حسن آزادی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
لحن این مقاله یا بخش، غیردانشنامهای یا غیررسمی است. برای راهنمایی بیشتر به راهنمایی برای نوشتن مقالههای بهتر رجوع کنید. |
[ویرایش] زندگی نامه
حسن آزادی در سال ۱۳۳۴ در مشهد به دنیا آمد. اوبه دلیل مشکلات اقتصادی قادر نبود به صورت روزانه درس بخواند.پس از پایان تحصیلات ابتدایی مسوولیت مغازه پدرش را به عهده گرفت وتنها نان آور خانواده شد. روزها کار میکرد و شبها درس میخواند تا توانست دیپلم بگیرد. پس از آن و در سال ۱۳۵۷ هم زمان با اوج گیری مبارزات مردمی، حسن فعال تر از همیشه ظاهر شد. او درجای جای مبارزات با حکومت شاه حضوری فعال وتأثیر گذار داشت.انقلاب که پیروز شدو پس از سالها انتظار، وقتی قرار شد خمینی به کشور بازگردد، حسن مشتاقانه به کمیته استقبال از او پیوست وبا تلاش شبانه روزی او ودیگر انقلابیان، مقدمات حضور خمینی به کشور فراهم شد. با پیروزی انقلاب اسلامی، حسن به عضویت سپاه درآمد. اودر مرداد ۱۳۵۹ با دختری از مکتب نرجس (ع) ازدواج کرد که دختری به نام سمیه به دنیا آورد. همان سال مسوولیت حفاظت اطلاعات سپاه مشهد را به عهده گرفت. او در دستگیری مجاهدان و وابستگان حکومت شاه نقش بسزایی داشت. بارها قصد ترورش را کردند که جان سالم به در برد. او در بیشتر عملیات جنگی شرکت کرد. با خانواده عازم منطقه جنگی شد. در عملیات خیبر خوش درخشید. او در سمت جانشین تیپ ۲۱ امام رضا در هشتم اسفند ۱۳۶۲ به اتفاق نیروهایش از چند محور در جزایر مجنون وارد عمل شدند. در ظهر همان روز با حمله بال گردهای عراقی ترکش موشک، پهلویش را شکافت و در راه انتقال به پشت جبهه کشته شد.
[ویرایش] مسئولیتها
[ویرایش] وصیت نامه
انالله و انا الیه راجعون
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم به ان لهم الجنه (توبه آیه ۱۱)
خداوند جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کردهاست.
خدایا بگذار گستاخانه در میدان شهادت بتازم، بگذار غرور و تکبر را با آب اخلاص و خلوص و صدق و تواضع شستشو دهم، با خون خود ننگ هزار ساله تاریخ را بشویم.
وقتی شهادت در راه خدا باشد انسانهای مومن شهادت را انتخاب میکنند که مردنی است بر اساس انتخاب نه مردنی که بر آنان تحمیل شده باشد- و این بنده سال هاست، که خود چگونه مردن را انتخاب کردهام که امیدوارم خداوند نصیبم کند، و چنین است کسانی که از مرگ میترسند که از اعمال گذشته خود وحشت دارند ولی کسانی که اعمال نیکو انجام داده باشند آرزو دارند که هرچه سریعتر پاداش اعمال نیکوی خود را ببینند.
و دنیا به منزله محل زراعت میباشد و مرگ پلی است بین این دنیا و آن دنیا، و در آن دنیا نتیجه زراعت خود را درو میکند، در ضمن باید اضافه نمایم که با توجه به این که خیلیها با مرامهای مختلف ادعای حق بودن را دارند لیکن حق یک چیز بیشتر نیست، و به نظر من اختلاف بر سر معیارها است و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و امامان و ولایت فقیه میباشد، جز این نمیباشد و در حال حاضر کلیه کسانی که با ولایت فقیه مخالف هستند، بشر نیستند و باید با آنها مبارزه کرد زیرا آنها خائن به اسلام و مسلمین میباشند.
مادرم کوه باش و چون کوه استقامت کن، لحظهای از نام و یاد خدا غافل مباش، و در راه دین بکوش زیرا که هر چه بکوشی باز کم است. خواهرم زینب وار با ناملایمت دست و پنجه نرم کن تا همیشه سر بلند باشم، و از داشتن چنین ۰خواهری بر خود به بالم، میخواهم موقعی که شهید شدم و به این درجه افتخار آمیز نائل شدم چشمان مرا در هنگام شهادت باز گذارید که دشمن نگوید شهادت بر او تحمیل گشته، بلکه او با دیده بصیرت بر این راه قدم گذاشته و با عظمی راسخ آن را به انتها رسانیده، در این پیام به همه آنهائیکه لذائذ و شهوات مادی پردههای مکدر را بر چشمان آنها آویختهاست، خطاب میکنم که دستهایم را بیرون گذارید تا دنیا طلبان و عافیت طلبان ببینند که از متاع دنیا چیزی با خود نمیبرم.
و همسرم را مورد خطاب قرار میدهم که زینب وار رسالت پیام خون همسر خود و دیگر شهدا را به دیگران برسانند.
آری شهید شاهد است و شهادت من در راه اسلام و قرآن شاید بتواند جوششی در جوانان بوجود آورد.
مادرم خوشحال باش که در آن دنیا فاطمه زهرا (س) بانوی اسلام از تو گلهای ندارد.
لباس سپاه مرا از خونم سرخ کنید و جلو تابوتم بگذارید، من وظیفه شرعی خود میدانم که علیه مزدوران داخلی و خارجی مبارزه کنم و ما هر چه خون بدهیم انقلابمان پایدار تر میشود.
به هیچ وجه سرمایه داران را به منزل یا سر قبرم راه ندهید و به آنها بگویید حسن ضد شما و حامی ضعفا بودهاست، و بدانید که عاقبت شما نابودی است و من و امثال من همیشه آماده شهادت هستیم، چه در اینجا به خنجر منافقان و چه در جبهه به دست صدامیان، پس از شهادتم گل سرخ به سینه خود بچسبانید زیرا که من از مرگ نمیهراسم، چونکه بعد از مرگ زندگی تازه من شروع میشود و انگار تازه از مادر متولد شدهام، من از همه ملت ایران میخواهم که مسجد را رها نکنند چون مسجد سنگر است وسنگرها را محکم کنید، و ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است.