حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
حزب دموکرات ایالات متحده آمریکا یکی از دو حزب بزرگ این کشور است که به همراه حزب جمهوریخواه ایالات متحده آمریکا حکومت را در این کشور در دست دارد .
فهرست مندرجات |
[ویرایش] تاریخچه
[ویرایش] سال های آغازین
سنگ بناي حزب دموكرات درسال ۱۷۹۲ گذاشته شد. دراين سال توماس جفرسون يك انجمن حزبي Cacuse در كنگره تشكيل داد كه وظيفه آن دفاع از ” منشور حقوق” Bill of Rihts بود. حزب جمهوريخواهان دموكراتيك ( حزب دموکرات بعدی ) از همان ابتدا با استقبال ايالت هاي جنوبي روبروگشت و اين منطقه تا ساليان طولاني دژ تسخير ناپذير جانشيان جفرسون به شمار مي آمد. در انتخابات رياست جمهوري سال ۱۸۰۰ توماس جفرسون كه در حكومت ۴ ساله جان آدامز فدراليست سمت معاون رياست جمهوري را بر عهده داشت، به پيروزي دست يافت بدين ترتيب دوران طلائي حكومت جمهوريخواهان درموكرات آغاز گشت. اين دوران تقريباُ ۶۰ سال، به استثناء چند مقطع كوتاه، تا تاسيس حزب جمهوريخواه در دهه ۱۸۵۰ ادامه يافت. دراين مدت ۹ رئيس جمهور از ۱۲ رئيس جمهور،ازحزب جمهوريخواه دموكراتيك و جانشين آن حزب دموكرات برگزيده شدند و مجموعاً ۴۸ سال نامزدهاي اين حزب كاخ سفيد حكومت كردند. پس از جفرسون، ۲ تن ديگر از رهبران حزب جمهوريخواهان دموكراتيك به مدت ۱۶ سال حكومت كردند. جيمزمديسون و جيمزمونرونه هر يك دو دوره در كاخ سفيد حضور داشتند و به تحكيم مباني فكري و عملي جفرسون همت گماشتند.
[ویرایش] عصر دوحزبی
انتخابات سال ۱۸۲۴ فصل جديدي را در تاريخ احزاب ايالات متحده بدنبال آورد. در اين انتخابات و در غياب حزب فدراليست، ۴ تن از شخصيت ها ي برجسته حزب جمهوريخواه دموكراتيك خود را نامزد پست رياست جمهوري كردند.
بدنبال بروز شكاف در داخل حزب جمهوريخواهان دموكراتيك، جان کوئینسی آدامز رپیس جمهور منتخب توسط مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا و هنري كلي ، وزير خارجه به همراه ديگر فدراليست هاي قديمی، حزب «جمهوريخواهان ملی» (The Natioal Republican Party) را بوجود آورند. در مقابل جكسون با پشتيباني توده مردم به بازسازی ساختار حزب جمهوريخواه دموكراتيك پرداخت و نخستين كنوانسيون حزبي را در تاريخ ايالات متحده برگزار كرد. وي با ارائه يك بيانيه حزبی (Platform) به انسجام درونی حزب پرداخت و بدليل حمايت گسترده عمومي به عنوان رهبر حزب برگزيده شد. فعاليت حزبي ۴ ساله جكسون در انتخابات رياست جمهوري سال ۱۸۲۸ به ثمر نشست و وی توانست با كسب ۱۷۸ راي مجمع انتخاباتی در مقابل ۸۳ راي، جان كويئنسي آدامز و فدراليست هاي كهنه كار را قاطعانه شكست دهد.
درخلال دوره اول رياست جمهوري جكسون، نقش اجتماعي طبقه نوظهور كارگردر صحنه سياسي ايالات متحده تثبيت شد. توسعه و پيشرفت صنعتي در ايالت هاي شمالي، صدها هزاركارگر حرفه اي را وارد عرصه مناسبات اجتماعي كرد و ازآنان يك نيروي تاثير گذار درمقابل بانكداران و صنعتگران شمالي و زمينداران جنوبي بوجود آورد. تحولات آينده موجب گشت حزب دموكرات در ميان طبقه كارگر نفوذ و گسترش چشمگيري بدست آورد و از اين نيروي رشد يابنده دررقابت با جمهوريخواهان بهره گيرد.
۲۰ سال بعد در جريان انتخابات رياست جمهوري سال ۱۸۴۸، كنوانسيون ملي حزب جمهوريخواهان دموكراتيك، تغيير نام حزب را به تصويب رساند و براساس اين تصميم ” حزب دموكرات ” رسماً متولد شد. در همين كنوانسيون اعضاء براي رفع خلاء مديريت حزب در خلال برپايي ۲ كنوانسيون ملی، كميته ملي حزب دموكرات (The Democratic National Commitee) تشكيل دادند تا به فعاليت هاي حزب سروسامان دهد. اين كميته در حال حاضر ، قديمي ترين كميته حزبي جهان به شمار مي آيد.
بروز جنگ داخلی آمریکا ميان طرفداران الغاء برده داري و هواداران نظام برده داري در سال ۱۸۶۰ براي حزب دموكرات فاجعه آفريد. اين حزب به همراه ايالت هاي جنوبي از شمالي هاي جمهوريخواه به سختي شكست خورد و براي چند دهه به يك نيروي سياسي درجه دوم تبديل شد.
[ویرایش] احیای قدرت
درآستانه قرن بيستم، دموكرات ها به تدريج از لاك دفاعي خود در ايالت هاي سابقاُ برده دار جنوبي خارج شده و گروههاي اجتماعي جديدي را به سوي خود جلب كردند. علاوه بر مهاجرين جديد، كارگران و اعضاء اتحاديه هاي كارگري درطول همين سالها به حزب دموكرات پيوستند. توجه به زندگي فلاكت بار كارگران علاوه بر اينكه پشتوانه قدرتمندي براي دموكرات ها به ارمغان آورد، اين امكان را براي جنوبي هاي شكست خورده در جنگ داخلي فراهم كرد كه از سرمايه داران شمالي انتقام بگيرند. انتخابات عمومي سال ۱۹۱۲، دموكرات ها را بار ديگر به قدرت بازگرداند. وودرو ويلسون نامزد حزب دموكرات با شعار بهبود شرايط زندگي و مبارزه با سرمايه داران بزرگ وارد ميدان شد و توانست با يك پيروزي قاطع رقباي خود را شكست دهد.
اما شرايط در دوره دوم رياست جمهوري ويلسون بسيار تغيير كرد. وي هنگامي مجدداً به كاخ سفيد راه يافت كه در اروپا، جنگ ميان دولت هاي بزرگ شعله ور بود وملت آمريكا با نگراني تحولات جنگي اروپا را دنبال مي كردند.ويلسون در جريان مبارزات انتخاباتي خود بارها قول داده كه ايالات متحده را از جنگ اروپا دور نگه دارد و تلاش نمايد صلح عادلانه اي را در اين قاره برقرار سازد. ليكن تحولات پرشتاب بعدي،خلاف وعده هاي ويلسون را ثابت كرد. وي كه درژانويه ۱۹۱۷ از برابري كليه ملل، آزادي درياها، تحديد تسليحاتي وتشكيل سازمان ” اتحاد به منظور صلح” ضمن به ميان آورده بود در مارس همان سال با حمله مداوم زيردريايي هاي آلماني به كشتي هاي تجاري آمريكايي مواجه گشت. اين كشتي ها نيازهاي جنگي و تداركاتي ارتش بريتانيا و فرانسه را به جبهه جنگ اروپا منتقل مي كردند. با حمله آلماني ها به كشتي هاي آمريكايي،سرانجام ورود ايالات متحده آمريكا به جنگ جهانی اول اجتناب ناپذير شد و با اعلان جنگ کنگره ایالات متحده آمریکا عليه آلمان در ۶ آوريل۱۹۱۷ ايالات متحده وارد جنگ جهاني اول شد.این تصمیم بعدها به شکست دموکرات ها در انتخابات سال ۱۹۲۰ منجر شد .
[ویرایش] عصر نیودیل
در فاصله شكست دموكرات ها درانتخابات سال ۱۹۲۰ تا پيروزي فرانکلین روزولت در سال ۱۹۳۲، جمهوريخواهان قدرت را در كنگره و كاخ سفيد در اختيار گرفتند وبرنامه هاي محافظه كارانه خود را به اجرا در آوردند. هاردينگ كولينگ و هوور با كنار گذاشتن برنامه هاي اجتماعي دموكرات ها، عدم دخالت دولت در اقتصاد را سرلوحه برنامه هاي خود قراردادند. بنابراين هنگامي كه روز يكشنبه سياه در۲۹ اكتبر ۱۹۲۹ از راه رسيد و وخيم ترين بحران اقتصادي را با خود به همراه آورده جمهويخواهان از يافتن راه حلي براي خروج از بحران ناكام ماندند. بدنبال آن،ورشكستگي صدها بانك و كارخانه، از بين رفتن پس انداز شهروندان و بيكاري، فقر و گرسنگي از راه رسيد بدون آنكه دولت بتواند از سقوط اقتصاد جلوگيري بعمل آورد. در چنين شرايط وخيم اقتصادي، حزب دموكرات با فرانكين روز ولت به ميدان آمد و با طرح نیودیل New Deal در انتخابات سال ۱۹۳۲ به پيروزي رسيد.
در سال ۱۹۴۰ هنگامي كه پايان دور دوم رياست جمهوري روزولت نزديك مي شد همگان تصور مي كردند سنت ديرينه جرج واشنگتن حفظ خواهد شد.اما روزولت يكبار ديگر از سوي كنوانسيون ملي دموكرات به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري برگزيده شد. اگر چه شروع جنگ جهاني دوم در اروپا در پذيرش اين تصميم موثر بود، ليكن شرايط آن زمان نشان داد كه فردي بهتر از روزولت نمي تواند كشور را از دوران پس از بحران به سلامت خارج نمايد. بنابراين روزولت يكبار ديگر وارد نبردهاي انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا شد و به راحتي توانست رقيب جمهوريخواه خود را با فاصله زياد شكست دهد. بدين ترتيب وي نخستين رئيس جمهوري بود كه براي ۳ دوره در كاخ سفيد ماندگار شد. وي بار ديگر در انتخابات سال ۱۹۴۴ به پيروزي دست يافت و عليرغم اينكه از بيماري رنج مي بردو بر روي صندلي چرخدار نشسته بود، مسئوليت قوه مجريه را بر عهده گرفت. اما بيماري به وي اجازه نداد چهارمين دوره رياست جمهوري خود را به پايان برساند و در سال ۱۹۴۵ درگذشت. ۶سال پس ازمرگ روزولت، اصلاحيه بيست و دوم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا به تصويب رسيد و مدت زمان رياست جمهوري را تنها به دو دوره متوالي محدود كرد.
دردوره رياست جمهوري هري ترومن كه از سال ۱۹۴۵ جانشين روزولت شد و در انتخابات ۱۹۴۸ از جانب مردم برگزيده شد، ۲ رويداد مهم و حساس داخلي روي داد. براي نخستين بار درتاريخ ايالات متحده، كنگره از دست رئيس جمهور خارج شد و سيستم حكومتي دو حزبي در آن سال بوجود آمد. مهمتر از آن، تعارض و كشمكش ميان دو حزب حاكم بركاخ سفيد و كنگره به اندازه دوران پس از جنگ جهاني دوم عميق و طولاني نبود.
[ویرایش] جامعه بزرگ
۲ دوره رياست جمهوري دوايت آيزنهاور از راهيابي دموكرات ها به كاخ سفيد جلوگيري بعمل آورد. اما در انتخابات سال ۱۹۶۰ كه نشانه هاي تغيير درجامعه ايالات متحده آمريكا به خوبي نمايانگر بود، دموكرات ها يكبار ديگر به پيروزي دست يافتند. جان اف كندی نامزد حزب دموكرات با فاصله اندكي ريچارد نيكسون جمهوريخواه را شكست داد و به عنوان جوان ترين رئيس جمهور ايالات متحده با ۴۳ سال سن به كاخ سفيد راه يافت. وي برخلاف كليه روساي جمهور اين كشور كاتوليك بود و پيروزي وي، به تسلط مطلق جامعه پروتستان بر زندگي سياسي آمريكا پايان داد. وي برنامه هاي اجتماعي گسترده اي را به كنگره ارائه كرد كه اكثراً از سوي نمايندگان محافظه كار هردو حزب جمهوريخواه ودموكرات رد شد. كندي همچنين گام هايي براي رفع تبعيض نژادي درايالت هاي جنوبي به مرحله اجرا گذاشت.اين برنامه ها پس از ترور وي در دالاس و توسط لیندون جانسون ادامه يافت.
با ترور كندي در سال ۱۹۶۳، ليندون جانسون معاون وي، مسئوليت رياست جمهوري را بر عهده گرفت و توانست با پيروزي در انتخابات ۱۹۶۴ يك دوره ديگر در كاخ سفيد بماند. وي با شعار ” جامعه بزرگ ” Great Society و با هدف رفع فقر، گرسنگي و تبعيض پا به عرصه انتخابات سال ۱۹۶۴ گذاشت.
[ویرایش] دوران افول
با پايان يافتن دهه ۱۹۶۰، ديدگاه ملت آمريكا در قبال دولتمردان دموكرات تعيير يافت و انگيزه براي انتخاب فرد جديد با شعارهاي جديد روز به روز بيشتر قوت گرفت. درانتخابات رياست جمهوري سال ۱۹۶۸ ريچاردنيكسون از حزب جمهوريخواه به عنوان مردي با ايده هاي جديد راهي كاخ سفيد شد. وي و جانشينش جرالد فورد به مدت ۸ سال، دموكرات ها را از كاخ سفيد دور نگه داشتند تا اينكه رسوايي واترگيت و شكست تحقير آميز ارتش آمريكا درويتنام يكبار ديگر افكار عمومي را براي يك رئيس جمهور دموكرات مهيا ساخت. جيمي كارتر با هدف پيشبرد دولت رفاهي و تاكيد بر مسائل اخلاقي و حقوق بشر در سال ۱۹۷۶ به پيروزي رسيد. وي بلافاصله پس ازورود به كاخ سفيدعليرغم مخالفت محافظه كاران كنگره، اصلاحات اجتماعي خودرا ارائه نمود. كارتر با افزايش ماليات ها به جنگ كسري بودجه رفت و در برنامه هاي انرژي ايالات متحده تجديد نظر كرد.در عرصه سياست خارجي كارتر از يكسو با برپايي كنفرانس كمپ ديويد و صلح ميان مصر و اسرائيل به يك دستاورد بزرگ دربحران خاور ميانه و جلب نظر گروههاي يهودي داخل آمريكا نايل شد و از سوي ديگر دولت وي بدليل به گروگان گرفته شدن ۵۲ ديپلمات اين كشور درتهران فلج گرديد.
گروگانگيرى در تهران، ۴۴۴ روز به طول انجاميد و تنها زمانى پايان يافت كه كارتر در پى شكست از ريگان كاخ سفيد را ترك كرده بود. اين ماجرا كه پس از شكست در جنگ ويتنام بزرگترين ضربه را به روحيه ملت آمريكا وارد ساخت، يك سال آخر رياست جمهورى كارتر را كاملاً تحت الشعاع خود قرار داد.
[ویرایش] بازگشت به قدرت
هنگامى كه عمليات نجات گروگان ها در طبس شكست خورد اين ماجرا به يك رسوايى كامل بدل گشت. ناكامى در عرصه بين المللى شكست كارتر و دموكرات ها را در انتخابات ۱۹۸۰ به دنبال آورد و اين حزب را به مدت ۱۲ سال از كاخ سفيد دور نگه داشت. تا اينكه در سال ۱۹۹۲ بیل کلینتون رهبرى دموكرات هاى جوان و ليبرال مسلك را به عهده گرفت و توانست براى ۸ سال و تا پايان قرن بيستم اداره كشور را در دست گيرد.
كلينتون از هنگام ورود به كاخ سفيد، طرح هاى جسورانه را به مرحله اجرا گذاشت. وى پس از ۱۲ سال حاكميت محافظه كاران، ماليات ها را افزايش داد و در پايان زمامدارى خود ۱۳۰ ميليارد دلار مازاد بودجه بر جاى گذاشت. در عرصه مسائل اجتماعى، وى از ورود همجنس بازان به ارتش حمايت كرد و با كمك همسرش، هیلاری کلینتون تلاش مداومى را براى تصويب قوانين بيمه هاى اجتماعى صورت داد. از سال ۱۹۹۳ كه جمهوريخواهان پس از ۴۰ سال كنترل هر دو مجلس كنگره را در دست گرفتند، نبرد ميان ليبرال ها و محافظه كاران شدت گرفت. اين نبرد حتى به تعطيلى يك هفتگى دولت فدرال به دليل تصويب نشدن لايحه بودجه انجاميد. محافظه كاران همچنين پرونده هاى حقوقى مالى _ اخلاقى را عليه كلينتون ها به راه انداختند. بيل كلينتون در سال ۱۹۹۹ تا يك قدمى استيضاح و بركنارى پيش رفت و تنها با يك راى توانست از چنگ دشمنانش بگريزد. ماجراى رسوايى اخلاقى مونيكا لوينسكى ( رسوایی مونیکا گیت ) ، دو سال آخر رياست جمهورى كلينتون را تحت الشعاع خود قرار داد و حتى ال گور، معاون كلينتون و نامزد دموكرات ها در انتخابات سال ۲۰۰۰ را نيز بى نصيب نگذاشت. در جريان انتخابات سال ،۲۰۰۰ دموكرات ها به رغم تبليغات سنگين محافظه كاران به پيروزى در جلب آراى مردمى دست پيدا كردند، اما جمهوريخواهان با دخالت در انتخابات ايالت فلوريدا، سرانجام پس از ۳۵ روز كشمكش حقوقى و سياسى، جرج دبليو بوش را به كاخ سفيد فرستادند. بدين ترتيب قرن بيستم كه با حاكميت جمهوريخواهان آغاز شده بود، با حاكميت دموكرات ها پايان يافت.
[ویرایش] جناح بندی داخلی
[ویرایش] جناح سوسيال دموكراتيك چپ
اين جناح منتهى اليه سمت چپ حزب دموكرات را تشكيل مى دهد. الگوى سياسى رهبران اين جناح، احزاب سوسياليست اروپايى است. سوسيال دموكراتيك چپ حزب دموكرات خواهان ايفاى نقش بهتر براى دولت، افزايش ماليات ها و تاكيد بيشتر بر برنامه هاى اجتماعى و رفاهى است. ايالت هاى شمال شرقى و شمال غربى، به ويژه ايالت واشينگتن پايگاه اصلى جناح چپ حزب دموكرات محسوب مى شود. باربارا لى نماينده مجلس و دنيس كوسينيچ رقيب جان كرى در انتخابات درون حزبى سال ۲۰۰۴ حزب دموكرات از جمله شاخص ترين چهره هاى جناح سوسيال دموكراتيك چپ حزب دموكرات به شمار مى آيند. انجمن حزبى كنگره پيشرو و محفل اصلى اين جناح است.
[ویرایش] ليبرال هاى سنتى
در يك گام به سوى راست، جناح ليبرال هاى سنتى بعد از جناح سوسيال دموكراتيك چپ قرار مى گيرد. اين جناح خود را پيرو انديشه هاى «جامعه بزرگ» ليندون جانسون مى داند. برخلاف سوسيال دموكرات ها، ليبرال هاى سنتى بر اقتصاد آزاد و محدود شدن نسبى قدرت دولت تاكيد مى كنند، اما در عين حال خواهان گسترش بيمه هاى اجتماعى و تقويت خدمات درمانى هستند. از نظر اين جناح، دولت موظف است براى تامين نياز هاى اقشار فقير و كم درآمد ماليات ها را افزايش دهد. بدنه اصلى حزب دموكرات ها را جناح ليبرال هاى سنتى تشكيل مى دهد. سناتور هيلارى كلينتون، نانسى پلوسى رپپیس مجلس نمایندگان و جان كرى نامزد دموكرات ها در انتخابات سال ،۲۰۰۴ جناح ليبرال هاى سنتى را نمايندگى مى كنند. اين جناح دوران حكومت ۸ ساله بيل كلينتون را عصر طلايى لقب داده است.
[ویرایش] ليبرال هاى ميانه و راست ميانه
اين دو جناح به طور مشترك در ميان دو جناح چپ (سوسيال دموكراتيك چپ و ليبرال هاى سنتى) و راست (محافظه كاران سبك جمهوريخواهى) قرار مى گيرند. ميانه رو هاى حزب دموكرات نه به اندازه چپ ها منتقد نظام سرمايه دارى هستند و نه به اندازه راست ها از اقتصاد آزاد و عدم دخالت دولت در اقتصاد حمايت مى كنند. از نظر ميانه روها بايد ميان عدالت اجتماعى و رشد اقتصادى توازى برقرار شود. به همين دليل برخى از اعضاى اين جناح در كنگره به كاهش ماليات ها راى مى دهند و ليبراليسم اجتماعى نظير همجنس گرايى و سقط جنين را مغاير اصول اخلاقى و مذهبى ارزيابى مى كنند.سناتور ژوزف ليبرمن نامزد پست معاونت رياست جمهورى در انتخابات سال ۲۰۰۰ از حزب دموكرات عمده ترين چهره راست ميانه است. هوارد دين فرماندار سابق ايالت ورمونت، در جرگه هواداران جناح ليبرال هاى ميانه قرار دارد. پايگاه سنتى جناح راست ميانه، ايالت هاى جنوبى سواحل شرقى آمريكا و ايالت هاى جنوبى درياچه هاى بزرگ است.
[ویرایش] راست محافظه كار
نزديك ترين جناح حزب دموكرات به حزب جمهوريخواه را تشكيل مى دهند. اين جناح با حفظ اصول كلى ايدئولوژى چپ، خواهان كاهش نقش دولت، كاهش ماليات ها، تقويت بنگاه هاى خصوصى و رونق بازار هاى تجارت آزاد در خارج از آمريكا هستند. اين جناح در حقيقت بقاياى حزب دموكرات در پيش از جنگ هاى داخلى آ مريكا را نمايندگى مى كند. از اين رو برخلاف روح كلى حزب دموكرات كه از جامعه چند نژادى حمايت مى كند، محافظه كاران حزب دموكرات به شدت نژادپرست هستند. آنان همچنين با ليبرال هاى شمال شرقى بر سر همجنس بازى، سقط جنين و كنترل اسلحه اختلاف نظر جدى دارند.روحيه ناسيوناليستى و مذهبى از ديگر ويژگى هاى جناح راست محافظه كار حزب دموكرات به شمار مى آيد. از اين رو جناح چپ و ميانه حزب، راستگرايان را محافظه كاران سبك جمهوريخواهان لقب داده اند.
[ویرایش] سازمان های زیر مجموعه
- دموکرات های سگ آبی Blue Dog Democrats
- انجمن دموکرات های آزاد Democratic Freedom Caucus
- دموکرات های خارج Democrats Abroad
- شورای رهبری دموکرات ها Democratic Leadership Council
- حزب دموکرات دره سان فراندوDemocratic Party of the San Fernando Valley (DP/SFV)
- کالج دموکرات ها College Democrats
- دموکرات ها برای زندگی آمریکاییDemocrats for Life of America
- انیستیتوی ملی دموکرات ها برای امور بین الملل National Democratic Institute for International Affairs
- سازمان های غیر رسمی دموکرات ها Unofficial organizations for Democrats
- کمیته انتخاباتی کنگره دموکرات ها Democratic Congressional Campaign Committee
- کمیته انتخاباتی سنای دموکرات ها Democratic Senatorial Campaign Committee
- دموکرات های پیشروی آمریکا Progressive Democrats of America
- دموکرات های جوان آمریکا Young Democrats of America
- فدراسیون ملی زنان دموکرات National Federation of Democratic Women
متنكمت
[ویرایش] جُستارهای وابسته
[ویرایش] پیوند به بیرون
[ویرایش] منابع
- آندره موروا ، " تاریخ آمریکا " ، نجفقلی معزی ، ( اقبال ، تهران ، ۱۳۸۳) ، چاپ دوم
- بیل کلینتون ، " یک زندگی " ، بیژن اشتری ، ( انتشارات مهد فرهنگ ، تهران ، ۱۳۸۴ ) چاپ اول
- رابرت شولزینگر ، " دیپلماسی آمریکا در قرن بیستم " ، حمید رفیعی مهرآبادی ، ( دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، تهران ، ۱۳۷۹) ، چاپ اول
- مارکوس وب ، " ایالات متحده آمریکا " ، فاطمه شاداب ، ( ققنوس ، تهران ، ۱۳۸۳) ، چاپ اول
- فرانک ال. شوئل ، " آمریکا چگونه آمریکا شد ؟ " ، ابراهیم صدقیانی ، ( انتشارات امیر کبیر ، تهران ، ۱۳۸۳) ، چاپ سوم
- حسین حمیدی نیا ، " ایالات متحده آمریکا " ، ( دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی ، تهران ، ۱۳۸۲) ، چاپ اول
- آلن بارکر ، " جنگ داخلی آمریکا " ، دکتر حسن مرندی ، ( سازمان کتابهای جیبی ، تهران ، ۱۳۴۶ ) ، چاپ اول ، ۲۷۶ صفحه