت دارایی کشور را بهبود بخشد. وی در ۵۰۲ پانصد کیلو طلا از رومیان باج گرفت و رومیان پذیرفتند که تا هفت سال سالانه دویست و پنجاه کیلو طلا به ایران بدهند.
وی نه تنها در ایران که در سرزمینهای پیرو ایران چون حجاز و نجد عربستان دین مزدکی را گسترد.
وی پس از مهار نابسامانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در کشور دست به یک سری اصلاحات زد. وی برای یاری رسانی به ستمدیدگان و تهیداستان دفتری را به نام مدافع درویشان و دادور(به پهلوی: driyōšân jâddag-gōw ud dâdwar) به فرنشینی یکی از موبدان بزرگ به راه انداخت تا به حقوق بینوایان رسیدگی کند. این روش را در آینده دینهای مسیحیت و اسلام نیز از روی کار او قالب برداشتند. او برای نظام اداری شاهنشاهی چهار دیوان برپا کرد که فرماندهی هر کدام از آنها با یک اسپهبد بود. پیش از این فرمانده کل ارتش یک تن بود که لقب ایراناسپهبد را داشت. در زمان وی امر نقشهبرداری از زمینهای کشاورزی و سازماندهی دوباره نظام مالیاتی و تقسیم تازه استانها و سرزمینها آغاز شد.
در زمان او دولت ایران با مسیحیان نسطوری مدارا میکرد. همچنین در ۵۱۵ (میلادی) هپتالیان دوچاره چنددستگی و ناتوانی شدند و مرزهای خاوری ایران نیز آسوده شد. در زمان او شاهنشاهی ساسانی جانی دوباره گرفت و گرجستان، عمان و عربستان به زیر چیرگی ایرانیان بازگشتند.
در زمان او همچنین ایران با چین و هندوستان دادوستد انجام میداد. ایرانیان در این سالها انحصار بازرگانی ادویه و ابریشم را در دست داشتند. سکههای قباد در استان گوانگدونگ چین یافت شده که نشان از بازرگانی ایرانیان و چینیها در زمان پادشاهی اوست.
[ویرایش] ایران پس از قباد
قباد پسرش کاووس را به عنوان جانشین خویش برگزیده بود. در هنگام مرگ پدر کاووس فرمانروای طبرستان بود. موبدان زرتشتی از پسر کوچکتر قباد، انوشیروان که سخت ضدمزدکی بود پشتیبانی کردند. در جنگی که میان دو برادر درگرفت کاووس کشته شد و انوشیروان بر تخت شاهی نشست.
[ویرایش] منبع
- دریایی، تورج: شاهنشاهی ساسانی، ترجمه مرتضی ثاقبفر، انتشارات ققنوس، تهران ۱۳۸۳خ.