ضمیر
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
در متن این مقاله از هیچ منبع و ماخذی نام برده نشدهاست. شما میتوانید با افزودن منابع بر طبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
ضَمیر یکی از مفاهیم دستور زبان است.
گاهی به جای آنکه کسی یا چیزی را نام ببریم، یعنی اسم او را بگوییم، واژه دیگری میآوریم که جای نامواژه (اسم) را میگیرد، مثلاً به جای آنکه بگوییم:
«پرویز را دیدم و به پرویز گفتم» میگوییم «پرویز را دیدم و به او گفتم»
اینجا این واژه «او» جای اسم پرویز را گرفته است، این گونه واژهها را که جانشین اسم میشوند «ضمیر» (یا جانام) و چون جانشین اسم شخص هشتند ضمیر شخصی نامیده میشوند.
ضمایر شخصی برای اول شخص «من» و «ما» هستند. ضمایر شخصی برای دوم شخص «تو» و «شما» هستند. ضمایر شخصی برای سوم شخص «او» و «ایشان» هستند.
گاهی به جای «او» ضمیر سوم شخص مفرد «وی» میآید. در زبان پهلوی (پارسی میانه) وی برای حالت مفعولی و او برای حالت فاعلی به کار میرفت. (البته در متون متاخر پهلوی این امر رعایت نمیشود).
ضمیر داراى هشت گونه است: شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى ،شمارشی،ملکی(اختصاصی)
ضمیر شخصى
ضمیرى که جانشین شخص مى شود، خواه گوینده، خواه شنونده، و خواه دیگرى. این ضمیر، خود، دو گونه دارد: گسسته (منفصل) و پیوسته (متّصل).
ضمیر شخصى منفصل ضمیری است که تنها به کار مى رود و معنی مستقل دارد: من، تو، او، ما، شما، ایشان.
ضمیر شخصى متّصل ضمیری است که به کلمه دیگر مى پیوندد و معنی مستقل ندارد: م، ت، ش، مان، تان، شان. این ضمیر معمولا به اسم و گاه به فعل و حرف مى پیوندد .
ضمیر مشترک ضمیرى که همواره یک صورت دارد و میان شش ساخت مشترک است: خود، خویش، خویشتن. جز در زبان محاوره، این ضمیر جمع بسته نمى شود.
همان صفت هایى که در این چهار دسته جاى دادیم، اگر داراى موصوف نباشند، ضمیر محسوب مى شوند.
ضمیر اشاره ضمیریست که مرجع آن به اشاره معلوم شود:آن/ این و ترکیباتش مثل اینان/ آنها - (کتاب را بگیر و آنرا بخوان.)
ضمیر پرسشى واژه های پرسشی اگر به تنهایی در جمله بیایند .(بدون همراهی اسم): که/ چه/کدام/کی/ کجا/چگونه/چند/چقدر - (تا یار که خواهد و میلش به که باشد.)
ضمیر مبهم
واژه هایی که بر شخص یا مقدار مبهمی دلالت می کنند.چند/همه/هیچ/یکی/هرکه/کمی/دیگری - ( چند مى گردى به دور خویشتن؟)
ضمیر تعجّبى واژه هایی که مفهوم تعجب و شگفتی را برساند :به/ چقدر/ وه... - (وه که چگونه مى رزمند شیرمردان مبارز!)
ضمیرشمارشی صفت شمارشی که بدون همراهی اسم بیاید. - (حمید به کلاس چهارم میرود.)
ضمیر ملکی واژه مرکب "ازآن" است که معنی "مال"/"متعلق به" را میدهد. - (من زان خودم هرآنچه هستم، هستم. )
ضمیر داراى هشت گونه است: شخصى، مشترک، اشاره، پرسشى، مبهم، تعجّبى ،شمارشی،ملکی(اختصاصی)