دین
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
در متن این مقاله از هیچ منبع و ماخذی نام برده نشدهاست. شما میتوانید با افزودن منابع بر طبق اصول اثباتپذیری و شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیپدیا کمک کنید. مطالب بیمنبع احتمالاً در آینده حذف خواهند شد. |
دین یا کیش یا طریقت یا شریعت که مقابل کفر است. در سانسکریت و گاتها و دیگر بخشهای اوستا مکرر کلمه ٔ «دئنا» آمده دین در گاتهابمعانی مختلف کیش ، خصایص روحی ، تشخص معنوی و وجدان بکار رفته است و بمعنی اخیر دین یکی از قوای پنجگانه ٔ باطن انسان است[۱]
تعریف دین، (برگرفته از واژهٔ «دینا» در پارسی کهن[نیازمند منبع]) کار بسیار دشواری است و تعریف مشخصی از دین وجود ندارد که همه دینداران و بیدینان بتوانند بر روی آن توافق نظر داشته باشند ولی نزدیک ترین تعریف به دین میتواند این باشد:
دین، باور به موضوعات ایزدی، فراطبیعی است که به نیایش و پرستش میانجامد و بر ایمان مبتنی است. به خود آن پرستش یا نمودهای نهادینه یا فرهنگی آن پرستش یا آمیزهای از این دو نیز دین میگویند. به زبانی دیگر دین آن چیزی است که انسان را بهحقیقت پیوند میزند. هر دینی در نهایت دارای دو جزء اساسی است که بر آنها بنا شده است: آموزش و روش.[نیازمند منبع]
واژههای دیگری مانند کیش و مذهب گاه به همان معنی دین و گاه به معنی زیرشاخههایی از یک دین بکار میروند.
دین یا آسمانی است یعنی پیامبر ی آمده و مدعی این است که هر چه آورده از طرف خدا و از آسمان است و یا آسمانی نیست یعنی حاصل افکار و عقاید یک انسان می باشد. از بزرگترین دینهای جهان میتوان از دینهای ابراهیمی نام برد. دینهای ابراهیمی که همه از یک ریشه و منطقهٔ خاور میانه سرچشمه میگیرند عبارتاند از اسلام، مسیحیت و یهودیت. دینهای بابی و بهائی نیز ادیان نوینی هستند ولی در ادیان سامی ریشه دارند.
از دینهای بزرگ دیگر در جهان میتوان از بوداگرایی، هندوگرایی و آیین کنفوسیوسگرایی نام برد. ادیان لزوماً خدامحور نیستند ولی به نظر میرسد تمام ادیان معتقد به ماوراء طبیعت باشند.
دینهای کهن فراوان دیگری نیز وجود دارد مانند زرتشتیگری، مانیگری، مهرپرستی و جز اینها.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] ریشهشناسی واژهٔ دین
واژهاي دین از واژه اوستایی دَئِنا ریشه میگیرد. خود واژه دئنا به ریشه کارواژه «دا» به معنی اندیشیدن و شناختن میرسد. در اوستا واژه دئنا به معنی دین و نیز نیروی ایزدی بازشناسی نیک از بد گزارش شده است. در زبان اوستایی و نیز پارسی میانه به همکردها (ترکیب ها)یی گوناگونی از این واژه بر میخوریم مانند: دین آگاهی، دین بُرداری (نمایش دینی)، دینکرد (کردار دینی)، دین یشت (نام شانزدهمین یَشت از یشتهای بیست و یک گانه اوستا) و جز اینها.
البته نظريه ديگری نيز می گويد كه از واژه دئنا گرفته شده است كه به معنای وجدان است.[نیازمند منبع] زرین كوب در كتاب قلمروی وجدان در مورد دين بحثی می كند كه دين در اصل همان وجدان انسان ها است.
[ویرایش] اهمیت دین
پیوند دین و انسان، پیوندی دیرین و پایدار بوده، اما این رابطه، در گذر زمان چه در وجه فردی دین و چه در بعد اجتماعی آن، همواره دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. هرچند دین نقش و عملکردی همواره یکسان نداشته، اما از نخستین جوامع انسانی تا امروز، عنصری اساسی و بنیادین از هر اجتماع انسانی را تشکیل داده و یکی از اصلیترین محورهای صف بندیها و دسته بندیها در درون جوامع یا تمایز ملل از یکدیگر بوده است. در جهان امروز نیز، به رغم همه اختلاف نظرها، مجادلات و مبارزات، مباحث و تفسیرهای متفاوتی که از ماهیت و وظایف دین به دست داده شده، به نظر نمیرسد که از اهمیت و میزان گسترش و حضور آن در حوزههای خصوصی و عمومی زندگی بشری کاسته شده باشد.
[ویرایش] مذهب، عامل احساس هویت
بر اساس پژوهشی که موسسه بین المللی نظرسنجی گالوپ، انجام داده، پس از ملیت، مذهب، دومین عامل احساس هویت در جهان به شمار میرود. اما دین چیست و آیا با وجود آیینها و مذاهب گوناگونی که هر یک قصد دارند پیروان خود را به شکلی ویژه به مقصدی خاص رهنمون شوند، میتوان تعریفی واحد از آن ارایه کرد؟ ارایه تعریفی جامع و مانع از مفهومی به گستردگی دین، چه از منظری درون دینی و چه از چشم اندازی برون دینی، دشوار به نظر میرسد. با این همه در تعریفی حداقلی، شاید دین مجموعهای از آموزههایی باشد که در ذات خود معطوف به "امر قدسی" اند. از سوی دیگر، مشکل تنها ارایه تعریفی فراگیر و مقبول از مفهوم دین نیست. آنچه در عمل مشاهده شده، آن است که در بسیاری از موارد، ادیان به رغم آموزه هایشان در مورد وحدت و مهربانی، خود یکی از عوامل جدایی، تفرقه و جنگ و دشمنی بوده اند. بسیاری از پژوهشگران در پاسخ به این سوال که در چنین وضعیتی، رسالت و نقش دین را چگونه باید تبیین کرد؟ میگویند که آنچه باید بیش از هر چیز دیگر مورد توجه قرار گیرد، ذات و جوهره ادیان و صبغه معنوی و فرهنگی آنهاست. فارغ از چنین مباحثی، به نظر میرسد که در جهان امروز، در این نکته نمیتوان تردید کرد که نقش و اهمیت سیاسی و اجتماعی دین از چند دهه پیش به این سو، به صورت فزایندهای افزایش یافته است. در این اقبال مجدد، به نظر میرسد که برداشتهای بنیادگرایانه از دین، با سرعت بیشتری گسترش یافتهاند و اکنون به عنصری مهم در مناسبات و معادلات سیاسی و اجتماعی بدل شده اند.
در جهان امروز، به همان اندازه که دین مهم است و عاملی هویت بخش به شمار میرود، رهبران و مراجع دینی نیز، از موقعیت و اهمیتی قابل توجه برخوردارند. بر اساس پژوهش موسسه گالوپ مردم جهان امروز بیش از هر مرجع دیگری، به رهبران و مراجع مذهبی اعتماد دارند. قدرت یابی مجدد دین، به عنوان عاملی تعیین کننده در حوزه زندگی عمومی، پیامدهایی ویژه نیز به همراه خواهد داشت و از جمله میتواند به گسترش و تعمیق اختلافها در برداشتها و تفسیرهای پیروان ادیان و مراجع مذهبی بینجامد.
یونگ :مذهب به معنای احترام از روی وجدان و با کمال توجه به عوامل غیر عقلانی روان و سرنوشت فرد یا به عنوان رعایت دقیق و به حساب آوردن برخی عوامل نادیدنی و غیر قابل کنترل , یک نگرش غریزی خاص انسان است .
[ویرایش] منابع
- ↑ (یادداشت مرحوم دهخدا).
[ویرایش] فهرست ادیان جهان
- اسلام
- بابی
- بودائی
- بهائی
- تصوف
- جائینگرایی
- دائوگرایی
- دروزگرایی
- راستافاریگرایی
- زرتشتی
- ساینتولوژی
- سیکگرایی
- شیطانپرستی
- کیش کنفوسیوس
- آیین مانی
- مسیحیت
- مهرپرستی
- ویکا
- هندوگرایی
- یزیدیان
- یهودیت