See also ebooksgratis.com: no banners, no cookies, totally FREE.

CLASSICISTRANIERI HOME PAGE - YOUTUBE CHANNEL
Privacy Policy Cookie Policy Terms and Conditions
حسین‌علی منتظری - ویکی‌پدیا

حسین‌علی منتظری

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.


آیت الله حسین‌علی منتظری متولد سال ۱۳۰۱ خورشیدی (۱۹۲۲ میلادی) در شهر نجف‌آباد استان اصفهان در‏ ‏خانواده‌اى کشاورز به دنيا آمد. ‏پدرش حاج على كشاورز ساده‌اى بود كه در كنار كار‏ ‏روزانه‌اش با كتاب و كتابخانه دمساز، و معلم اخلاق و مدرس قرآن بود. ‏منتظرى از هفت سالگى آموختن را با ادبيات فارسى و‏ ‏سپس صرف و نحو عربى آغاز كرد، و در سن ۱۲ سالگى به‏ ‏حوزهٔ علميهٔ اصفهان وارد شده و در سن ۱۹ سالگى اصفهان را برای ادامهٔ تحصيل ترك کرد و به قم آمد.

فهرست مندرجات

[ویرایش] تثبيت مرجعيت آيت‌الله خمينى و بازداشت در سال ۱۳۴۲

‏پس از رحلت آيت‌الله بروجردى (در سال ۱۳۴۰ خورشیدی)‏ ‏نظر بسيارى از بزرگان و اساتيد حوزهٔ علميه متوجه چند نفر از علما منجمله آيت‌الله گلپايگانی، آيت‌الله شريعتمداری، آيت‌الله مرعشی نجفی و آیت‌الله خمينی گرديد. از جمله آيت‌الله منتظرى و آیت‌الله مطهری قائل به‏ ‏اعلميت خمينی بوده و زعامت وی را به صلاح اسلام و‏ ‏مسلمين تشخيص دادند.

[ویرایش] بازداشت‌ها در جریان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

[ویرایش] بازداشت به همراه فرزند در عيد نوروز سال ۱۳۴۵

‏‏در عيد نوروز سال ۱۳۴۵ به دنبال دستگيرى محمد منتظرى به دليل پخش اعلاميه در حرم حضرت معصومه ساواك بيدرنگ به سراغ آيت‌الله‏ ‏منتظرى رفته و مجدداً وی را بازداشت نمود و بالاخره اعتراض علما و روحانيون حوزهٔ علميه موجب شد‏ ‏تا او پس از هفت ماه از زندان آزاد گردد.

[ویرایش] ‏ بازداشت در سال ۱۳۴۶

‏‏آيت‌الله منتظرى چند ماه پس از آزادى از زندان جهت توسعه‌بخشى‏ ‏و تداوم جريان مبارزه ضرورتاً به طور مخفيانه براى زيارت عتبات‏ ‏در عراق و ملاقات با آيت‌الله خمينى راهى عراق شد، اما حکومت كه از اين‏ ‏سفر مطلع شده بود هنگام بازگشت از عراق او را در منطقهٔ مرزى‏ ‏دستگير و روانهٔ زندان كرد، كه پس از تحمل حدود پنج ماه زندان‏ ‏آزاد گرديد.

[ویرایش] تبعيد به مسجد سليمان در سال ۱۳۴۶

رژيم در خارج از زندان نيز هميشه او را تحت نظر داشته و در‏ ‏زمان برگزارى جشنهاى تاجگذارى به عنوان راهكارى جديد تصميم به‏ ‏تبعيد وی به مسجد سليمان گرفت، كه اين تبعيد سه ماه به طول‏ ‏انجاميد. پس از آن در مسجد سليمان به منتظری ابلاغ كردند كه نبايد به قم‏ ‏برود، ولى او به قم مراجعت نمود و با وجود ممانعت شديد‏ ‏ساواك عدهٔ زيادى از علما، اساتيد و طلاب حوزهٔ علميه با او ديدار‏ ‏كردند؛ تا اينكه از ناحيهٔ ساواك او را به نجف‌آباد منتقل نموده و در‏ ‏آنجا تحت مراقبت شديد قرار دادند.

[ویرایش] بازداشت در سال ۱۳۴۷

‏هنوز چند ماهى از پايان تبعيد به مسجد سليمان و انتقال به نجف‌آباد‏ ‏نگذشته بود كه به دليل ادامهٔ فعاليت‌هاى سياسی ‏آيت‌الله منتظرى - بويژه در خطبه‌هاى نماز جمعه كه او آن را در‏ ‏نجف‌آباد پايه‌گذارى كرده بود - ساواك مجددا او را دستگير و پس‏ ‏از محاكمه به سه سال زندان و در دادگاه تجديد نظر به‏ ‏يك سال ونيم زندان محكوم كرد و به زندان قصر انتقال داد.

[ویرایش] تبعيد دوباره به نجف‌آباد در سال ۱۳۴۹

‏آيت‌الله منتظرى پس از سپرى كردن دوران محكوميت، در‏ ‏ارديبهشت ۱۳۴۹ آزاد و راهى قم گرديد؛ ولى حکومت مايل به حضور او‏ ‏در ميان طلاب و علماى حوزهٔ علميهٔ قم نبود و دوباره وى را به‏ ‏زادگاه خود تبعيد نمود. او در نجف‌آباد به فعاليت‌هاى خود ادامه‏ ‏داده و در ضمن ايراد خطبه‌هاى نماز جمعه و سخنرانی‌هاى خود‏ ‏از حکومت شاهنشاهی انتقاد مى‎نمود. هجوم جمعيت در روزهاى جمعه از‏ ‏شهرهاى دور و نزديك به نجف‌آباد به اندازه‌اى بود كه اين شهر به عنوان‏ ‏دومين پايگاه انقلاب بعد از قم درآمده بود و گزارش ساواك اصفهان در‏ ‏مورد آن چنين بود: «نماز جمعهٔ منتظرى يك پايگاه سياسى براى مبارزه با‏ ‏رژيم است.» مدت تبعيد به نجف‌آباد مجموعاً حدود سه سال به طول‏ ‏انجاميد.

[ویرایش] تبعيد به شهر كويرى طبس در سال ۱۳۵۲

‏بار ديگر رژيم حضور منتظرى در زادگاه خود را تحمل‏ ‏نكرد و او را به سه سال تبعيد در طبس محكوم نمود. حضور او‏ ‏در طبس باعث اجتماع مبارزين گرديد. طبق گفتهٔ مقامات امنيتى شهر‏ ‏طبس، در طول اقامت منتظری علاوه بر مردم شهر، نزديك به پنجاه هزار‏ ‏نفر از مردم شهرهاى ديگر ايران براى ديدار با او وارد طبس شدند؛‏ ‏كه همين رقم بزرگ ديداركننده موجب نگرانی ساواك و انتقال او‏ ‏از طبس پس از گذشت يك سال گرديد. ‏ ‏از جمله اقدامات مهم منتظرى در طبس، نامهٔ سرگشاده به‏ ‏علما و مردم ايران در مورد اتحاد عليه «امپرياليسم و صهيونيسم‏» (آمريکا و اسرائيل) ‏بود، كه خشم رژيم را برانگيخت و طبق اسناد به جاى مانده از ساواك‏ ‏عدهٔ زيادى - از جمله رهبر کنونی جمهوری اسلامی آيت‌الله علی خامنه‌اى - به جرم توزيع‏ ‏اين اعلاميه دستگير و يا تحت تعقيب قرار گرفتند.

[ویرایش] تبعيد به خلخال در سال ۱۳۵۳

‏ ‏تسليم ناپذيرى منتظری و پافشاری وی در فعاليت‌های سياسی چنان شد كه در اواسط سال ۱۳۵۳ رژيم به تبعيد مجدد‏ ‏وى تصميم گرفت و او را از طبس به خلخال تبعيد نمود. از آنجا كه‏ ‏زبان مردم آن سامان آذربايجانى بود نفوذ منتظرى در آغاز‏ ‏سرعت چندانى نيافت، اما اختلاف زبان نيز منجر به سكوت‏ ‏و سكون وی نشد، و بالاخره يكى از امام جماعت‌هاى آن شهر مسجد خود‏ ‏را در اختيار او قرار داد. اين مسجد نوساز كه توسط هيأت امنا اداره‏ ‏مى‎شد، مكان مناسبى جهت بسط و گسترش انديشه‌هاى اسلامی گرديد. منتظری نماز در آن مسجد را آغاز كرد و همچون‏ ‏ساير تبعيدگاه‌هاى خويش در بين نماز تفسير قرآن مى‎گفت. به تدريج‏ ‏تعداد نمازگزاران بيشتر و فضاى مسجد براى تبليغ نهضت اسلامى‏ ‏آماده‌تر مى‎شد. مأموران رژيم از بى‌باكى غيرمنتظرهٔ تبعيدى‏ ‏به نگرانی افتاده و از راه‌هاى مختلف در جهت تضعيف منتظرى‏ ‏كوشيدند و در نهايت پس از گذشت حدود چهار ماه او را به‏ ‏تبعيدگاه سقز منتقل نمودند.

[ویرایش] سقز آخرين تبعيدگاه

‏ ‏در تبعيدگاه سقز - با وجود زمستانى بسيار سخت و حداقل امكانات‏ ‏شهرى - منتظرى آخرين دوران تبعيد خويش را گذراند.‏ ‏با وجود دورى از شاگردان و دوستان و اختلاف با مردم بومى منطقه از‏ ‏نظر مذهب و زبان، ساواك از ديدار مردم با وی دچار نگرانى شده و از‏ ‏مركز خواستار تصميم‌گيرى در اين زمينه شد؛ از طرف ديگر در ارتباط‏ ‏با برگزارى مراسم سالگرد پانزده خرداد در مدرسهٔ فيضيهٔ قم كه‏ ‏ده‌ها نفر از دوستان و شاگردان او دستگير شده و ساواك به ارتباط‏ ‏دستگيرشدگان با منتظرى پى برده بود، تصميم به بازداشت و‏ ‏انتقال او به تهران گرفت.

[ویرایش] بازداشت از تبعيدگاه سقز و انتقال به زندان اوين در سال‏ ‏۱۳۵۴

‏ ‏در تيرماه ۱۳۵۴ آيت‌الله منتظرى را از تبعيدگاه سقز روانهٔ زندان‏ ‏نمودند. ابتدا او را به بازداشتگاه كميتهٔ مشترك تهران بردند و فرداى آن‏ ‏روز روانهٔ زندان اوين كردند. در اوين مدت شش ماه را در سلول‏ ‏انفرادى گذراند. در اين بازداشتگاه‌ها با فشارهاى روحى و‏ ‏جسمى روبرو گرديد. در زير همين فشارها و شكنجه‌ها بود كه‏ ‏شكنجه‌گر «ازغندى» به او گفته بود: «علت اين كه تو را از‏ ‏حوزه دور نگه مى‎داريم و از اين طرف به آن طرف مى‎فرستيم اين است كه‏ ‏يك خمينى ديگر به وجود نيايد».

‏‏پس از شش ماه بلاتكليفى در زندان اوين بالاخره در يك دادگاه‏ ‏نظامى به اتهام كمك به جنبش اسلامى و خانوادهٔ زندانيان‏ ‏سياسى و اقدام براى تشكيل حكومت اسلامى، به ده سال زندان محكوم‏ ‏گرديد؛ اما در زندان نيز همراه رهبرانى همچون آيت‌الله طالقانى به‏ ‏فعاليت‌هاى جنبش اسلامى و سياسى ادامه داد. با اينكه در زندان از بيماريهاى‏ ‏مختلف رنج مى‎برد، خارج بحث «خمس» و متن «اسفار» و كتاب‏ طهارت را براى زندانيان تدريس نمود و شخصيت‌هاى اسلامی ‏زندانى همچون آيتالله طالقانى و آيتالله مهدوى كنى در مجالس‏ ‏بحث او حاضر مى‎شدند.

‏منتظرى در زندان اوين نيز نماز جمعه را اقامه نمود و بسياری از ‏زندانيان سياسى مسلمان از جمله آقايان طالقانى،‏ ‏مهدوى كنى، هاشمى رفسنجانى، لاهوتى و ديگران در نماز جمعه‏ ‏حاضر مى‎شدند؛ هرچند ساواك پس از مدتى مانع اقامهٔ آن شد.

‏‏سرانجام با اوجگيرى مبارزات و‏ ‏عقب‌نشينى‌هاى پى درپى حکومت پهلوی، منتظرى پس از گذراندن‏ ‏حدود سه سال ونيم از دوران محكوميت به همراه آيت‌الله‏ ‏طالقانى در هشتم آبان ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و مورد استقبال‏ ‏چشمگير مردم قرار گرفت.

‏در پيامى كه خمينى خطاب به منتظرى به‏ ‏مناسبت آزادى وی صادر كرد اينچنين آمده: «هيچ از دستگاه جبار جنايتكار تعجب نيست كه مثل جنابعالى‏ ‏شخصيت بزرگوار خدمتگزار به اسلام و ملت را سال‌ها از آزادى،‏ ‏ابتدايى‌ترين حقوق بشر محروم، و با شكنجه‌هاى قرون‌وسطايى با او و‏ ‏ساير علماى مذهب و رجال آزاديخواه رفتار كند. خيانتكاران به كشور و‏ ‏ملت از سايهٔ مثل شما رجال عدالتخواه مى‎ترسند. بايد رجال دين و‏ ‏سياست در بند باشند تا براى اجانب و بستگان آنان هرچه بيشتر راه چپاول‏ ‏بيت المال و ذخائر كشور باز باشد.»

‏‏ميزان مقبوليت و محوريت منتظرى در مبارزه و انقلاب تا‏ ‏آنجا بود كه خمينى در زمان تبعيد، او را به عنوان نمايندهٔ‏ ‏تام الاختيار خويش در ايران منصوب كرد و در نامه‌اى از وی‏ ‏خواست كه بر جريانات بيت او در قم اشراف داشته باشد؛ و دربارهٔ او با تعابيرى همچون «فقيه عاليقدر»، «مجاهد بزرگوار»،‏ ‏«حاصل عمر من»، «ذخيرهٔ انقلاب» و «برج بلند اسلام» ياد مى‎كرد و‏ ‏حيثيت او را «واجب المراعات» دانسته و پس از پيروزى انقلاب‏ ‏بسيارى از مسائل فقهى و سياسى مربوط به قوهٔ قضائيه و وزارتخانه‌ها‏ ‏را به او ارجاع مى‎داد. در پائيز سال ۱۳۵۷ زمانی که آيت‌الله خمينی در نوفل لوشاتو در پاريس به سر می‌برد، آيت‌الله منتظری به پاريس سفر کرد و در خصوص جنبش انقلاب و شکل‌گيری حکومت اسلامی در ايران با خمينی مشورت نموده و دستورهای رهبر انقلاب را دريافت کرد.

[ویرایش] پس از انقلاب اسلامی

منتظری رياست خبرگان قانون اساسی را به عهده داشت و در تدوين قانون اساسی جمهوری اسلامی نقش مهمی را ايفا کرد. از جمله وی از عوامل کليدی در گنجاندن اصل ولايت فقيه در قانون اساسی به شمار می‌رود.

پس از انقلاب، محمد پسر آيت‌الله منتظری (معروف به «محمد رينگو») از چهره‌های بانفوذ و پرحرکت انقلابی به شمار می‌آمد. در نتيجهٔ درگيری خونينی که بين نيروهای وفادار به خمينی و سازمان مجاهدين خلق در سال ۱۳۶۰ رخ داد، تعداد زيادی از کادرهای رده‌بالای انقلاب - که شامل آيت‌الله محمد بهشتی، رئيس جمهور محمد علی رجائی و نخست وزير محمد جواد باهنر بود - در اثر دو بمب‌گذاری کشته شدند. از ديگر قربانيان اين بمب‌گذاری‌ها محمد منتظری بود.

در سال ۱۳۶۴ مجلس خبرگان رهبری با نظر به ادامهٔ رهبريت پس از وفات آيت‌الله خمينی تصميم گرفت آيت‌الله منتظری را به عنوان قائم‌مقام خمينی معرفی و اعلام کند. ولی پس از بروز اختلافات به دليل انتقادات منتظری بخصوص از اعدام‌های زندانيان در سال ۱۹۶۷ نظر خمينی از قائم‌مقام خويش برگشت و در آخرين نامه‌اى كه به خمينی منسوب‏ ‏شده است او را «ساده‌لوح» خوانده و نوشت: «شما پس از اين وکيل من نمی‌باشيد.»

پس از بازداشت مهدی هاشمی، برادر داماد منتظری، او به نشانه‌ٔ اعتراض درس‌های خود را تعطیل کرد.[۱] مهدی هاشمی که در افشای قضيهٔ ايران-کنترا نقش مهمی داشت به دليل يک سری اتهامات مجرم شناخته شده و در سال ۱۳۶۶ اعدام شد. تلاش‌های منتظری برای نجات او، که برادر داماد او بود، بی‌ثمر ماند.

از سوی ديگر مخالفان سياسی منتظری که توان تحمل انتقادات و برخوردهاى‏ ‏او را نداشتند - اشخاصی مانند احمد خمينی، هاشمی رفسنجانی و علی خامنه‌ای - در‏ ‏پى حذف كامل آيت‌الله منتظرى از صحنه‌هاى سياسى و اجتماعى‏ ‏انقلاب برآمدند.[نیازمند منبع] ‏ ‏اين برنامه با جوسازى نزد خمينى عليه منتظرى شروع گرديد، و پس از دو سال ادامه اين روند با ارسال نامه‌اى‏ ‏از بيت رهبر در تاريخ ‏۱۳۶۸/۱/۶‏‏ ‏به منتظرى وارد مرحلهٔ تازه‌اى شد، و سپس جواب او در‏ ‏جهت واگذارى رهبرى به انتخاب مجلس خبرگان به وسيلهٔ نامه‌اى در‏ ‏تاريخ ‏۱۳۶۸/۱/۷‏ و نهايتاً اعلام بركنارى آيت‌الله منتظرى از قائم‌مقامى‏ ‏رهبرى (تحت عنوان استعفاى او) توسط رسانه‌هاى جمعى‏ ‏همزمان با نامهٔ خمينی در تاريخ ‏۱۳۶۸/۱/۸‏ منتشر شد.[نیازمند منبع]

‏به دنبال اين مسأله بلافاصله ادامهٔ اقدامات به شكل تخريب ديوار و‏ ‏حصار اطراف بيت، محو و حذف نام و عكس‌هاى منتظری از كتب درسى،‏ ‏ادارات دولتى و معابر عمومى، تغيير نام خيابان‌ها و اماكنى كه به نام‏ ‏آيت‌الله منتظرى نامگذارى شده بود و جمع‌آورى رساله و تأليفات‏ ‏او و مزاحمت نسبت به بسيارى از شاگردان و علاقه‌مندان‏ ‏او ادامه يافت. علاوه بر فعاليت‌هاى فيزيكى فوق، تخريب‏ ‏شخصيت آيت‌الله منتظرى نيز با نوشتن «رنجنامه» و‏ ‏«خاطرات سياسى»، مقالات توهين‌آميز در روزنامه‌ها، سخنرانى‌ها و‏ ‏بيانيه‌هاى اهانت‌آميز از طريق راديو و تلويزيون و در مجالس و‏ ‏خطبه‌هاى نماز جمعه به طور مكرر صورت مى‎گرفت؛ همه اين موارد‏ ‏در حالى صورت مى‎گرفت كه وی مجال دفاع از خود را نداشت‏ ‏و هيچ نشريه‌اى جرأت نمى‌كرد جمله‌اى در حمايت از وی‏ ‏بنويسد.

‏در اواخر سال ۱۳۶۸ با مطرح شدن مسألهٔ استقراض خارجى،‏ ‏منتظرى در سخنرانى اعتراضى اين مطلب را عنوان كرد كه‏ ‏«استقراض خارجى به ضرر مملكت است و به استقلال سياسى و‏ ‏اجتماعى ما لطمه مى‎زند». اين انتقاد موجب شد كه عده‌اى ‏به سوى بيت او هجوم آورند و پس از دادن شعارهاى توهين‌آميز و‏ ‏كندن تابلوى دفتر منتظرى محل را ترك كنند.

‏در ۲۱ بهمن ۱۳۷۱ در سخنرانى به مناسبت سالگرد پيروزى‏ ‏انقلاب اسلامى در اعتراض به جو ارعاب و خفقانى كه براى برخى از‏ ‏نيروهاى انقلابى پيش آورده و عده‌اى - از جمله فرمانده داوود كريمى - را دستگير و زندانى نموده بودند، منتظری در‏ ‏دفاع از آنان اظهاراتى را در حدود يك ربع ساعت گفت. دو روز‏ ‏بعد عده‌اى در برابر بيت تجمع كرده و با سنگ‌پرانى و شعار ايجاد اغتشاش نمودند، و سپس صبح روز بعد به محل‏ ‏درس حمله كرده و عده‌اى از شاگردان او را مضروب و دستگير‏ ‏كردند، و شب هنگام در ساعت ده شب حدود هزار نفر نيروى نظامى با‏ ‏قطع برق و تلفن‌ها و با محاصرهٔ كامل منطقه با كندن درب‌ها به وسيلهٔ‏ ‏جرثقيل و شكستن شيشه‌ها به دفتر و حسينيهٔ وی حمله كرده و پس از‏ ‏اين تهاجم آرشيو دفتر و اموال زيادى را به غارت بردند.

‏در سال ۱۳۷۳ (پس از درگذشت آيت‌الله اراكى) بار ديگر مسألهٔ‏ ‏مرجعيت آيت الله منتظرى توسط عده‌اى از علماى حوزه عنوان گرديد؛‏ ‏پس از سخنرانى رهبر در واكنش به اين موضوع، حملهٔ گروه‌هاى‏ ‏فشار به بيت منتظری صورت گرفت، و فرداى آن روز يورش مجدد به محل درس و‏ ‏شكستن تريبون و لوازم حسينيه و تهديد شاگردان انجام شد.

‏‏در روز ۲۳ آبان سال ۱۳۷۶ - به دليل احساس‏ ‏خطر در رابطه با مسألهٔ مرجعيت شيعه و حكومتى شدن مرجعيت و‏ ‏دخالت ارگان‌هاى دولتى در آن - او در طی سخنرانى راجع به استقلال كامل قواى سه‌گانه، مسئول بودن كليهٔ افراد در برابر‏ ‏قانون و رد فراقانونى بودن رهبرى و تأكيد بر محدود بودن قدرت آن‏ ‏طبق قانون اساسى، آزادى عمل در انتخاب مرجعيت شيعه، و آزادى‏ ‏تشكل‌هاى حزبى و گروهى مطالبى را بيان كرد. اين بار مخالفين با‏ ‏قدرت‌نمايى و اعزام نيروهايى از سپاه، اطلاعات و بسيج ‏ ‏شهرستان‌هاى مختلف ضمن حمله به حسينيه و تخريب و اشغال آن، به‏ ‏منزل مسكونى و دفتر منتظری نيز يورش برده و با شکستن اثاثيه و پاره كردن اوراق و غارت مدارک خسارت زيادی وارد کردند. در حمله به منزل و محل‏ ‏سكونت وی، تعدادى از مسئولين سپاه پاسداران اصرار داشتند آيت‌الله‏ ‏منتظرى را به بهانهٔ حفظ جان به مكان نامعلومى انتقال دهند كه با مخالفت وی روبرو شدند. حسينيه پس از چند روز كه محل‏ ‏استقرار و مانور دادن اشغالگران بود، در حالى كه به شكل مخروبهاى‏ ‏درآمده و هنوز هم به همان صورت باقى است به حكم دادگاه ويژهٔ روحانيت پلمب گرديد؛ و پس از چند روز در يورشى مجدد و باز بنا به‏ ‏حكم [نیازمند منبع] دادگاه ويژه روحانيت - در زمان دادستانى آقاى رى شهرى -‏ ‏درب‌هاى ورودى به منزل منتظرى مسدود و جوش داده شد و‏ ‏تنها درب ورودى به قسمت داخلى منزل او را باز گذاشتند كه اين‏ ‏درب نيز به وسيلهٔ قراردادن كيوسك و گماردن نيروهاى سپاه پاسداران‏ ‏در جلوى آن به طور شبانهروزى كنترل مىشد و بيش از پنج سال ايشان‏ ‏جز با فرزندان و خواهر و برادران و نوههاى خويش با شخص ديگرى‏ ‏اجازهٔ ملاقات نداشت.

كيوسك حصر در تاريكى شب پنج‌شنبه ۱۳۸۱/۱۱/۱۰ برداشته شد که از حضور خبرنگاران و تصويربرداران جلوگيرى شد.(تصاویر)

[ویرایش] ‏آثار

  • نهاية الاصول (تقرير درس اصول مرحوم آيت الله العظمى‏ ‏بروجردى )
  • البدرالزاهر فى صلاة الجمعة و المسافر (تقرير درس فقه‏ ‏مرحوم آيت الله العظمى بروجردى )
  • دراسات فى ولاية الفقيه و فقه الدولة الاسلامية در چهار جلد این کتاب به تصدى برخى شاگردان ايشان به فارسى ترجمه شده و ترجمه ‏ ‏فارسى آن با نام "مبانى فقهى حكومت اسلامى " منتشر گرديده است ;‏ ‏و دو جلد آن هم به اردو ترجمه و چاپ شده است؛ همچنين خلاصه اين‏ ‏اثر تحت عنوان "نظام الحكم فى الاسلام " در يك جلد به چاپ‏ ‏رسيده است
  • كتاب الزكوة در چهار جلد(راجع به زندگي آقاي علي احمدي)مردي از ديار مغان
  • كتاب الخمس و الانفال
  • كتاب الحدود
  • دراسات فى المكاسب المحرمة در سه جلد
  • التعليقة على العروة الوثقى
  • مباحث فقهى الصلوة، الغصب، الاجارة و الوصية (تقرير‏ ‏درسهاى مرحوم آيت الله العظمى بروجردى )
  • مباحث استصحاب، تعادل و تراجيح (تقرير درسهاى‏ ‏مرحوم آيت الله العظمى خمينى )
  • درسهايى از نهج البلاغه در ده جلد كه سه جلد آن تاكنون چاپ‏ ‏شده است
  • درسهايى از اصول كافى
  • مناظره مسلمان و بهايى
  • شرح خطبه فاطمه زهرا(س ) به زبان فارسى و‏ ‏اردو
  • از آغاز تا انجام (در گفتگوى دو دانشجو) به زبان فارسى و‏ ‏عربى
  • رساله توضيح المسائل به زبانهاى فارسى و عربى و اردو
  • رساله استفتائات در دو جلد
  • استفتائات مسائل ضمان
  • رساله حقوق
  • احكام پزشكى
  • معارف و احكام نوجوان
  • معارف و احكام بانوان
  • احكام و مناسك حج
  • اسلام دين فطرت
  • كتاب خاطرات در دو جلد
  • كتاب ديدگاهها در دو جلد
  • مجموعه سخنرانى ها، پيام ها، مصاحبه ها، خطبه هاى نمازجمعه ‏ ‏تهران و قم ، كه تاكنون ده جلد آن منتشر شده است.
  • مجموعه عظيمى از سخنرانى ها كه در ديدار با مردم و به‏ ‏مناسبت هاى مختلف ايراد شده است.

او در کتاب معروف خاطرات خود به بیان بعضی ناگفته‌های اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷ پرداخته‌است.

[ویرایش] برخی فتواها و مواضع مهم

  • وی در پاسخ به استفتایی پاسخ داد که بهائیان را دارای حقوق شهروندی همچون سایرین در ایران می‌داند.[۲] [۳]

[ویرایش] پانویس

  1. خاطرات ناطق نوری
  2. http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/05/080524_v-ma-montazeri-bahaies.shtml
  3. آيت الله منتظری: بهائيان ايران از حقوق شهروندی برخوردار می باشند(رادیو فردا،۴خرداد۱۳۸۷)


[ویرایش] منابع

زبان‌های دیگر


aa - ab - af - ak - als - am - an - ang - ar - arc - as - ast - av - ay - az - ba - bar - bat_smg - bcl - be - be_x_old - bg - bh - bi - bm - bn - bo - bpy - br - bs - bug - bxr - ca - cbk_zam - cdo - ce - ceb - ch - cho - chr - chy - co - cr - crh - cs - csb - cu - cv - cy - da - de - diq - dsb - dv - dz - ee - el - eml - en - eo - es - et - eu - ext - fa - ff - fi - fiu_vro - fj - fo - fr - frp - fur - fy - ga - gan - gd - gl - glk - gn - got - gu - gv - ha - hak - haw - he - hi - hif - ho - hr - hsb - ht - hu - hy - hz - ia - id - ie - ig - ii - ik - ilo - io - is - it - iu - ja - jbo - jv - ka - kaa - kab - kg - ki - kj - kk - kl - km - kn - ko - kr - ks - ksh - ku - kv - kw - ky - la - lad - lb - lbe - lg - li - lij - lmo - ln - lo - lt - lv - map_bms - mdf - mg - mh - mi - mk - ml - mn - mo - mr - mt - mus - my - myv - mzn - na - nah - nap - nds - nds_nl - ne - new - ng - nl - nn - no - nov - nrm - nv - ny - oc - om - or - os - pa - pag - pam - pap - pdc - pi - pih - pl - pms - ps - pt - qu - quality - rm - rmy - rn - ro - roa_rup - roa_tara - ru - rw - sa - sah - sc - scn - sco - sd - se - sg - sh - si - simple - sk - sl - sm - sn - so - sr - srn - ss - st - stq - su - sv - sw - szl - ta - te - tet - tg - th - ti - tk - tl - tlh - tn - to - tpi - tr - ts - tt - tum - tw - ty - udm - ug - uk - ur - uz - ve - vec - vi - vls - vo - wa - war - wo - wuu - xal - xh - yi - yo - za - zea - zh - zh_classical - zh_min_nan - zh_yue - zu -