اسم اعظم

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

اسم اعظم به اعتقاد بعضی، یکی از نام‌های خداست که با بر زبان آوردن آن هر خواستهٔ گوینده برآورده می‌شود. این اسم را کسی نمی‌داند، ولی در طول تاریخ کسانی مدعی دانستن آن شده‌اند و روش‌هایی برای کشف آن پیشنهاد شده‌است. در زبان فارسی این ترکیب عربی به صورت ترجمه‌شدهٔ نام بزرگ هم آمده‌است.[۱]*

فهرست مندرجات

[ویرایش] اسم اعظم در اسلام

مسلمانان اسم اعظم را، برترین نام خدا می دانند که پیامبران و اولیای الهی به وسیله آن دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادت می‌زنند و به حاجات می‌رسند. بنا به روایتی که در تفسیر آیه ۴۰ سوره نمل نقل شده‌است، عاصف بن برخیا (وزیر سلیمان) تخت بلقیس را با اسم اعظم نزد سلیمان حاضر کرد[۲]. مسلمانان معتقدند که انبیای بزرگ الهی مانند ابراهیم، عیسی و موسی نیز از اسم اعظم بهره برده اند؛ اما در حقیقت این نام نزد پیامبر اسلام و در نظر شیعیان علاوه بر پیامبر امامان دوازده گانه است[۳].

امامان شیعیان توجهی ویژه به این نام داشته و در دعاهای خویش از آن یاد کرده اند؛ هرچند مشخص نکرده اندکه این نام کدامیک از نام‌های الهی است[۴]. تمسک به این نام آثار و برکات زیادی دارد و برای هر حاجتی می‌توان به آن توسل جست[۵]

در این باره که کدام نام خدا اسم اعظم است، نظریه‌ها مختلف‌اند. یکی از نظریه‌ها این است که هیچ یک از نام‌های خدا را نمی‌توان بزرگ‌تر از دیگر نام‌ها دانست؛ بلکه هر نامی را بنده از روی التجاء و انقطاع کامل از ماسوا بر زبان آورد و به آن توسل جوید، همان برای او اسم اعظم است[۶].

نظریه غالب دانشمندان شیعه این است که اسم اعظم، نامی خاص است. دانشمندانی که به این نظریه معتقدند، دو گروهند: گروهی بر آنند که اسم اعظم بر خلق معلوم نیست و گروهی معتقدند که معلوم است؛ ولی در تعیین آن میان هو، الله، الحی القیوم و.. به اختلاف افتاده ند [۷][۸]

 به گفته ابن عباس از تركيب حروف مقطعه اسم اعظم شكل ميگيرد

[ویرایش] اسم اعظم بهائی

یابهاء‌الابهی، اسم اعظم بهائی
یابهاء‌الابهی، اسم اعظم بهائی

بهائیان کلمه اسم اعظم الهی را کلمه بهاء می‌دانند. بهاء به معنی شکوه، درخشندگی و نور است. اسم اعظم نشان برجسته‌ و علامتی از دین بهائی است. بنا به تعریف شوقی افندی، که بهائیان او را به عنوان ولی امرالله معصوم و مصون از خطا می‌دانند[نیازمند منبع]، اسامی بهاء، یابهاءالابهی، بهاءالله، اسم اعظم هستند و به عنوان یکی از نشان‌های بهائی تعریف شده‌اند.[۹]

عبدالبهاء بهائیان را خاطر نشان می‌سازد که هنگام طلوع اولین چیزی که بر لبانشان بیاید باید اسم اعظم باشد همچنین در هنگام بروز هر مشکلی با گفتن آن قوت بگیرند و اسم اعظم باید آخرین کلامی باشد که در هنگام شب بر زبانشان می‌آید. اسم اعظم در این دین، اسم آسایش، امنیت، سعادت، نور، عشق و وحدت است.[۱۰]

[ویرایش] استفاده از اسم اعظم در حماسه‌های ملی و نبرد با جادوان

ایرانیان از دیرباز و پیش از اسلام به خاصیت ذاتی کلام و از جمله نام یزدان در باطل کردن سحر و جادو و مبارزه با دیوان اعتقاد داشته‌اند. اما صورت خاص اسم اعظم ملهم از افکار اسلامی‌است و ناشی از نفوذ فرهنگ و معتقدات اسلامی بوده‌است. از جمله اعتقاد به خاصیت اسم اعظم در یکی از حماسه‌های ملی متأخر به نام جهانگیرنامه که از نفوذ افکار اسلامی خالی نیست، بازتاب یافته‌است. به این صورت که مسیحا نامی به جهانگیر (پسر رستم) اسم اعظمی می‌دهد و می‌گوید در صورت پیش آمدن سحر «پی دفعش این اسم اعظم بخوان».[۱۱]

[ویرایش] روش‌های پیشنهادی برای دست‌یابی به اسم اعظم

برخی خواندن کلمات قرآن از سر و ته را برای کشف اسم اعظم پیشنهاد می کنند، یعنی خواندن اولین کلمه، بعد آخرین کلمه، بعد کلمهٔ دوم و بعد کلمهٔ ماقبل آخر، تا این که یک کلمه باقی بماند و آن اسم اعظم است. [۱۲]

[ویرایش] دانندگان اسم اعظم

این فهرستی‌است (ناکامل) از شخصیت‌های تاریخی نیمه‌تاریخی یا اسطوره‌ای که ادعا شده‌است که اسم اعظم را می‌دانسته‌اند. چه ادعا از جانب خود ایشان بوده باشد و چه از سوی دیگران.

این نوشتار خُرد است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.

[ویرایش] پانویس

  1. به عنوان نمونه نگاه کنید به تاریخ بلعمی ۳۵۵: «و نام بزرگ خدای دانستی، و هر چه از خدای تعالی بخواستی بدان نام او را اجابت کردی.»
  2. محمد خطیبی، ۷۴
  3. شیخ کلینی، ۱۷۹
  4. به عنوان نمونه: ر.ک. مفاتیح الجنان، دعای شب بیست و هفتم رجب
  5. ر.ک. مفاتیح الجنان، دعای سمات
  6. علامه طباطبایی، ۸/ ۱۸۰-۱۸۶
  7. تفسیر المیزان، ۸/ ۱۸۰-۱۸۶
  8. دایرة المعارف تشیع، ۲/ ۱۶۶
  9. اصول دیانت بهائی، صفحه‌ی ۵۶-۵۸ پیوند
  10. نقل از عبدالبهاء، ضمیمه اخبار امری، صفحه ۲
  11. صفا ۳۲۸
  12. تناولی، ص. ۳۴
  13. صفا ۳۲۸
  14. بلعمی ۳۵۵
  15. سلمان فارسی ۱۲۴
  16. شیخ بهایی، ص. ۶۲۶

[ویرایش] فهرست منابع و مآخذ

  • تناولی، پرویز. طلسم: گرافیک سنتی ایران. نشر بن‌گاه، ۱۳۸۵، ISBN ۹۶۴-۹۶۳۸۳-۴-۲
  • صفا، ذبیح‌اللهحماسه‌سرایی در ایران. چاپ ششم، تهران: امیرکبیر، ۱۳۷۹، ISBN ۹۶۴-۰۰-۰۶۳۵-۱. ‏
  • طبری، محمد بن جریر. تاریخ الرسل و الملوک [تاریخ بلعمی]. ترجمهٔ ابوعلی بلعمی. با تکملهٔ ابوعلی بلعمی و تصحیح محمدتقی بهار و کوشش محمد پروین گنابادی. چاپ سوم، تهران: زوّار، ۱۳۸۵، ISBN ۹۶۴-۴۰۱-۰-۹۴-۹. ‏
  • شیخ بهایی، مجموعه علوم غریبه متن کامل کشکول شیخ بهایی، فاقد و تاریخ و محل چاپ