هارون الرشید

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

هارون الرشید(تلفظ:harunorrašid) خلیفه عباسی (۷۶۳ تا ۲۴ مارس ۸۰۹ میلادی) بود. او پنجمین و ناماورترین خلیفه این دودمان عرب بود. او از ۷۸۶ تا ۸۰۹ میلادی فرمانروایی کرد. نام وی در کتاب هزار و یک شب گنجانده شده است.

هارون پسر المهدی سومین خلیف عباسی بود.مادرش کنیزی یمنی به نام الخیزران بود. او زنی پرنفوذ بر شوهر و پسرش بود.

فهرست مندرجات

[ویرایش] هارون و برمکیان

با به قدرت رسیدن هارون برمکیان نیز کنترل وضع را در دست گرفتند و یحیی پسر خالد برمک وزیر هارون شد. این خاندان توانمند ایرانی از زمان المهدی بر سر قدرت بودند و به هارون نیز یاری رساندند تا به قدرت برسد. در آغاز فرزندان یحیی مورد عنایت هارون قرار گرفتند ولی پس از چندی خلیفه ایشان را به زندان انداخت و داراییهایشان را به تاراج برد. دلیل این خشم ناگهانی را عشق جعفر پسر یحیی برمکی به عباسه خواهر هارون و زناشویی پنهانی این دو نوشته‌اند. داستان از اینجا آغاز شد که هارون دوست داشت تا خواهرش را نیز در نشستهایی که با جعفر می‌گذاشت همراه کند ولی چون در اسلام همنشینی زن و مرد بیگانه حرام است به ناچار ترتیب یک زناشویی اسمی را میان آنها گذارد. ولی عباسه و جعفر پنهانی به هم پیوستند. هنگامی که از عباسه فرزندی پدید آمد خشم هارون را فراگرفت. هارون زمانی که این داستان را شنید در مکه بود. اندکی پس از ان هارون به بغداد بازگشت و دستور داد تا جعفر را بکشند. او را دو پاره کردند و پیکرش را در دو سوی پلی در سوی شرقی شهر آویختند. پیکر سه سال در همانجا آویزان بود تا زمانی که هارون از آنجا می‌‌‌گذشت دستور داد تا پیکر را پایین آوردند و سوزاندند. ناگفته نماند که پدر و برادران جعفر نیز پس از این رویداد به زندان افکنده شدند.

اگر چه می‌نماید که برای سربه نیست کردن برمکیان این تنها بهانه‌ای بوده است چه که او از سوی این خاندان ایرانی احساس خطر می‌کند

[ویرایش] فرزندان هارون

هارون دو پسر داشت؛امین و مامون. مامون از امین بزرگ‌تر بود ولی امین دختر زبیده بود که زبیده دختر بزرگ منصور خلیفه عباسی بود. حال آنکه مادر مامون یک کنیز ایرانی بود. از این رو بسیاری امین را جانشین پدر می‌دانستند.

[ویرایش] دربار و دیگران

در زمان هارون بغداد به اوج شکوه و زیبایی خود رسید.وی پرشکوهترین کاخ را در بغداد ساخت.بردگان و درباریان بسیار از کاخ او پاسداری می‌‌کردند. پس از چندی او کاخی دیگر به نام الرقّاح را در شمال سوریه ساخت. او پس از جاگیر شدن در الرقاح هرگز به بغداد بازنگشت.

او را برخی خلیفه‌ای دادگر خوانده‌اند.

او هم‌زمان با شارلمانی می‌زیست و با اروپای آن زمان رابطه بازرگانی گسترده‌ای به راه انداخته بود. او همچنین با چین رابطه دیپلماتیک برقرار ساخت.

هارون در هنگام سفر به بخش‌های شرقی فرمانرواییش بيمار شد و مرد.

[ویرایش] هارون الرشید در نظر شیعیان

از آنجای که هارون الرشید امام هفتم یعنی موسی پسر جعفر را به قتل رساند. شیعیان نظر خوبی نسبت به او ندارند.

[ویرایش] منبع