بز اخفش
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
بز اخفش کنایه از کسیاست که در بحثها بدون هیچ تفکری با جنباندن سر خود گفتار طرف مقابل را تایید میکند.
[ویرایش] تاریخچه
افراد متعددی با نام اخفش در تاریخ ثبت شدهاند که در اینجا منظور سعید بن مسعده خوارزمی معروف به ابوالحسن دانشمندی نحوی است. روایت گوناگونی در مورد اخفش و بزش وجود دارد.
جنبهٔ مشترک میان روایات این است که چون کسی با وی بحث نمیکرد به بحث با بز خود روی آورده بود. در مورد علت بحث نکردن کس با اخفش چند روایت وجود دارد. بعضی میگویند که وی شخصی بسیار زشت بوده به طوری که کسی با او رفت و آمد و بحث نمیکرد. عده دیگر معتقدند او از بحث و جدل خوشش نمیآمده و دوست داشته هر چه میگوید دیگران تأیید کنند. روایت دیگر آن است که او آن قدر در بحثها لجباز و یکدنده بوده که کسی با او بحث نمیکرده.
در مورد کیفیت بحث وی با بز هم دو روایت وجود دارد. یکی اینکه بزی خریده بود و حیوان را روبروی خود گذاشتی و با او بحث میکردی و بز گهگاه به عادت حیوانی سر خویش تکان دادی و اخفش آن را تأیید سخن خویش قلمداد کردی. در روایت دیگر طنابی به گردن بز بستی و از قرقرهای استوار شده در سقف عبور دادی و سر طناب به دست خود گرفتی. پس با بز بحث میکردی هر گاه با خویش پنداشتی که بحث به اتمام نرسیدهاست و بایستی ادامه یافتن ریسمان کشیدی و سر بز بهناچار بالا رفتی. اخفش این حرکت بز را انکار پنداشتی و به بحث ادامه دادی. پس چون با خود اندیشیدی که به اندازهٔ کافی بحث کردهاست سر طناب شل کردی. پس سر بز پایین آمدی و اخفش این را تأیید سخن خویش قلمداد کردی.
[ویرایش] منابع
- وبگاه فرهنگسرا
- دایرهالمعارف اسلامی