اسرائیل
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
در بیطرفی این مقاله اختلاف نظر وجود دارد. لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید. |
در مورد دُرستیِ موضوعات ذکرشده در این مقاله اختلافنظر وجود دارد. لطفاً به گفتگوهای صفحهٔ بحث مراجعه کنید. |
عبری: מדינת ישראל (مِدینَت ییسرائِل) عربی: دولة إسرائیل دولت اسرائیل |
|||||
|
|||||
شعار ملی: - | |||||
سرود ملی: هاتیکوا (امید) | |||||
پایتخت - مختصات جغرافیایی |
اورشلیم |
||||
بزرگترین شهر | اورشلیم | ||||
زبان رسمی | عبری، عربی | ||||
نوع حکومت | جمهوری پارلمانی شیمون پرز ایهود اولمرت |
||||
اعلام استقلال |
۱۴ مه ۱۹۴۸ | ||||
مساحت - کل - آبها (%) |
۲۰٬۷۷۰ km² (۱۵۱ام) ۲~ |
||||
جمعیت - براورد ۲۰۰۷ - تراکم جمعیت |
۷٬۱۵۰٬۰۰۰ (۹۸ام) ۳۲۴/km² (۳۴ام) |
||||
تولید ناخالص داخلی (برابری قدرت خرید) - کل - سرانه |
براورد ۲۰۰۶ ۱۷۷٫۳ میلیارد دلار (۴۷ام) ۲۶٬۲۰۰ دلار (۲۸ام) |
||||
شاخص توسعه انسانی (۲۰۰۶) | ۰٫۹۲۷ (۲۳ام) – بالا | ||||
واحد پول | شکل (₪) (ILS ) |
||||
منطقه زمانی - در تابستان (DST) |
|||||
کد بینالمللی خودرو |
IL
|
||||
دامنه اینترنتی | |||||
پیششماره تلفن |
+972
|
اسرائیل (در عبری: מדינת ישראל) کشوری است واقع در غرب قاره آسیا در خاورمیانه و در حاشیه دریای مدیترانه.
این کشور در شمال با لبنان، در شرق با سوریه و اردن و در جنوب غربی با کشور مصر دارای مرز مشترک است. اسرائیل در سال ۱۹۴۸ اعلام استقلال کرد. با بیش از هفت میلیون شهروند که اکثر آنان را یهودیان تشکیل میدهند، اسرائیل تنها کشور کلیمی در جهان است. این کشور، رسماً شهر اورشلیم را پایتخت خود مینامد و هیئت دولت و کنیست (پارلمان) اسرائیل در آن قرار دارد. کشور اسرائیل تنها لیبرال دمکراسی در منطقه خاورمیانه است.[۱]
فهرست مندرجات |
جغرافیا
۱.مساحت کشور اسرائیل بدون احتساب مساحت مناطقی که در سال ۱۹۶۷ به اشغال اسرائیل درآمد ۲۰٬۷۷۰ کیلومترمربع است که از این میان ۲۰٬۳۳۰ کیلومترمربع خشکی است.
۲.مجموع مساحت کشور اسرائیل بنا بر قانون این کشور (یعنی با احتساب شرق اورشلیم و بلندیهای جولان) ۲۲٬۱۴۵ کیلومتر مربع است که از این میان ۲۱٬۶۷۱ کیلومتر مربع خشکی است.
۳.مجموع مساحت کل سرزمینهای تحت تسلط اسرائیل (با احتساب مناطق تحت اشغال نظامی و حکومت خودگردان فلسطینی کرانه باختری) ۲۸٬۰۲۳ کیلومتر مربع است که از این میان ۲۷٬۵۴۹ کیلومتر مربع خشکی است.
تقسیمات کشوری
- نوشتار اصلی را بخوانید: فهرست شهرهای اسرائیل
- نوشتار اصلی را بخوانید: فهرست استانهای اسرائیل
کشور اسرائیل به شش استان מחוזות محوزوت (جمع محوز) و ۱۳ بخش נפות نافوت (جمع نافا) تقسیم میشود:
۱. استان اورشلیم (محوز یروشالایم)
- مرکز استان: اورشلیم
۲.استان شمالی (محوز هاطزافون)
- مرکز استان: نازارث
- بخشها:
- زفات
- کینرت
- ییزرئل
- آکو
- گولان
۳. استان حیفا (محوز حیفا)
۴.استان مرکزی (محوز هامرکز)
- مرکز استان:راملا
- بخشها:
- شارون
- پتاه
- راملا
- رهووت
۵.استان تل آویو (محوز تل آویو)
- مرکز استان: تل آویو
- مرکز استان: بئرشبع
- بخشها:
- آشقلون
- برشوه
شهرهای مهم اسرائیل
تاریخ
- نوشتار اصلی را بخوانید: تاریخ اسرائیل
قبل از تشکیل دولت اسرائیل
اغلب سرزمینی را که امروزه به آن کشور اسرائیل میگویند زادگاه دین یهود در سده دهم پیش از میلاد (و یا حتی قبل از آن) دانستهاند[نیازمند منبع]؛ هرچند که برخی پژوهشگران با این نظر همنگر نیستند. نام قوم یهود (بنی اسرائیل) به معنی فرزندان اسرائیل است.در عهد عتیق یعقوب پیامبر به اسرائیل ملقب شده که به معنای زورآزمایی کننده با خدا است. قوم یهود از آن جهت بنیاسرائیل نامیده می شوند که خود را از نسل اسباط دوازده گانه یعنی فرزندان حضرت یعقوب میدانند.
شکل گیری صهیونیسم تا تشکیل دولت اسرائیل
اولین موج مهاجرت به اسرائیل (Aliyah) از سال ۱۸۸۱ با مهاجرت اشکنازیها در نتیجهٔ یهودیستیزی[نیازمند منبع] آغاز گشت و با ایدههای ناسیونالیستی صهیونیسم بر مبنای عقاید موزس هس (Moses Hess) با عنوان «بازخرید وطن» ادامه پیدا کرد. یهودیان زمینهای زیادی را از عثمانی و مالکان عرب خریداری کردند. پس از آنکه یهودیان مراکز و آبادیهای کشاورزی در این سرزمین ایجاد کردند،[نیازمند منبع] منازعات بین اعراب و یهودیان آغاز گشت.[نیازمند منبع]تئودر هرتزل (۱۸۶۰-۱۹۰۴) یک یهودی اتریشی، جنبش صهیونیسم را پی نهاد. در سال ۱۸۹۶ او کتابی موسوم به سرزمین اسرائیل (Der Judenstaat) منتشر کرد و در آن ایده تشکیل یک کشور یهودی را مطرح کرد. با تلاش وی[نیازمند منبع] کنگره جهانی صهیونیسم تشکیل شد.
ایجاد جنبش صهیونیسم موجب موج دوم مهاجرت به خاور میانه شد (۱۹۰۴ - ۱۹۱۴) و بیش از ۴۰۰۰۰ یهودی به آن سرزمین مهاجرت کردند. در سال ۱۹۱۷ وزیر خارجه بریتانیا آرتور جی بالفور اعلامیه مشهوری را منتشر کرد که از در نظر گرفتن فلسطین به عنوان سرزمینی برای یهودیها پشتیبانی شده بود. در ۱۹۲۰ فلسطین بهعنوان عضوی از جامعه ملل تحت قیمومیت بریتانیا پذیرفته شد. مهاجرت یهودیان در موج سوم (۱۹۱۹ - ۱۹۲۳) و چهارم (۱۹۲۴ - ۱۹۲۹) پس از جنگ اول جهانی ادامه یافت. در شورش اعراب در ۱۹۲۹ در فلسطین، ۱۳۳ یهودی و از جمله ۶۷ نفر در هبرون کشته شدند. گسترش نازیسم در ۱۹۳۳ آغازگر موج پنجم مهاجرت بود. نسبت یهودیان از ۱۱٪ در ۱۹۲۲ به ۳۰٪ در ۱۹۴۰ افزایش یافت.[نیازمند منبع] پیش از این ۲۸ درصد از اراضی سرزمین فلسطین توسط یهودیان و یا سازمانهای صهیونسیت خریداری شده بود.[نیازمند منبع] و این در حالی بود که نیمه جنوبی این ناحیه را سرزمینهای خشک و اغلب فاقد جمعیت صحرای نجو (Negev) تشکیل میداد. متعاقب هولوکاست و گسترش یهودیستیزی در اروپا، موج گستردهای از مهاجرت به این سرزمین بوقوع پیوست[نیازمند منبع] و در پایان جنگ دوم جهانی، جمعیت یهودیان در فلسطین بیش از ۶۰۰۰۰۰ نفر بود. در سال ۱۹۳۹ ، بریتانیا «نامه سفید (گزارش دولت) سال ۱۹۳۹» خود را منتشر نمود و در آن مهاجرت یهودیان و خرید زمین توسط آنها را محدود نمود که شاید علت آن شورشهای اعراب در فاصله سالهای ۱۹۳۶ - ۱۹۳۹ بودهاست. از دیدگاه انجمنهای یهودی و صهیونیستها، این «نامه سفید» خیانت به اعلامیه ۱۹۱۷ بالفور بود. ضمن آنکه اعراب نیز از این تصمیم راضی نبودند و خواهان توقف کامل مهاجرت یهودیان به این سرزمین بودند. اما این «نامه سفید» خط دهنده سیاست بریتانیا تا انتهای دوران قیمومیت بر آن سرزمین بود. در نتیجه از مهاجرت بسیاری از یهودیان که از آزار نازیهای آلمان به فلسطین فرار میکردند[نیازمند منبع]، ممانعت به عمل آمد و آنان مجبور به بازگشت به اروپا شدند. دو نمونه از درگیرهای ناشی از این سیاست غرق شدن کشتیهای اِستروما (Struma) و اِکسُدوس (Exodus) توسط نیروی دریایی بریتانیا بود که باعث کشته شدن به ترتیب ۷۶۲ و ۴۵۵۴ مهاجر یهودی در دهه چهل میلادی گشت.[نیازمند منبع]
در سال ۱۹۴۷ نیروهای بریتانیایی ناامید از برقراری توازن[نیازمند منبع] میان اعراب و یهودیان خود را از مناسبات کنار کشیدند. برحسب طرح تقسیم ارائهشده توسط سازمان ملل قرار بر این بود که این منطقه بین اعراب و یهودیان بطور مساوی تقسیم گردد و بیتالمقدس(اورشلیم) نیز محدودهٔ تحت نظارت سازمان ملل قرار گیرد، تا از ایجاد برخورد جلوگیری شود. اما یهودیها به طرح قانع نبودند و مناطق دیگری را نیز به اشغال درآورده و ضمیمه خاک خود کردند. اعراب نیز با تشکیل حاکمیتی یهودی به هر نحو مخالف بودند و مخالفت خود را اعلام کردند.
بعد از تشکیل دولت اسرائیل
در ۱۴ مه ۱۹۴۸، چند ساعت پیش از پایان حاکمیت بریتانیا بر فلسطین، تشکیل کشور اسرائیل اعلام شد. در سال ۱۹۴۸ ایران تنها کشور در خاورمیانه بود که این کشور را به رسمیت شناخت. همچنین در طی سالهای ۱۹۴۸ - ۱۹۷۹ ایران کمک بسیار زیادی به مهاجرت یهودیان اروپای شرقی به فلسطین میکرد،[نیازمند منبع] که این امر ناخشنودی دولتهای خاورمیانه را برانگیخت.
در سال ۱۹۴۸ م. با اشغال قسمت اعظمی از فلسطین در محل باستانی کشور پادشاهی مکابیز، دولت اسرائیل در آسیای غربی در مشرق مدیترانه تشکیل گردید. مساحت آن ۲۱۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعیت آن ۳۶۹۰۰۰۰ تن است. پایتخت آن شهر تل آویو و شهرهای عمده آن اورشلیم و حیفا (بندر مهم) است. طبق قانون کنِسِت بنا بودهاست، پایتخت این کشور به اورشلیم منتقل شود و سفارتخانههای خارجی نیز به آنجا برود، اما تا کنون فقط ایالات متحده آمریکا این تصمیم را به رسمیت شناختهاست و مرکز نمایندگی اصلی خود را به اورشلیم منتقل کردهاست و عملا هنوز تل آویو پایتخت است. هرچند در منابع رسمی دولت اسرائیل، اورشلیم به عنوان پایتخت معرفی میشود و تل آویو تنها یک شهر مهم به شمار میآید.[نیازمند منبع]
پیامد اعلام استقلال
در پی اعلام استقلال اسرائیل خشونت بین اعراب و یهودیان بالا گرفت. به زودی ارتشهای مصر، سوریه، اردن، عراق، و لبنان وارد شدند و مرحله دوم جنگ استقلال اسرائیل آغاز شد. پس از اولین آتشبس در ژوئن ۱۹۴۸ گروهکهای مسلح یهودی در نیروهای دفاعی اسرائیل ادغام شدند. پس از ادامه درگیریها و تا سال ۱۹۴۹ اسرائیل به تدریج نیروهای عرب را عقب راند. پس از عقد آتشبسهای جداگانه با نیرویهای درگیر اسرائیل موفق به اشغال ۲۶٪ بیشتر از اراضی قلمرو فلسطینی شد. باقی اراضی را اردن (کرانه باختری) و مصر (نوار غزه) اشغال کردند.
نخستین کشوری که پس از اعلام استقلال اسرائیل این کشور را به رسمیت شناخت، اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود و ایالات متحده آمریکا تنها پس از شوروی اعلام شناسائی کرد. در جریان جنگ استقلال اسرائیل و در حالی که ارتشهای هفت کشور عربی به اسرائیل حمله برده بودند تا این کشور را نابود کنند، تنها کشوری که حاضر شد به اسرائیل اسلحه بفروشد دولت سوسیالیستی چکوسلواکی بود. ایالات متحده آمریکا در دهه اول استقلال اسرائیل روابط سردی با این کشور داشت و ارسال اسلحه به اسرائیل را ممنوع ساخته بود و از این رو اسرائیل با دولت فرانسه پیمان دوستی بست و بیشترین بخش از سلاحها و وسائل نظامی مورد نیاز ارتش اسرائیل از کشور فرانسه خریداری میشد.
شمار زیادی از اعراب محلی در جریان درگیریها آواره شدند. بسیاری از آنان هنگام پیشروی نیروهای اسرائیلی قهراً اخراج شدند و تا به امروز هم علیرغم نظر جامعه بینالمللی و قطعنامههای مکرر سازمان ملل اجازه بازگشت پیدا نکردهاند. شمار پایانی آوارگان ۷۱۱٬۰۰۰ نفر تخمین زده میشود. از طرفی جمعیت یهودی کشورهای عربی زیر نگاه شکاک دولت و باقی مردم این کشورها قرار گرفت. در سالهای پسین ۶۰۰٬۰۰۰ یهودی کشورهای عربی را به قصد اسرائیل ترک کردند.
نظام سیاسی
در اسرائیل احزاب بازیگران اصلی در صحنه سیاسی هستند،این احزابند که تعیین کننده نوع زندگی، جهت گیریهای سیاسی و اجتماعی در اسرائیل هستند.
احزاب اصلی اسرائیل اغلب سالها پیش از تأسیس دولت به وجود آمدهاند، بارها دچار ائتلاف و انشعاب شدهاند که این ائتلاف و انشعابها تا کنون نیز ادامه دارد.
در اسرائیل هر حزبی که موجودیت دولت یهود را به رسمیت بشناسد حق فعالیت سیاسی دارد و هر حزبی که بیش از نیمی از کنست را در دست گیرد میتواند کابینه را تشکیل دهد و در غیر این صورت با ائتلاف با احزاب دیگر کابینه تشکیل میشود، نخست وزیر با رای مستقیم مردم تعیین میشود و ریاست جمهوری که پستی کاملاً تشریفاتی است از سوی کنست و برای مدت ۵ سال انتخاب میگردد.
احزاب کلیدی
- حزب کارگر:در سال ۱۹۳۰ حزب ماپای با ادغام دو حزب قدیمی کارگری تشکیل شد و در همان دهه به حزب مسلط در عرصه سیاسی این کشور بدل شد و در سال ۱۹۶۵ ماپای با ائتلاف با حزب رافی حزب کارگر را تشکیل داد،حزب مپای و بعدها کارگر از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۷ به صورت ممتد حزب حاکم اسرائیل بود و افراد سرشناسی چون بن گوریون،شیمون پرز،اسحاق رابین و... از اعضای این حزب بودند.
تعلقات ناسیونالیستی در حزب کارگر شدید نیست،این حزب طرفدار جدایی دین از سیاست و حزبی سکولار است.
- حزب لیکود:یکی از احزاب ناسیونالیست افراط گرای اسرائیل است، در گذشته با نام هروت(آزادی) فعالیت میکرده و در سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ در روسیه ایجاد گردیده.
در ابتدا طرفدار تشکیل دولت در دو سوی رود اردن بود و اندک اندک نظریاتش تعدیل یافت و امروزه از تشکیل دولت فلسطینی فقط در ۵۰ درصد کرانه باختری حمایت میکند.
- حزب مفدال:در سال ۱۹۵۵ و از ائتلاف دو حزب میزراهی و اتحادیه کارگران مذهبی حزب مفدال با گرایش ملی-مذهبی ایجاد شد، مفدال دارای گرایشات مذهبی و ناسیونالیستی است،این حزب در اکثر دولتهای ائتلافی اسرائیل حضور داشته و به عنوان یک حزب سیاسی شریک دولت شناخته میشود.
- حزب آگودات اسرائیل: حزب آگودات(اتحاد) نام تشکیلاتی از خاخامهای ارتدکس آلمانی است که در ۱۹۱۲ در لهستان و لیتوانی با هدف مخالفت با مرام صهیونیسم شکل گرفت و ضمن مردود دانستن تلاش برای تأسیس دولت یهود در فلسطین این اقدام را نوعی بدعت گزاری در دین یهود اعلام کرد.
آگودات اسرائیل تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد ولی به شدت خواستار رعایت احکام مذهبی یهود است.
- حزب شاس: این حزب در ۱۹۸۴ توسط یک خاخام سیاسی به نام آریه دری تأسیس شد و یکی دیگر از احزاب مذهبی اسرائیل است، تعلقات ناسیونالیستی خاصی ندارد و بیشتر در پی اجرای قوانین دین یهود در جامعه و گرفتن امتیاز برای مدارس دینی و طلاب است..
- حزب مرتز: از اتحاد ۳ حزب کوچکتر به نامهای راز، ماپام و شینویی به وجود آمد.
مرتز طرفدار سرسخت آزادی مذهبی است و بر تکثرگرایی در جامعه اسرائیل تاکید دارد و از این رو در جامعه اسرائیل قطب مخالف شاس محسوب میشود.
- احزاب عرب: در اسرائیل ۳ حزب عرب نیز فعالیت میکنند که متناسب با جمعیت هوادار خود،نمایندگانی به کنست میفرستند.
سیاست خارجی
در حال حاضر بیش از صدو شصت کشور جهان، اسرائیل را به رسمیت میشناسند و با این کشور روابط کامل دیپلماتیک دارند. [1] اسرائیل عضو رسمی سازمان ملل متحد است.
ایران در دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی اولین کشوری مسلمانی بود که اسرائیل را به رسمیت شناخت. اما دوستی و روابط دوستانه ایران و اسرائیل پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷ تغییر کرد. هم اکنون ایران به همراه بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی (به جز مصر، اردن و مراکش) این کشور را به رسمیت نمیشناسند و در رسانههای عمومی از این کشور با عنوان «سرزمینهای اشغالی» یا «فلسطین اشغالی» یاد کرده و دولت آن را رژیم اشغالگر قدس مینامند.
بودجه سالیانه اسرائیل امروز از ۶۶ میلیارد دلار فراتر میرود،
از سال ۱۹۸۵، آمریکا سالانه در حدود ۳ میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرده است. از سال ۱۹۷۶، اسرائیل بیشترین مقدار کمکهای خارجی سالانهٔ آمریکا را دریافت کرده است. بعلاوه پس از جنگ جهانی دوم آمریکا در مجموع بیشترین کمکهای مالی را به اسرائیل ارائه داده است.[۲] کمکهای مالی آمریکا قرار است از سال ۲۰۰۸ به تدریج افزایش یابد و حداکثر به ۳٫۱ میلیارد دلار در سال برسد، بااینهمه کمک ۳٫۱ میلیاردی آمریکا، بخش کوچکی از بودجه سالیانه ۶۶ میلیارد دلاری اسرائیل را تشکیل میدهد.
منتقدان اسرائیل ادعا میکنند که این کمکها از ابتدای آغاز آن (۱۹۴۹) تا به حال ، به ۱۰۸ میلیارد دلار بالغ شدهاست که آیپک (کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی) نقش مهمی در جمعآوری این کمکها داشتهاست.[۳][بهبود منبع]
اما از سوی دیگر مدافعان اسرائیل از جمله کمیته روابط عمومی آمریکایی اسرائیلی[۴] مدعی هستند که ارقامی همچون کمک ۱۰۸ میلیارد دلار کمک از آغاز تشکیل اسرائیل تاکنون، آماری نیست که موجب سازندگی و آبادانی و حاصل پیشرفتهای گسترده یک کشور درگیر جنگ در زمینههای مختلف بوده باشد، بلکه تلاش خود ملت و ابتکار و میهن پرستی و سخت کوشی مردمان آن عامل دستاوردهای گسترده علمی، صنعتی، کشاورزی، بهداشتی، پزشکی، هنری و ادبی آن بوده است.[۵]
گفتنی است که امروزه اسرائیل به نسبت جمعیت خود دارای صادرات قابل توجهی است و تکنولوژی و محصولاتی با تکنولوژی بالا را حتی به کشورهای ایالات متحده آمریکا و کشورهای بزرگی چون هند[۶] و چین[۷] صادر می کند.
آزادیهای اجتماعی و رسانهای
کشور اسرائیل از لحاظ آزادیهای اجتماعی و روند دمکراسی پیشروترین کشور در منطقه خاورمیانه محسوب میشود. [2]
تمامی جراید اسرائیلی مستقل هستند. سازمان گزارشگران بدون مرز، که یک سازمان بین المللی دفاع از مطبوعات است، در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ منتشر کرد، رسانههای اسرائیلی را «مقتدر و مستقل» خواند اما افزود ارتش اسرائیل به کرات مانع فعالیت روزنامه نگاران فلسطینی و خارجی شدهاست.
قابل ذکر است متن تمام روزنامههای فلسطینی قبل از چاپ باید توسط مقامات اسرائیلی مورد بازبینی قرار گیرد. [3]