کاربر:ماني/واژهنامه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
صفحه کاربری | بحث | در دست اقدام | دم دستیها | واژهنامه شخصی |
برابرهای کمکی و دم دستی برای ترجمه متون:
a host of انبوهی از
web platform محیط پایهٔ وب
pressing issues موضوعات حیاتی، موضوعات فوری (و فوتی)
In the wake of در پی
cutting edge سرآمد، پیشرو، کاملاً مدرن
corporate motto شعار جمعی شرکت
practitioners اِعمالکنندگان
hotspot نقطه پرتحرک، نقطه حساس، مرکز اینترنتی
'pro-am' حرفهای-آماتور
Panel میزگرد
panelists اعضاء مناظره، اعضاء میزگرد
Emerging نوپدید
Re-emerging بازپدید
breakthrough راهگشایی، رخنه
crowdsourcing سفارش کار به انبوه مردم، انبوهسپاری
landmark نقطه عطف، چرخشگاه
Hagiography قدیسنامه
Humorology مطایبهشناسی
Jokeme لطیفک
punchline لُبّ مطلب
brainchild زادهٔ اندیشه، تراوش ذهن
Emplotment پیرنگسازی
Poetics بوتیقایی
nativism بومیپرستی
State of the Union سخنرانی وضعیت کشور
paradigm الگوی مسلط، الگو، سرمشق، قواعد
hawks جنگطلبها، تندروهای سیاست آمریکا
doves صلحطلبها
treacherous خدعهآمیز
Trend رویکرد، گرایش، روند
Force d’harmonie عقل فعال
Rules of Engagement قواعد بازی
paradigm Shift تغییر ذهنیت عمومی
Alliance of the Developers of Islamic Iran ائتلاف آبادگران ایران اسلامی
Islamic Association of Engineers جامعه اسلامی مهندسین
Manipulate اغفال، فریب، سوءاستفاده
manipulator ترفندباز، اغفالگر
Engagement درگیری، درگیر کردن، بازی، تعهد، تقبل، تعامل
Tall-tale قصه، قصه بلند، حکایتهای شاخدار
NPT پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای
Interdependency وابستگی متقابل
carnage خونریزی
rouse تهییج
ambitions جاهطلبیها، بلندپروازیها، آمال، آرزوها
pragmatism مصلحتگرایی، مصلحتاندیشی، توجه به جنبه عملی قضایا، کارکردگرایی
head of the Supreme National Security Council دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران
state department وزارت امور خارجه (آمریکا)
Think Tank کانون تفکر
public-sector بخش دولتی
picket-line صف کارگران اعتصابی
congregations file out در اینجا: نمازگزاران متفرق می شوند
tripe سیراب، سیرابشیردان
to break their fast روزه شان را بشکنند
rival parishioners کسانی که به کلیساهای رقیب تعلق دارند
deterred بازداشت، مانع شد
under-the-counter اجناسی که به دلیل غیر قانونی یا کمیاب بودن، در مغازه ها در معرض دید مشتریان قرار داده نشده اند
warehouse انبار
confiscated ضبط کرد، توقیف کرد
making a fast buck, زود پولدار شدن،( به طعنه) پول مفت درآوردن
up in smoke کاملا از بین رفت
delighted خوشحال
Hillary Clinton's juggernaut rolls on دراینجا: تلاش های تبلیغاتی هیلاری ادامه دارد
campaign مبارزات، فعالیت ها
combined ترکیب شده، ملحق شده
the equivalent period در مدت مشابه و برابر
ahead of قبلا، جلوتر
deadline ضرب الاجل، مهلت تعیین شده
cement his position موقعیتش را تثبیت می کند
stash در اینجا: پول جمع آوری شده
in pole position نفر مقدم بودن، جلوتر از رقبا قرار داشتن
holiday spots محل هایی که مردم برای گذراندن تعطیلات به آنجا می روند
get together یک جا جمع شدن، با هم معاشرت کردن
blamed was blamed در اینجا: مسئول( اتفاق ناخوش آیندی) شناخته شد
tackling مقابله کردن، برای رفع مشکلی دست به کار شدن
heavily criticised was heavily criticied شدیدا مورد انتقاد قرار گرفت
tourism جهانگردی، توریسم
openly bending the rules نقض آشکار مقررات
not worth the risk ارزش ریسک کردن را ندارد
sticking to the law رعایت کردن قانون
the measures تدابیر
a bit redundant در اینجا: غیرلازم
illegal غیرقانونی
is not controversial بحث انگیز نیست
barely an issue واقعا مسئله ای نیست
fervently religious شدیدا مذهبی بودن
immoral غیراخلاقی
a subject for debate یک موضوع قابل بحث
implications معانی، مفاهیم ضمنی، پی آمدها
advocates ترویج می دهد، علنا حمایت می کند
halt the passage of the law روند تصویب قانون را متوقف ساختن، جلوی تصویب قانون را گرفتن
well on the road خوب پیشرفت کردن، حرکت درست برای رسیدن به هدف
to speed up reform سرعت بخشیدن به روند اصلاحات
sustainable over the long term ادامه پذیر برای یک مدت طولانی
profitable پرمنفعت، سودآور
bureaucratic مقرراتی، اداری
unwilling to take risks نمی خواهند ریسک و خطر را قبول کنند
innovative جدید و ابتکاری
to implement reforms برنامه اصلاحات را اجرا کردن
nudge در اینجا ترغیب، تشویق
making good on his promise به وعده خود عمل می کند
portrayal of بازی در نقش....
hailed مورد تحسین قرار گرفت، از آن استقبال شد
groaning آه و ناله، شکایت
script فیلمنامه، نمایشنامه، متن، نوشته
dictators دیکتاتورها
in a bad light به طور منفی
latched onto به آن علاقه نشان داد، در اینجا: از آن برای سوژه فیلم استفاده کرد
major themes سوژه های اصلی، موضوعات مهم
tortured در اینجا: بسیارمشکل، دردناک، زیانبار
exploited استثمار شد، از آن سوء استفاده شد
gnaw at خرد خرد جویدن چیزی، جویدن و کندن
nocturnal شبانه، در اینجا: حیوانات شبرو با حیواناتی که شب بیرون می آیند
predominantly عمدتا
ranged around as one cohesive group کنار هم جمع شده و به صورت یک گروه منسجم درآمدند
immatures جوانان، بی تجربه ها
outcompete بهتر از بقیه انجام دادن
DNA بخشی از سلول که اطلاعات ژنتیکی را با خود دارد، دی ان ای
shed light on روشن کند، توضیح دهد
rumours شایعات
ricocheted در اینجا: به سرعت پخش شد
dearth مقدار بسیار ناچیز، کمبود
verifiable information اطلاعاتی که بتوان درست یا نادرست بودن آن را ثابت کرد
pointing out خاطرنشان کردن
kidnapped has been kidnapped ربوده شد
to locate محل چیزی را پیدا کردن، در اینجا: شناسایی کردن
there's no firm word اطلاع موثقی در دست نیست
abduction آدم ربایی
top of the regional agenda در صدر برنامه کار منطقه ای قرار داشتن، در اینجا: دولت فلسطینیان در برنامه امور داخلی خود، برای یافتن آلن جانستون اولویت قائل می شود
intervention مداخله
plight فاجعه
humble متواضع، فروتن
pirated copies کپی هایی که بدون جواز و بطور غیر قانونی تهیه شده اند
charitable foundation بنیاد خیریه
mercy ترحم، بخشش
notorious بد نام
cracking down on سرکوب کردن چیزی، اقدام قاطعانه علیه چیزی
intellectual property حق مالکیت معنوی ( مانند ایده، اثر هنری یا یک فرضیه و تئوری)
a sound record on
skirmish جر و بحث، درگیری
a man of the right یک فرد راستگرا
colonised در اینجا: زبان انگلیسی سینمای فرانسه را تحت کنترل خود درآورده
infiltrated رخنه کرد، نفوذ کرد
enterprises شرکت ها، سازمان ها
impose تحمیل کردن، وضع کردن
imperialists امپریالیست ها
creeping back بازگشت تدریجی
multi-nationals چند ملیتی
a huge blow ضربه سنگین، لطمه شدید
elixir اکسیر، داروی همه دردها
whipping up a frenzy موجب هیجان عده زیادی شده
paraded on screen در تلویزیون نشان داده شدند
recount شرح ماجرا دادن، تعریف کردن
conventional medicine داروهای معمولی که پزشکان تجویز می کنند
profiteers سودجویان، گران فروشان
the gullible ساده لوح، زودباور
part with در اینجا: خرج کردن
beverage نوشیدنی( به غیر از آب)، نوشابهها
sibling خواهر یا برادر
turning the screws on تحت فشار قراردادن کسی برای انجام کاری
model نمونه، مدل
sits astride در اینجا این اصطلاح به این معنی است که ونزوئلا بر روی دریایی از نفت نشسته، در دوطرف( دریایی از نفت) قرار گرفته است
nationalization ملی کردن
expel اخراج کردن
crude طبیعی، دراینجا: نفت خام
majority control داشتن سهام کافی برای کنترل( شرکت یا اداره)
ventures پروژه ها
It remains to be seen هنوز معلوم نیست، باید منتظر ماند و دید
brinksmanship سیاست خطرپذیری، سیاست بازی با آتش برای کسب امتیاز از طرف مقابل
a source of دلیلی برای.....، عاملی برای......،
customers and shop assistants alike هم برای مشتریان و هم فروشندگان مغازه، مشتریان و فروشندگان مغازه وضع مشابهی دارند
changing rooms اطاق های پرو لباس
an armful of مقدار زیاد
fit در اینجا: سایز مناسب، اندازه بودن لباس
bowed to Government pressure تسلیم فشار دولت شد
try to fit them در اینجا: سعی می کند لباس هایی بدوزد که سایز آنها، همان سایز واقعی زنان اسپانیایی باشد
manikins مانکن ها، مدل ها
eating disorders اختلال در غذا خوردن که بر اساس آن بیمار خیلی کمتر از اندازه یا خیلی بیشتر از اندازه غذا می خورد
signed up با موضوع موافقت کردند، توافق را امضا کردند
هلندی: ergens van uit gaan فرض را بر این گذاشتن