سکته قلبی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
سكته قلبی (به انگلیسی: Myocardial infarction) نوعی عارضه فراگیر است که باعث درگذشتن هزاران تن هر ساله میگردد. تنها در ایالات متحده، و تنها در سال ۲۰۰۴ میلادی، بیش از ۱۵۰۰۰۰ نفر از این عارضه جان باختند.[۱]
فهرست مندرجات |
[ویرایش] مقدمه
وقتي كه در يك بيمار دچار بيماری كرونری قلب، شريانهای كرونری به علت ايجاد لخته يا ترومبوز مسدود مي شوند، سكته قلبی ايجاد مي گردد. عضله قلب یا ميوكارد به علت نرسيدن خون و اكسيژن به آنها دچار دردهای شديد آنژین می شوند كه هر لحظه بر مقدار اين دردها افزوده مي گردد. در لحظه سکته در صورتيكه اين لخته خون به سرعت از بين نرود، بعد از ۵ الی ۱۰ دقيقه، آن قسمت از عضله قلب كه از اكسيژن محروم بوده، خواهد مرد. اين حالت در سكته قلبی يا آنفاركتوس ميوكارد ديده مي شود.
وسعت واقعي سكته قلبي و ميزان عضلاتي كه در اين موارد آسيب مي بينند به عوامل مختلفی بستگي دارد. اولين عامل، اندازه شريان مي باشد. هرچه شرياني كه مسدود مي شود، بزرگتر باشد، وسعت بيشتري از عضله قلب آسيب مي بيند. دومين عامل اين است كه وقتي ساير شريانهاي كرونري هم دچار مشكل باشند، وسعت آسيب بيشتر خواهد بود. بالاخره اينكه، وسعت سكته قلبي بستگي به اين خواهد داشت كه آيا منطقه دچار آسيب، داراي رگهاي اضافي هم بوده است ياخير.
اگر اين رگهاي اضافي، به منطقه آسيب ديده بتوانند خونرساني كنند، صدمات كمتري ايجاد خواهد شد. تمرين هاي ورزشي منظم، باعث تحريك تشكيل اين رگهاي اضافي در قلب مي شوند و به همين دليل است كه چرا اين تمرينات ورزشي مي توانند نقش مهمي در درمان بيماران كرونري قلب داشته باشند.
اثر فوري آسيب ديدن عضلات قلب، بغير از ايجاد درد، آن است كه قلب ديگر نمي تواند مانند سابق به خوبي عمل تلمبه كردن خون را انجام دهد و در نتيجه فشار خون شديداً پايين آمده و موجب غش كردن، عرق ريزش و تهوع مي شود. مشكل اصلي ديگري كه در مراحل اوليه آسيب ديدن قلب ايجاد مي شود، آن است كه عضله آسيب ديده مي تواند باعث بروز بي نظمي هايي در ريتم ضربان قلب بشود كه اصطلاحاً به آن "آريتمي قلبي" گفته مي شود. اين بي نظمي ها مي توانند تهديد كننده حيات بوده و منجر به "ايست قلبي" شوند. به خاطر خطراتي كه اين آريتمي ها مي توانند ايجاد كنند، اهميت زيادي دارد كه افرادي كه دچار سكته قلبي مي شوند، در 48 ساعت اول پس از سكته، در بخش مراقبتهاي قلبي (سي سي يو CCU) به دقت تحت نظر باشند.
خوشبختانه بعد از 2 يا 3 روز كه از سكته قلبي گذشت، احتمال وقوع چنين آريتمي هاي خطرناكي نادر است و مي توان بعد از اين مدت بيمار را از بخش سي سي يو به بخش عمومي بيمارستان منتقل كرد و سپس به خانه فرستاد. بعد از بروز يك سكته قلبي، بدن شروع به ترميم قسمتهاي آسيب ديده مي كند. سلولها از قسمت عضله مرده يا آسيب ديده برداشته مي شوند و بافت فيبروز تشكيل مي شود. اين مراحل حدود 6 تا 8 هفته طول خواهند كشيد. بافتي كه در محل آسيب ايجاد مي شود، قوي ميباشد اما متأسفانه عضله قلبي كه از دست رفته است، ديگر نمي تواند جايگزين شود و در نتيجه قلب ضعيف تر مي گردد. اكثر افرادي كه يك سكته قلبي كوچك داشته اند، تفاوت چنداني نسبت به قبل از سكته قلبي احساس نخواهند كرد. گرچه، اگر يك قسمت بزرگ از عضله قلب دچار صدمه شود، اندازه قلب بزرگتر شده و ديگر نمي تواند به خوبي عمل تلمبه زدن خود را انجام دهد. اين حالت را اصطلاحاً "نارسايي قلبي" مي گويند.
لذا در جمع بندی باید گفت: نارسايی قلبی مي تواند براثر بسياری از بيماريهايي كه قلب را گرفتار مي سازند ايجاد شود (بويژه در بالا بودن فشار خون)، اما در كشورهاي پيشرفته غربي، بيماري كرونري قلب مهم ترين علت ايجاد نارسايي قلبي مي باشد. وقت كه قلب نمي تواند به خوبي تلمبه بزند، ريه ها دچار احتقان و پرخوني شده و تنگي نفس ايجاد مي شود. احتقان و پرخوني ساير قسمتهاي بدن هم منجر به احتباس مايعات شده و باعث مي گردد كه در مچ پاها ورم ايجاد شود. براي ساليان درازي، اساس درمان اين افراد، استفاده از داروهاي "مدر" بود كه باعث افزايش ادرار مي شد تا اين آب اضافي از بدن خارج گردد. با اين حال امروزه از داروهاي جديدي كه اصطلاحاً به آنها "آنزيم مبدل آنژيوتانسين" يا بطور خلاصه تر "مهاركننده هاي ACE" گفته مي شود، استفاده مي گردد كه بسيار مؤثرتر از داروهاي قبلي مي باشند.
نتيجه ديگري كه به علت بافت فيبروز در عضله قلب ايجاد مي شود، تداخل آن با فرآيند الكتريكي قلب است كه به طور طبيعي باعث ريتم طبيعي ضربان قلب مي شود و در چنين مواردي منجر به بي نظمي هايي در ضربان قلب مي گردد. مهم ترين بي نظمي قلبي كه در اين موقع ايجاد مي شود را اصطلاحاً "فيبريلاسيون دهليزي" مي نامند كه معمولاً با داروي "ديگوكسين" آن را درمان مي كنند. ديگوكسين يك داروي قديمي است كه از گل انگشتانه بدست مي آيد. ساير بي نظمي هاي قلب را مي توان با داروهايي مثل بتابلوكرها و نيز داروهاي جديدتر درمان نمود.
[ویرایش] اثرات کهولت
- نوشتار اصلی را بخوانید: آترواسکلروسیس
بيماری كرونری قلب، يك بيماري تدريجي و غيرقابل پيش بيني مي باشد. رسوب چربي در شريانها ممكن است خيلي آهسته و آرام در طي 20 يا 30 سال ايجاد شوند. در طي اين مدت، فرد هيچگونه درد يا مشكلي را حس نخواهد كرد اما وقتي كه اين شريانها به ميزان 70 درصد تنگ و باريك مي گردند و جريان خون به عضلات قلب مختل مي شوند، مشكلات آغاز مي گردد.
از آنجايي كه اين روند بسيار كند مي باشد، قلب مي تواند در اين مدت با ايجاد رگهاي خوني جديد و اضافي كه اصطلاحاً به آنها رگهاي اضافي يا "كولترال" (Collateral) گفته مي شود با اين تغييرات مقابله كند. شريان هاي كرونري تشكيل شبكه مؤثري از لگهاي خوني در اطراف قلب مي دهند و هنگامي كه يكي از آنها تنگ و باريك مي شود، يكي از شاخه هاي شريان ديگر، با گشترش يافتن، باعث مي شود كه به خونرساني منطقه مبتلا، كمك نمايد.
گرچه، تشكيل آتروما در شريان كرونري بسيار آهسته و كند مي باشد، اما يك لخته مي تواند در هر لحظه اي به طور ناگهاني ايجاد شود. افرادي كه فقط گاهي اوقات دچار آنژين قلبي مي شوند، ممكن است به طور ناگهاني آنژين آنها بدتر شده (آنژين ناپايدار) و يا دچار سكته قلبي شوند. خوشبختانه اين وضعيت چندان شايع نمي باشد و فقط حدود پنج درصد مبتلايان به آنژين، به چنين وضعيتي دچار مي گردند. مسئله ايي كه بيشتر نگران كننده است، اين حقيقت مي باشد كه يك سكته قلبي ممكن است در فردي كه سابقه هيچگونه مشكل قلبي را نداشته است به طور ناگهاني ايجاد شود. اين وضعيت مي تواند براثر رسوبات نسبتاً كوچك چربي كه اگر در جاي خود باشند مشكلي ايجاد نمي كنند اما وقتي از جاي خود جدا شده و كند مي شوند مي توانند باعث انسداد ناگهاني شريان شوند.
امروزه درک وفهم بهتیر از اين فرآيند صورت گرفته و به نظر مي رسد كه داروهاي مختلفي قادر هستند كه جلوي بروز اين مشكل را بگيرند.
[ویرایش] شرح حال اول: آنژين قلبی
- نوشتار اصلی را بخوانید: آنژين قلبی
سه ماه قبل، شخصی متوجه شد كه در هنگام بالارفتن از پله ها يا از سربالايي مخصوصاً اگر هوا سرد هم باشد، دچار دردهايي در سينه مي شود. با مراجعه به پزشك متوجه شد كه دچار آنژين قلبی مي باشد. پزشك براي درمان او، داروي ضد آنژين "آتنولول" را تجويز نمود. اكنون بیمار احساس مي كند كه دوباره حالش خوب شده و هيچ مشكلي ندارد.
[ویرایش] شرح حال دوم: سكته قلبی
شخص دیگری يك ورزشكار و دونده ماراتون مي باشد. پدر او در سن ۶۴ سالگي بر اثر سكته قلبي فوت نمود. حال این شخص كاملاً خوب بود اما يك روز، بعد از اينكه حدود ۱۵ كيلومتر دويد، دچار درد سينه شد و به طور ناگهاني فوت كرد. در كالبد شكافی كه از او به عمل آمد، متوجه شدند كه علت مرگ او، سكته قلبی می باشد.
[ویرایش] پیوند به بیرون
- سکته قلبی چیست؟ (انگلیسی)
[ویرایش] منابع