بحث:تقلیلگرایی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
[ویرایش] فروکاستگرایی
در کتابها و نوشتههای فارسی، من به جای تقلیلگرایی، فروکاستگرایی دیدم. مثلاً نگاه کنید به ترجمهٔ کتاب استیون واینبرگ (انتشارات فرزان روز)، رویای یک نظریه نهایی، یا به کتاب دکتر رضا منصوری، ایران ۱۴۲۷ (طرح نو). فکر میکنم واژهٔ فارسیتر و زیباتری است. امیرمسعود ۲۵ آوریل ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)
سلام،
ضمن تشکر از یادداشت بالا، راستش، برای اندک زمانی در فارسی زبان بودن خود دچار شک و تردید جدی شدم.
ولی بعد از جستجوی ساده ای در گوگل نتائج زیر به دست آمد:
Results 1 - 5 of 5 for فروکاستگرایی. (0.56 seconds)
Results 1 - 10 of about 376 for تقلیلگرایی. (0.20 seconds)
به هرحال، خوشحال شدم وقتی خواندم که مبتکران، نویسندگان، و دانشمندان فارسی زبان اینطور با ایجاد و عرضه واژههای جدید فارسی بر هرچه کارا تر و غنیتر شدن این زبان در آینده میکوشند.
منظور از فارسیتر بودن برخی از کلمات فارسی نسبت به کلمات دیگر این زبان را نفهمیدم. من که فکر میکنم همه کلمات فارسی به جای خود و در نقش خود لازم، پر اهمیت، زیبا، و دوست داشتنی هستند.
به عنوان یک پیشنهاد کلی، شاید بهترین راه عملی و منطقی انتخاب، پاسداری مداوم همه از همان واژهها و کلماتیست که نویسندگان مختلف اولین بار برای انتقال مقصود خودشان در لابلای مطالب مقالهها برگزیدهاند.
از آنجا که کلمات از جملهٔ اولین ابزار و مولفهها در فرایند فوق پیچیدهٔ ارتباطات زبانی مابین انسانهاست، انتخاب این ابزار، به نظر اینجانب، فقط و فقط باید با مشارکت در مقالهها و با افزودن بخشهای هنوز نانوشته و جدید صورت گیرد.
[ویرایش] منبع
با احترام،
سعی ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)
- منظور از فارسیتربودن «فروکاستگرایی» را نسبت به «تقلیلگرایی» میگویم: در فروکاستگرایی مصدر فارسی «فروکاستن» به کار رفته است؛ میتوان گفت «فلانی این پدیده را به اجزایش فروکاست.» یا «فلان پدیده به اجزایش فروکاسته شده است.» یا «بررسی مسئلهٔ فروکاسته آسانتر از مسئلهٔ آغازین است.» میبینید که ساختار زبان فارسی را میتوان به خوبی در ساختن واژههای تازه دربارهٔ فروکاستگرایی به کار برد. ولی با تقلیلگرایی هیچ وقت نمیشود این کار را کرد، زیرا تقلیل عربی است و از ساختار عربی پیروی میکند (همین جملهها را با تقلیلگرایی بسازید و خودتان ببینید). این حرفها را در کتاب داریوش آشوری خواندهام: بازاندیشی زبان فارسی، نشر مرکز. امیرمسعود ۳ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۶:۵۷ (UTC)
سلام امیرمسعود،
ضمن تشکر از پاسخ شما، یا نکته خاصی هست که من نمی بینم یا مشکل عمده ای از این منظر برخورد نشد:
«فلانی این پدیده را به اجزایش فروکاست.» «فلانی این پدیده را به اجزایش تقلیل داد.»
«فلان پدیده به اجزایش فروکاسته شده است.» «فلان پدیده به اجزایش تقلیل یافته است.»
«بررسی مسئلهٔ فروکاسته آسانتر از مسئلهٔ آغازین است.» «بررسی مسئلهٔ تقلیل یافته آسانتر از مسئلهٔ آغازین است.»
به نظر می رسد این جا در مورد سوم باید «داشته» هم اضافه کنید تا فارسی نسبتا درستی باشد. مثال: بزرگداشت علی --> علی بزرگداشته (اصلا نمی شود گفت) بزرگداشت علی --> علی بزرگداشته شده (هنوز هم روان نیست)
بعد از همه این ها، تازه اگر امتیازهای اینطوری و در این حدود هم نصیب بشود، ضررهای عمده از ناحیه تفاوت فاحش در تراز تجرید و معنایی مابین کلمات جا افتاده، و واژه های تازه به میدان درآمده است، که باید مورد بحث و بررسی قرار داده شود.
حذف و بیرون کردن کلمات جاافتاده، بلند تراز و پر از معنی زبان و جای گزینی ناگهانی آن ها با کلمات تازه ساخته، هم عملی نیست، و هم تلاش های نسنجیده در این سو ضررهای متعدد و سنگین دارد. اینجانب در نوشته های خودم اغلب جاها، کلمات قدیمی ولی در عوض پر معنی فارسی را با واژه های نو کنار هم قرار می دهم. (مثل آشکارایی و وضوح نوشته ها) چند فایده گوناگون از این کار (فکر می کنم) حاصل می شود که خدا بخواهد باید به مرور در باره آن ها صحبت شود.
فعلا به همین بسنده شد. نکات خیلی اساسی و جالب وجود دارد که باید مورد بحث قرار گیرد. سعی خواهم کرد ذره ذره مطالب جدیدی به آن اضافه کنم.
با تشکر:
سعی ۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۰۶:۱۹ (UTC)
[ویرایش] منبع
با احترام،
سعی ۲ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۲۱:۵۱ (UTC)
- بحث دارد جالب میشود. انگار بحث ما دو حمحور عمده دارد: فارسیبودن (یا به قول خودم فارسیتربودن) و شناختهشدهبودن. دربارهٔ اولی شاید نتوانستم کامل منظورم را بگویم. خودم هم باید یک بار دیگر آن مقالهٔ داریوش آشوری را بخوانم تا همهٔ جوانب آن بحث و مثالهای دیگرش یادم بیاید (پشنهاد میکنم شما هم اگر دسترسی دارید نگاهی به آن بیندازید، کتاب بسیار جالبی است). و اما دربارهٔ دومی، دستکم در نوشتارهای فیزیک و فلسفهٔ فیزیک فروکاستگرایی بسیار بیشتر به کارمیرود؛ در واقع من فکر کنم هیچ وقت تقلیلگرایی را جایی ندیدهام (و من البته کتاب فلسفه بسیاربسیار کمتر از کتاب فیزیک میخوانم). یک نمونهٔ دیگر از کاربرد فروکاستگرایی را در مقالهٔ تازهٔ محمد خرمی ببینید: «فروکاستگرایی چیست؟» (pdf). (مراجع مقاله هم همین را میگویند.)
- بحث دوم را این طور میتوانم جمع ببندم: از آنجا که به گفتهٔ شما (و نیز گوگل) تقلیلگرایی بسیار بیشتر به کار میرود (دستکم در نوشتارهای فلسفه که شامل بیشتر کاربرد این واژه است)، نام مقاله همین تقلیلگرایی بماند بهتر است. ولی به خاطر کاربرد زیاد فروکاستگرایی در نوشتارهای فیزیک، فکر میکنم لازم است که فروکاستگرایی هم پس از تقلیلگرایی در آغاز مقاله بیاید.
- مشتاقم که نظر شما را هم دربارهٔ این حرفها بدانم.
- با احترام،
- امیرمسعود ۴ مهٔ ۲۰۰۸، ساعت ۱۷:۱۴ (UTC)